اصل بر صلاحیت وکلاست ...
سید سعید پرور(وکیل دادگستری و دبیر گروه حقوقی )
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2519
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


هشدار درباره نسبت وضعیت جوانان با نظام حکمرانی

زوال مشارکت؛ از سیاسی به مدنی

همدلی| چهار انتخابات اخیر ایران(مجلس شورای اسلامی1398، ریاست جمهوری 1400 ، مجلس شورای اسلامی1402، ریاست جمهوری و1403) اگر یک نکته مشترک برای تحلیلگران داشته باشد، کاهش بی‌سابقه مشارکت سیاسی شهروندان ایرانی است.
انتخابات دور یازدهم مجلس شورای اسلامی با میزان مشارکت درصدی ۴۲٫۷۵ در کل کشور، انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم در سال 1400 با مشارکت 48.88 درصدی ، انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال۱۴۰۲ با مشارکت 40.6 درصدی ایرانیان وسرانجام انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری که پس از در گذشت مرحوم سید ابراهیم رئیسی در حادثه سقوط بالگرد انجام شد، در دور اول ۳۹٫۹۲ درصد و در دور دوم۴۹٫۶۸ مشارکت مردم را در پی داشت. چهار انتخابات اخیر در حالی نتوانست رکورد مشارکت 50 درصدی را کسب کند که  جمهوری اسلامی انتخابات‌هایی با میزان مشارکت ۸۸٫۹۸ و ۷۹٫۹۳ درصد را  در کارنامه خود دارد واز این منظر جمهوری اسلامی شاهد زوال مشارکت سیاسی بدنه جامعه بوده است.
کاهش مشارکت مدنی؛ عمیق‌تر از سیاسی
 اما موضوع مشارکت مدنی که شاید به وضوح آماری چون میزان مشارکت مردم در انتخابات نباشد. مساله‌ای که البته در برخی اعتراضات واتفاقات سال‌های 96، 98 و 1401 خود را به خوبی نشان داد والبته واکنش برخی تحلیل-گران حوزه های جامعه شناسی، روانشناسی والبته فعالان سیاسی واجتماعی را نیز به دنبال داشت. این بخش از واکنش جامعه نسبت به نظام حکمرانی منحصر به فراخوان‌های حکومتی نیست، بلکه  بخس هایی دیگر از زندگی معمولی را نیز در بر می‌گیرد. به طور مثال تغییر شکل «با هم‌باشی» جوانان از ازدواج به شکل های دیگری که نه در قانون آمده ونه عرف ایرانی و شرع اسلامی نسبتی دارد. اشکال دیگر زوال مشارکت مدنی را می-توان افزایش درخواست مهاجرت از کشور نیز مشاهده کرد.
 از مهاجرت تا ازدواج
موضوعی که اخیرا در سخنان فرزاد جهان‌بین معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی به آن اشاره شد. او درباره نرخ مهاجرت جوانان به آمار‌هایی اشاره کرده و در گفتگو با فرهیختگان، گفته است: «در رابطه با مهاجرت حدود ۵۲ درصد از دانشجویان اعلام کرده‌اند که به هیچ نحو از کشور خارج نمی‌شوند. اما حدود ۴۸ درصد اعلام کرده‌اند که اگر مجبور بشوند می‌روند و با تغییراتی می‌مانند یا مایل به مهاجرتند.»
جهان بین در رابطه با ازدواج نیز گفته است: «در رابطه با ازدواج، اکثریت قاطعی اعلام کرده‌اند که مایلند ازدواج‌شان شرعی و ثبت‌شده باشد. اما درصد قابل‌توجهی هم گفتند که دوست جنس مخالف دارند.» این سخنان معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد، پرسش‌هایی را ایجاد می‌کند از جمله این که علت شکل گیری این آمارها در جامعه مسائل عادی از جمله گذار اجتماعی است؟ یا این تمایل به مهاجرت را باید به شکل یک معضل اجتماعی دید؟
 سعید معیدفر، جامعه‌شناس و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:
دافعه وضعیت اقتصاد کشور برای جوانان
سعید معیدفر به فرارو گفت: «ما همیشه در بحث مهاجرت به این نکته دقت داریم که چندین مفهوم در رابطه با مهاجرت وجود دارد. مهاجرت روستا به شهر و بالعکس، مهاجرت بین‌المللی و مهاجرت فصلی که معمولا برای کار است. اما آن چه در این گزارش منتشر شده است مرتبط با مهاجرت بین‌المللی است. بر اساس قوانین کلی مهاجرت، یک تئوری مشهور وجود دارد که ترکیب دافعه و جاذبه است. طبیعی است که اگر در مبداء مهاجرت دافعه باشد و در مقصد، جاذبه، مهاجرت (در صورت وجود امکانات مهاجرت) اتفاق می‌افتد. اما همین مهاجرت هم، بستگی به افراد دارد. برای مثال ممکن است برخی از افراد استطاعت مهاجرت را نداشته باشند، مثلا به لحاظ مالی یا شرایط موجود کمبودی داشته باشند و در نتیجه اگرچه دافعه مبداء و جاذبه مقصد وجود دارد، باز هم مهاجرت شکل نگیرد. اما این‌ها یک تئوری کلی است که می‌تواند هم درباره مهاجرت داخلی و هم مهاجرت خارجی وجود داشته باشد. اما این که آیا این آمار‌ها و اطلاعات ۴۸ درصد تمایل به مهاجرت درست است یا خیر نیاز به بررسی‌های تکمیلی دارد که ببینیم آیا میزان دافعه مبداء طی زمان افزایش پیدا کرده یا کاهش؟؛ این نوع بررسی نیز کار سختی نیست.»
دافعه‌ای تحت عنوان افزایش نابرابری
وی افزود: «به لحاظ اقتصادی که وضعیت کشور اظهرمن الشمس و بسیار بحرانی است. از آمار‌های تورم شدید تا مشکلات اقتصاد، مردم را به شدت تحت فشار قرار داده و ضریب جینی هم که نشانگر نابرابری شدید اقتصادی است، به ضرر گروه‌های ضعیف‌تر جامعه حرکت کرده و نابرابری اقتصادی به شدت افزایش پیدا کرده است. موضوع پیچیده‌ای هم نیست، وقتی اقتصاد ضعیف باشد؛ نابرابری‌ها هم افزایش پیدا می‌کند. این نابرابری به ویژه به طبقات محروم ضربه می‌زند. آیا میزان دستمزد‌ها همراستا با تورم کشور افزایش یافته؟ میزان افزایش قیمت اقلام ضروری خانوار‌ها چندین برابر شده، اما وضعیت دستمزد افراد خیر. ارقام اجاره مسکن و امثالهم نیز به همین ترتیب است و نرخ افرادی که زیر خط فقر قرار می‌گیرند نیز رو به افزایش است. پس به لحاظ اقتصادی، جوانان کشور با یک دافعه شدید رو به رو هستند.»
مسائل زیست‌محیطی هم دافعه دارد
این جامعه‌شناس در ادامه گفت: «دافعه دیگر مسائل زیست محیطی است که همیشه درباره این مسائل می‌شنویم. از بحران آب تا آلودگی و تلفاتی که سالانه بابت این بحران‌ها می‌دهیم. از نظر شرایط اجتماعی نیز، ما در حوزه اجتماعی تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط بد اقتصادی شاهد بی توجهی افراد جامعه نسبت به یکدیگر هستیم. همچنین در یکی از مهم‌ترین نهاد‌های جامعه، یعنی خانواده بحران رسوخ کرده و فشار‌های مختلف باعث افزایش نرخ طلاق شده است. آمار ازدواج و میل به فرزندآوری هم کاهش پیدا کرده؛ بنابراین وقتی وضعیت مهم‌ترین نهاد جامعه ما که خانواده است به این شکل است، وضعیت عدم تمایل به زندگی در چنین جامعه‌ای عجیب نیست. البته ما در سایر نهاد‌های جامعه هم مشکلات مشابهی داریم. حوزه‌های فرهنگی، اخلاق و امثالهم نیز هر روز با تنزل درجه رو به رو می‌شوند.»
زوال مشارکت مدنی و سیاسی
وی افزود: «ما شاهد زوال مشارکت مدنی و سیاسی افراد جامعه هم هستیم و دیدیم که در جریان انتخابات، صدای اعتراض مسئولین نیز بلند شد. اما در شرایطی که تعداد دافعه‌های مبداء از یک حد معین بیشتر می‌شود، اصلا مقصد مهاجرت از اعتبار خواهد افتاد، به این معنا که به حدی دافعه‌های مبداء زیاد شده که جاذبه‌های مقصد چندان اهمیتی ندارد. وقتی سیل می‌آید و خانه‌ای را نابود می‌کند، افرادی که در حال فرار هستند اصلا به جایی که قرار است بروند فکر نمی‌کنند، بلکه فقط وسایل خود را جمع می‌کنند و می‌روند. نمونه این شرایط را در جنگ‌های خاورمیانه از جمله در لبنان و غزه می‌بنیم که با اشکالی از فرار رو به رو هستیم و نتیجه نوع این فرار را نیز هر هفته در غرق شدگان دریای مدیترانه می‌بینیم. بسیاری از افراد برای مهاجرت به آب و آتش می‌زنند، حتی با این که ممکن است در مقصد، خبر خاصی نباشد و همه این‌ها به علت دافعه‌های مبداء است.»
الزامات اقتصادی ازدواج
عضو انجمن جامعه شناسی ایران گفت: «اگر به آمار ارائه شده برگردیم، معتقدم آمار‌ها همین است و دقیقا همین میزان از جوانان مایلند برای رسیدن به رفاه و آرامش بیشتر مهاجرت کنند. طبیعتا آن‌ها که شرایطی مثل مهاجرت تحصیلی را دارند، از وضعیت بهتری برخوردار خواهند شد، اما برخی حاضرند در کمپ پناهندگان مدت‌ها منتظر باشند، اما در شرایط سخت مبداء نمانند؛ بنابراین نمی‌توانیم منکر میل به مهاجرت به ویژه در نسل جوان باشیم. بسیاری از انگیزه‌های دانشجویان کشور سست شده است. اغلب دانشجویان به دنبال دریافت پذیرش و توصیه نامه هستند. همه این‌ها علائمی هشدار دهنده است. بخشی از این آمار‌ها که به ازدواج یا عدم ازدواج و دوستی پرداخته بود نیز متاثر از بسیاری مواردی است که اشاره کردم.»
پیامدهای باهم‌باشی خارج از ازدواج
وی افزود: «مسائل مادی و ملزومات ازدواج در کشور ما نیز می‌تواند مانع از این شود که افراد رسما وارد فرایند ازدواج شوند. این شرایط در کشور‌های اروپایی متفاوت است و دختران و پسران درگیر برخی قیود از جمله مهریه و جهیزیه نیستند. البته داخل کشور نیز به شکل غیرقانونی و غیرعرفی برخی زنان و مردان با یکدیگر زندگی مشترک دارند و این موضوعی است که اگرچه با منع قانونی همراه است، اما تا حدودی وجود دارد و در نتیجه، برخی به جای ازدواج رسمی، با هم بودن را ترجیح می‌دهند. این را هم فراموش نکنیم که در این نوع رابطه‌های «باهم‌باشی» دختران بیش از پسران آسیب خواهند دید، چرا که برعکس کشور‌های دیگر، در ایران، قانون از این نوع روابط حمایت نمی‌کند.»