اصل بر صلاحیت وکلاست ...
سید سعید پرور(وکیل دادگستری و دبیر گروه حقوقی )
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2519
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


رفع ناترازی مدیریتی به شیوه «پروکروستس»

محسن خرامین(روزنامه‌نگار)

 واژه ناترازی به رغم بار سنگینی که با خود حمل می کند در پشت این عنوان شیک و شکیل سعی در پنهان کردن و انحراف واقعیات و مسائل موجود در کشور دارد. کمتر حوزه و  بخشی در کشور است  که از بابت ناترازی به مرز انفجار و جنون نرسیده باشد. از ناترازی انرژی گرفته تا ناترازی در بنزین، ارز، دارو و ... کشور در حال دست پنجه نرم کردن با آنها و حرکت به سمت آینده‌ای نامعلوم و بدون از راهبرد است.
یکی از حوزه‌هایی که شاید بتوان آن را در صدر ناترازی‌ها و از علت‌های سایر ناترازی‌ها برشمرد «ناترازی مدیریتی» در کشور است .
مدیریت یک مقوله علمی و تجربی است و بنا نیست این مقوله در خلاء اتفاق بیفتد، بنابراین مدیریت و مدیریت موفق امری انضمامی و بیرونی است که بر اساس نتایج و دستاوردها سنجیده و ارزیابی می‌شود. شاخص و ملاک ارزیابی نیز ساده و متناسب با نیازها و خواست‌های هر جامعه است. اما واقعیت آن است مناسبات و تنظیمات مدیریتی کشور از استانداردهای حداقلی نیز فاصله گرفته‌اند و مهم‌ترین نشانه بر این ادعا حجم بالای کمی و کیفی ناترازی‌های موجود در کشور است که تقریبا موافق و مخالف بر آن اتفاق نظر دارند.
این که چه اتفاقاتی سبب حرکت به این سمت و سو شده است، قابل بحث و تقریبا برای بسیاری‌ها روشن و هر کس پاسخ‌های مربوط به خود را دارد.
پر شدن جایگاه‌های مدیریتی و دعوا بر سر هر صندلی نه تنها نشانه‌ای از وجود مدیران قوی در کشور نیست که برعکس یکی از دلایل ما بر وجود بحران مدیریتی در کشور است؛ زیرا اگر کار بر روال اداری و  کارآمدی جلو می‌رفت نیازی به لابی، فشار و التماس مدیریتی برای هر جایگاه فنی و تخصصی نبود.
 این سطح از دست‌پاچگی و آشفتگی در مدیریت‌ها خود نشانه‌ای است که نظام مدیریتی در کشور بایدهای خود را از دست داده است و هر کس به اتکای هر رابطه و نسبتی خود را شایسته مدیریت در هر حوزه‌ای می‌داند. وضعیتی که به جز لاینفک منطق ساختاری مدیریتی کشور تبدیل شده است .
سلب هر نوع خلاقیت و جسارت از مدیران عملا عرصه را از مدیران واقعی خالی و حرکت به سمت مدیرانی هم سطح و برابر با قالبهای از پیش آماده سوق داده است .
اسطوره یونانی «پروکروستس» را شنیده‌اید؟ پروکروستس شخصیتی در میان اساطیر یونانی بود که همه مسافرانی که قصد ورود به آتن را داشتند، روی تختی می‌خواباند و اگر مسافری، کوتاه‌تر از اندازه تخت بود، آن‌قدر او را می‌کشید تا اندازه شوند یا اگر هم بلندتر بود پاها یا دست‌هایش را قطع می کرد.
از  نظر پروکروستس تنها اشخاصی درست و کامل بودند که به اندازه تخت او بودند.
در ساختار مدیریتی کشور، گاه فردی آنقدر کوتاه و هرس می شود تا از قدرت، استقلال و اثرگذاری بیفتد و در نقطه مقابل نیز برخی «آدم‌های کوچک» آنقدر به زور کشیده می‌شوند تا هم‌اندازه فلان جایگاه و هم‌سایز قبای مدیریتی‌شان شوند.
تعداد بالای افراد ثبت‌نام کننده برای انتخابات ریاست جمهوری و جای خالی «رجل سیاسی» ساخته و پروریده شده  کشور در این انتخابات خود گواه همه چیز است.
عوامل بسیاری در شکل گیری چنین وضعیتی دخیل هستند. از وضعیت آموزش و پرورش، تا شرایط دانشگاه‌ها، مناسبات حاکم بر بروکراسی متورم کشور، دخالت‌های خارج از مناسبات اداری و ...  تشدیدگر این بحران هستند.
 دولت برخلاف برنامه‌های توسعه و مصوب در طول سال‌های گذشته  نه تنها کوچک‌تر نشده، که فربه‌تر نیز شده است. متناسب با بزرگ شدن حجم دولت اما هیچ تمهیدی در جهت تربیت نیروی انسانی و مدیریتی آن لحاظ نشده است و در حال حاضر مجموعه‌ای از مدیران پیر و ناکارآمد یا افراد سفارشی و تحمیلی جوان از این دستگاه به آن دستگاه در رفت و آمد هستند.
یکی از محدود کارکردهای دولت‌ها در ایران رشد و حمایت نیروی انسانی همسو است که البته در هر دوره‌ای سعی می‌شود در شعار این نگرش را تعدیل کنند و این بار با عنوانی جدید اما با همان رویکرد گذشته و تکراری در حال گفتمان‌سازی رسانه‌ای است. فرصتی برای چاره‌اندیشی و اصلاح امور مربوط به نظام مدیریتی کشور نیست و غم‌انگیز تر آن که مدیران نه کالا هستند که با ارز دولتی و یا قاچاق وارد کرد و نه حتی مانند مربیان ورزشی امکان به‌کارگیری موقت یک فرد خارجی وجود دارد .
سال‌ها و دهه‌های اخیر شاهد دست‌درازی این جنس مدیران در سایر حوزه‌ها از جمله ورزش، محیط زیست و مهم‌تر از همه شرکت‌های اقتصادی نیز بوده ایم تا عملا همه سرمایه‌ها و فرصت‌ها را یکی بعد از دیگری از دست داده باشیم.
هر میزان دولت در طول سالیان گذشته بزرگ‌تر شده است در نقطه مقابل مدیران توانمند، مستقل و خلاق کمیاب‌تر شده‌اند. جایگاه‌های مدیریتی که با رشد قارچ‌گونه شرکت‌ها و هلدینگ‌ها و افزایش هیئت مدیره‌ها ماهانه بر تعداد آنها افزوده می‌شودف نیز جایی برای حاتم‌بخشی به حامیان سیاسی است که در ازای کسب و حفظ قدرت به صورت «هبه» بخشیده می‌شوند که برخی خیلی زود سر از فسادها و انحرافات بزرگ در می‌آورند و هیچ آورده‌ای جز زیان و خسران برای کشور ندارند.