بازار سرمایه و تعادل مثبت در بزنگاه انتخابات
حسن کاظم‌زاده (کارشناس بازار سرمایه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2448
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


تاملی در آسیب‌شناسی مصرف‌زدگی مدرن

مرگ مخاطب!

محمدحسن علایی (مولف و پژوهشگر)

عرصه هنر؛ علوم اجتماعی؛ و حتی سیاست به بقای مخاطب قوام می‌یابد و نظم و نسق خاص خود را می پذیرد؛ مخاطب زنده میل آفریدن را در هنرمند زنده می کند؛ جامعه‌شناس را به روایت جامعه تشویق می کند؛ و حتی مرد سیاست را به ابداع کنشگری خلاق برمی‌انگیزد! گفتن ندارد مخاطب بودن جوهره و اسانسی نیست که در انحصار کسی یا گروهی باشد؛ هر کدام از ما همان‌قدر که مخاطب همدیگریم آفرینشگر همدیگر هم هستیم.
امروزه طلب مخاطب فعال با شاخک هایی حساس و هوشی سرشار، تقریبا پهلو به طلب محال می زند؛ و ای بسا درک و شعور هنری و اجتماعی در دل انبوه گرفتاری‌ها به تکلیف مالایطاق هم تعبیر شود؛ به عنوان مثال اگر بخواهم بگویم امروزه اینکه هر کسی دوربینی دارد و به مدد فضای مجازی هنر خود را عرضه می کند فی نفسه چیز بدی نیست ولی به خاطر داشته باشیم در تولید انبوه و فله ای، هنر نابهنگام خلق نمی شود و به فرض تولید به چشم نمی آید؛ در جهان مصرف سالار هر کدام از ما مبدل به ماشینی شده‌ایم که حرص مصرف و جنون نشخوار بیشتر دارد خلق و تولید که پیشکش، ولی دریغ از ذره‌ای تامل ... دیگر جایی برای خلوت گزینی هنرمندانه، برای کشیدن درد زایمان هنر؛ برای کشف و شهود و وحی و الهام نیست؛ همه دوست داریم آماده‌اش به دست ما برسد، نه تنها در هنر که در جامعه و سیاست. دوست داریم روی مبل لم بدهیم سفارش دهیم؛ لطفا یک پرس دموکراسی! یا خیلی روشنفکر باشیم؛ می‌کوشیم بیشتر نق بزنیم و انگشت اتهام را به سوی زمین و زمان دراز کنیم اما دریغ از یک جو بازاندیشی در نفس و حساب پس‌گیری از خود ... من مجموعه این فعل و انفعالاتی را که موجب شده است کار به اینجا بکشد عجالتا با عنوان «مرگ مخاطب» نامگذاری می کنم؛ به این معنی که ما استعداد خوانش همدیگر را از دست داده ایم؛ و همین دست شارلاتان ها و شومن ها را باز گذاشته است که با صورتک هایی که بر چهره می زنند گاه و بیگاه دلبری از ما کنند؛ و ما را هر چه بیشتر در گرداب روزمرگی‌های بی پایان فرو برند؛ ما استعداد خوانش خیلی چیزها را از دست داده ایم؛ از خوانش چهره همدیگر بگیر تا خوانش سنت و تاریخ و متون نو و کهن ... تا خوانش کارنامه رجل سیاسی و اصحاب اندیشه تا ... نکند ما مرده‌ایم و خبر نداریم!