آسمان شهر، خاکستری است
نفسِ تنگِ تهران
همدلی| مهدی فیضیصفت: تهران، پایتخت ایران، سالهاست با معضل آلودگی هوا دستوپنجه نرم میکند؛ پدیدهای که از زمستانها آغاز شد، اما اکنون به تمامی فصول سال گسترش یافته است.
در حالی که هر نهادی، دیگری را مقصر میداند، مطالعات نشان میدهد سهم اصلی آلودگی به منابع متحرک، یعنی خودروها، تعلق دارد و نیروگاهها سهمی کمتر از هفت درصد در این معضل دارند. بر اساس گزارش وزارت نیرو، ۸۰ درصد ذرات معلق در هوای ایران ناشی از حملونقل است و تنها ۵ تا ۷ درصد به نیروگاهها اختصاص دارد. با وجود آنکه نیروگاهها بهطور عمده از سوخت گاز استفاده میکنند، مصرف مازوت در مقاطعی از سال بهدلیل کمبود گاز اجتنابناپذیر است. هرچند این اقدام محدود به کمتر از هشت درصد از واحدهای نیروگاهی است، مصرف مازوت به عنوان سوخت جایگزین میتواند آلودگی را تشدید کند.
تجربه موفق کپنهاگ
شهر کپنهاگ، پایتخت دانمارک، زمانی با آلودگی شدید هوا مواجه بود، اما اکنون به یکی از پاکترین شهرهای جهان تبدیل شده است. اقدامات این شهر میتواند الگویی برای تهران باشد.
کپنهاگ با سرمایهگذاری در نیروگاههای بادی و خورشیدی، سهم سوختهای فسیلی را به حداقل رساند. حملونقل عمومی پاک گسترش یافت و کیفیت دسترسی به وسایل نقلیه عمومی مانند مترو و اتوبوسهای برقی افزایش یافت. محدود کردن خودروهای شخصی، تعیین مالیاتهای سنگین بر خودروهای آلاینده و ایجاد مسیرهای اختصاصی برای دوچرخهسواری به همراه بازسازی ساختمانها و بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمانها از طریق عایقکاری و استفاده از تجهیزات کممصرف نیز دیگر برنامههای دانمارک بود که نتیجهای موفق در پی داشت.
افزایش سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی و بادی برای کاهش سهم سوختهای فسیلی، کاهش میزان گوگرد در سوخت مصرفی نیروگاهها مطابق با قانون هوای پاک، گسترش ناوگان مترو و اتوبوسهای برقی برای کاهش وابستگی به خودروهای شخصی، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و اعمال استانداردهای سختگیرانه برای خودروهای جدید و همچنین افزایش آگاهی عمومی درباره نقش خودروهای شخصی در آلودگی هوا و تشویق به استفاده از حملونقل عمومی باید در دستور کار مقامات دولت ایران بهویژه شهرداری پایتخت قرار بگیرد.
آلودگی هوا در تهران، خلاف گذشته به مشکلی دائمی تبدیل شده که نیازمند اقدامات فوری و هماهنگ میان دولت و مردم است. تجربه شهرهایی مانند کپنهاگ نشان میدهد با راهکارهای علمی و عملیاتی، حتی آلودهترین شهرها نیز میتوانند به استانداردهای جهانی هوای پاک دست یابند. اکنون زمان آن است که تهران نیز با اتخاذ تصمیمات جدی، آیندهای سبزتر را برای خود رقم بزند.
بحران مداوم و راه حلهای پایدار
هوای آلوده، نفسهای تهران را در تمام فصول سال سنگین کرده؛ مشکلی که دیگر محدود به زمستانها و پدیده وارونگی دما نیست. حالا آسمان پایتخت تقریبا در همه روزهای سال خاکستری و غبارآلود است. در حالی که هر نهادی، سهم دیگران را در این بحران بیشتر جلوه میدهد، واقعیت این است که معضل مذکور ریشه در عوامل متعددی دارد.
حل آن بهجای انداختن تقصیرها به گردن دیگری، نیازمند اقداماتی جامع، هماهنگ و مبتنی بر تجربههای جهانی است. نیروگاهها، خودروها، ساختار شهری و حتی رفتارهای شهروندی؛ همگی در ایجاد این وضعیت نقش دارند، اما وزن هرکدام از این عوامل باید بهدرستی ارزیابی و تحلیل شود تا راه حلهای کارآمد ارائه شود.
بنا بر آمارهای ارائهشده از سوی وزارت نیرو و سازمانهای زیستمحیطی، بیش از ۸۰ درصد از آلایندههای هوا در کلانشهرها مربوط به بخش حملونقل و منابع متحرک است. خودروهای فرسوده، موتورهای قدیمی، تاکسیها و اتوبوسهایی که استانداردهای زیستمحیطی را رعایت نمیکنند، به تنهایی سهمی قابلتوجه در تولید آلایندهها دارند. تهران به دلیل گستردگی و تمرکز جمعیتی، دارای یکی از پرترددترین شبکههای حملونقل کشور است. هر روز میلیونها خودرو در خیابانهای این شهر حرکت کرده و ذرات معلق و گازهای گلخانهای تولید میکنند.
نبود زیرساختهای کافی برای استفاده گسترده از وسایل نقلیه پاک، مانند خودروهای برقی و ناکارآمدی سیستم حملونقل عمومی در تأمین نیازهای مردم، چرخه آلایندگی را تقویت کرده است.
در مقایسه با تهران، شهرهایی مانند کپنهاگ توانستهاند با سرمایهگذاری گسترده در حملونقل عمومی و تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه و وسایل نقلیه برقی، این چالش را بهطور قابلتوجهی کاهش دهند.
در کپنهاگ، شبکهای گسترده از مسیرهای ویژه دوچرخهسواری ایجاد شده که باعث شده بیش از نیمی از جمعیت این شهر از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه روزانه استفاده کنند. این در حالی است که در تهران، توسعه مسیرهای دوچرخهسواری بسیار محدود بوده و به دلیل مشکلاتی چون آلودگی صوتی، نبود امنیت ترافیکی و کمبود امکانات، این فرهنگ هنوز در میان شهروندان جایگاه قابل قبولی نیافته است.
نیروگاهها؛ مقصر فرعی اما قابل توجه
اگرچه نقش نیروگاههای حرارتی در ایجاد آلودگی هوا به نسبت کمتر از خودروها است، اما نمیتوان تأثیر آنها را نادیده گرفت. این نیروگاهها عمدتا از گاز طبیعی به عنوان سوخت اصلی استفاده میکنند، اما به دلیل کمبود گاز در فصول سرد سال، ناچار به مصرف مازوت میشدند که سهم زیادی در انتشار آلایندههای خطرناک داشت.
با این حال، گزارش وزارت نیرو نشان میدهد سهم نیروگاهها در تولید ذرات معلق در تهران تنها حدود پنج درصد است و حتی این سهم نیز در سالهای اخیر با بهینهسازیها و ارتقای راندمان نیروگاهها کاهش یافته است. این کاهش در مصرف سوخت فسیلی و بهبود راندمان تولید برق، گامی مثبت به سوی کاهش آلودگی هوا بوده ، اما هنوز هم کافی نیس..
یکی از راه حلهای کلیدی برای کاهش آلایندگی نیروگاهها، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است. ایران با داشتن منابع غنی از انرژی خورشیدی و بادی میتواند ظرفیت قابلتوجهی در این حوزه ایجاد کند. در حالی که کشورهایی مانند دانمارک تا بیش از نیمی از نیاز برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکنند، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ایران هنوز بسیار پایین است. سرمایهگذاری در این حوزه نه تنها به کاهش آلودگی کمک میکند، بلکه میتواند به ایجاد اشتغال و تنوع اقتصادی نیز منجر شود.
کاهش آلودگی هوای تهران، نیازمند رویکرد چندجانبه و بلندمدت است که تمامی ابعاد این معضل را در نظر بگیرد. اولین و مهمترین گام، توسعه حملونقل عمومی پاک و کارآمد است.
افزایش تعداد خطوط مترو، تجهیز ناوگان اتوبوسرانی به وسایل نقلیه برقی و گازسوز و بهبود دسترسی مردم به این خدمات میتواند نقش مهمی در کاهش استفاده از خودروهای شخصی داشته باشد. همچنین لازم است قوانینی برای خروج خودروهای فرسوده از چرخه ترافیکی شهر بهطور جدی اعمال شود.
از سوی دیگر، توجه به انرژیهای تجدیدپذیر باید در اولویت سیاستگذاریها قرار گیرد. دولت میتواند با ارائه مشوقهای مالی به سرمایهگذاران و شرکتها، زمینه توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی را فراهم کند.
علاوه بر این، استانداردسازی سوخت مصرفی نیروگاهها و کاهش میزان گوگرد موجود در آن، به کاهش آلودگی ناشی از مصرف مازوت کمک خواهد کرد. در نهایت، برای رسیدن به هوای پاک، نقش شهروندان نیز بسیار مهم است. فرهنگسازی در زمینه استفاده کمتر از خودروهای شخصی، افزایش آگاهی درباره تاثیرات آلودگی هوا بر سلامت و محیطزیست، و تشویق به استفاده از وسایل حملونقل عمومی و پاک میتواند نتایج مؤثری داشته باشد.
تهران، همانند بسیاری از کلانشهرهای جهان، با چالشی پیچیده به نام آلودگی هوا مواجه بوده که حل آن نیازمند تعهد و همکاری همگانی است.
دولت، بخش خصوصی و شهروندان همگی باید با پذیرش مسئولیت و مشارکت در راهکارهای ارائه شده، قدمی بزرگ به سوی آیندهای سالمتر بردارند. تجربه موفق شهرهایی مانند کپنهاگ به ما نشان میدهد تغییرات بزرگ و پایدار تنها با تصمیمات جدی، سیاستگذاریهای دقیق و اجرای کامل آنها امکانپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تهران نیز با بهرهگیری از این تجارب، از آسمان خاکستری به سوی آسمانی آبی حرکت کند.