سکههای دستنیافتنی؛ مردم فقط تماشا میکنند
هدیه طلایی، فراتر از رویا
همدلی| مهدی فیضیصفت: بازار طلا و سکه در ایران دیگر تنها بازاری برای خرید و فروش نیست، بلکه این روزها به مکانی برای بررسی روزانه وضعیت اقتصادی افراد تبدیل شده است. مردم به جای خرید، صرفا قیمتها را بررسی میکنند تا ببینند چقدر از قدرت خریدشان کاسته شده است. در شرایطی که قیمت طلا و دلار به صورت روزانه افزایش مییابد، بسیاری از مردم دیگر توان خرید طلا، حتی برای هدیه یا مهریه را ندارند.
بررسی قیمتها نشان میدهد هر گرم طلای 18 عیار به 4 میلیون و 645 هزار تومان و سکه تمام طرح جدید به 52 میلیون و 450 هزار تومان رسیده است. این ارقام چنان بالاست که حتی نگاه کردن به ویترین طلافروشیها برای بسیاری تبدیل به رؤیا شده است. زمانی، هدیه دادن طلای کوچک یا یک قطعه سکه، نمادی از محبت و توانایی مالی بود، اما اکنون چنین اقدامی برای بخش بزرگی از جامعه غیرممکن است. افزایش قیمتها نهتنها بازار طلا را از رونق انداخته، بلکه آن را به بازار تماشایی تبدیل کرده است. خریداران واقعی، بهویژه از میان اقشار متوسط و پایین، تقریبا از صحنه حذف شدهاند. کسانی که روزی طلا را بهعنوان سرمایهگذاری یا پشتوانه اقتصادی خریداری میکردند، حالا با قیمتهایی مواجه هستند که حتی تصور خرید یک قطعه کوچک از طلا نیز برایشان دشوار است.
مهریه؛ وعدهای که دیگر عملی نیست
مهریه که در فرهنگ ایرانی همواره نمادی از تضمین مالی برای آینده بوده، حالا تبدیل به چالش جدی شده است. تعیین مهریهها بر پایه سکه و طلا دیگر معنای سابق را ندارد. زوجهایی که حتی سال گذشته مهریههای خود را بر اساس قیمت طلا تعیین کردهاند، اکنون درگیر مشکلات بزرگی برای پرداخت آن هستند. افزایش بیرویه قیمت طلا و دلار نشاندهنده نوسانات عمیقتر در ساختار اقتصادی کشور است. تثبیت بازارها نیازمند سیاستهای جدی و عملی در حوزههای ارزی و کنترل نقدینگی است. بازگرداندن قدرت خرید به مردم و کنترل تورم میتواند گامی مؤثر در کاهش قیمتها و بازگشت رونق به بازار طلا باشد. تا آن زمان، طلا همچنان بیشتر از اینکه نمادی از زیبایی و ارزش باشد، به معیاری برای اندازهگیری فاصله طبقاتی و کاهش قدرت خرید مردم تبدیل خواهد شد.
در شرایطی که قیمت طلا و سکه به صورت مداوم در حال افزایش است، تقاضا در این بازار به شکل بیسابقهای کاهش یافته است. کارشناسان اقتصادی این وضعیت را نه فقط به دلیل گرانی طلا، بلکه ناشی از کاهش قدرت خرید عمومی و فشارهای اقتصادی گسترده میدانند. خرید طلا که زمانی رفتار اقتصادی و فرهنگی رایج بود، اکنون به اقدام تجملاتی برای اقشار پردرآمد تبدیل شده است. این کاهش تقاضا کنار تورم افسارگسیخته و افزایش نرخ ارز، زنگ خطری برای سیاستگذاران است، چراکه بازارهایی مانند طلا و سکه که به عنوان پناهگاههای سرمایهگذاری امن شناخته میشوند، با از دست دادن مشتریان خود، عملا نقش حمایتیشان از اقتصاد خانوادهها را از دست میدهند. در این میان، کاهش تقاضا نهتنها بر صنف طلافروشان تأثیر گذاشته، بلکه نشاندهنده کاهش کلی اعتماد عمومی به بهبود شرایط اقتصادی است.
رؤیای دستنیافتنی
هدیه دادن طلا که زمانی در مراسم و مناسبتهای خانوادگی جزو سنتهای محبوب ایرانیان بود، حالا به رؤیایی دوردست تبدیل شده است. خانوادههایی که روزی توان خرید طلا بهعنوان هدیه تولد، عروسی یا حتی تشویقی کوچک برای عزیزان خود را داشتند، اکنون باید به گزینههای ارزانتر و حتی نمادین فکر کنند. حتی کوچکترین قطعات طلا، نظیر انگشتر یا پلاک، با قیمتهای فعلی برای بخش عمدهای از مردم قابل خریداری نیست. این تغییرات، بهویژه در قشر جوانتر که تازه زندگی مشترک خود را آغاز میکنند، به وضوح دیده میشود. بسیاری از زوجها بهدلیل افزایش نجومی قیمت سکه و طلا، از سنتهای رایج مانند خرید حلقه ازدواج گرانقیمت یا تعیین مهریههای سنگین دست کشیدهاند، اما این تغییرات، نه از سر انتخاب، بلکه به اجبار شرایط اقتصادی اتفاق افتاده است.
سرمایهگذاری یا سقوط؟
با توجه به افزایش بیسابقه قیمتها، بازار طلا در وضعیت دوگانهای قرار دارد. از یک سو، سرمایهداران بزرگ همچنان این فلز گرانبها را بهعنوان راهی برای حفظ ارزش داراییهای خود میدانند و از سوی دیگر، اقشار متوسط و ضعیف جامعه، بهکلی از این بازار حذف شدهاند. اگرچه برخی کارشناسان امیدوار هستند با اجرای سیاستهای تثبیتی، بازار طلا به آرامش نسبی برسد، اما تا زمانی که تورم عمومی مهار نشده و قیمت ارز کنترل نشود، نمیتوان انتظار تغییر جدی در وضعیت فعلی را داشت. در واقع، طلا از کالای قابل خرید برای عموم مردم به ابزاری برای سنجش فشارهای اقتصادی تبدیل شده است. هر بار که قیمت طلا افزایش مییابد، آنچه تغییر میکند، فاصله مردم با رؤیای داشتن آن است.
بازار طلا در ایران بیش از آنکه بازاری برای خرید و فروش باشد، آینهای از وضعیت اقتصادی کشور است. کاهش تقاضا و افزایش قیمتها نهتنها نشانهای از فشار اقتصادی، بلکه عاملی برای کاهش امید در میان مردم است. تنها با بازگشت ثبات به بازارها، کنترل نرخ ارز و تورم و افزایش قدرت خرید مردم میتوان امیدوار بود طلا دوباره به جایگاه پیشین خود بهعنوان کالای در دسترس و هدیهای محبوب بازگردد. تا آن زمان، طلافروشیها همچنان پر از مشتریانی خواهند بود که تنها برای دیدن قیمتها وارد مغازه میشوند؛ مشتریانی که بیش از خرید طلا، در حال مشاهده عمق کاهش قدرت خریدشان هستند.