آرزوی صبر برای دکتر پزشکیان
مرتضی عباد (کارشناس اقتصاد)در شهر ما یک روحانی زندگی میکند که از زمان شاه همین بوده که هست. در یک خانه کوچک، ته یک کوچه، ۵۰ سالی است که زندگی کرده و میکند. اهل شهر ما هم نیست و مهاجر است ولی در تمام این سالها، نه زندگیاش، نه خودش، نه اخلاقش و نه عقیدهاش عوض نشده، لذا بیشتر از نمازخوانها، قشرهای دیگر احترامش را دارند و بیشتر از انقلابیها، منتقدان نظام دوستش دارند چون اصولش را زندگی کرده است.
معتقدم این جور آدمها قابل احترام هستند حتی اگر اصولشان برای همه قابل احترام نباشد. آن نگاهی که به زندگی دارند، آن صلابت و آن پرهیز، چون کار هر کسی نیست، احترام میآفریند.
آقای پزشکیان را از سالهای دانشجویی میشناسم و تعقیب میکنم. از دسته آدمهایی است که تلاش کردهاند خیلی چیزها را عوض کنند و موفق نشدند ولی هیچ چیزی هم نتوانسته آنها را عوض کند. اصولشان را زندگی کردهاند.
با آن اصول به جبهه رفته، با آن اصول مطب نزده، با آن اصول هر کسی بگوید پول ندارم را از جیب خودش عمل کرده و با آن اصول هم وزیر و وکیل شده است.
آدمی که ۷۰ سال زندگیاش این بوده، قابل احترام است، حتی اگر برای من، ثبتنامش برای انتخابات ریاست جمهوری قابل هضم نبود.
روزهاست بین پزشکیانی که دوستش دارم، با پزشکیانی که میخواهد رئیس جمهور شود کلنجار میروم ولی در انتها، احترامم به خودش و اصولش ذرهای کم نشده است.
برای پیرمرد ۷۰ سالهای که سالم و روی اصول زندگی کرده، آرزوی صبر و استقامت دارم؛ برای همه روزهای سختی که منبعد خواهد داشت.