فقر نیرو و خودکردهای که تدبیر ندارد
محمدرضا چمن نژادیان (فعال مدنی)این روزها داریم به یکسالگی عمر دولت انقلابی و جناح یکدست شده و تسلط آن بر مقدرات 80میلیون ایرانی نزدیک میشویم. در همین ابتدای سال و اجرای اولین برنامه بودجه سالانه میتوان دید که سفره کوچکشده ملت به خاطر ناکارآمدیهای دولتمردان و وضعیت بودجه مصوب مجلس بیشازپیش جمع جورتر میشود. سردرگمی بدنه دولت با دستورات شعاری غیرکاربردی، معطل ماندن در چینش و تثبیت نیروهای اجرایی به معضلی تبدیلشده که صدای تعدادی از همقطارانشان در مجلس، نیروهای همسو و حتی حاج حسین شریعتمداری مغر متفکر جناح اصولگرا را هم درآورده و تا حد زیادی بر نگرانی، دلسردی و لجامگسیختگی امور ناشی از تصمیمات فیالبداهه و غیر کارشناسانه افزوده است. قانون غیرواقعبینانه بودجه دولت و مجلس انقلابی هم اجرانشده با تبعات منفی مزید بر علت شده است تا با ترمز بریدگی قیمتها، وعدههای خلقالساعه دستوری و توهمی که خارج از قواعد و منطق مدیریت و اقتصاد است، اوضاع عمومی را دشوارتر کند.
دولتی که عنوان مردمی و انقلابی را با همسویی تمامی ارکان حاکمیتی یدک میکشد. به نظر میرسد، زودهنگام و تنها پس از گذشت حدود یک سال از عمر پر گفتارش با تورم سریعالرشد در حال از دست دادن سرمایه اجتماعیاش باشد؛ موضوعی که سبب شد تا حامیان سینهچاکش دستبهکار توجیه شوند. اگرچه با دیدن انشقاقهای درون جناحی و شکافهای اجتماعی به فرافکنیهای زودهنگام دست میزنند. برخی از این هواداران و بهویژه صاحبان رسانه استراتژی فرار روبهجلو را برگزیده و عدم وجود و ناکافی بودن نیروهای کارآمد را برای اداره امور خرد و کلان کشور ساز میکنند. موضوعی که خود عذری بدتر از گناه و فاجعهای دیگری در ناکامی و ناکارآمدی است. واضح است که وقتی برخی نهادها همواره سعی دارند، با کنترلهای سلیقهای شدید و نظارتهای تنگنظرانه روند انتخاب کردن و انتخاب شدن را تحت تأثیر قرار میدهند، میتوان آن علتالعلل را چنین فرآیند معیوب و ضد شایستهسالاری و کارآمدی دانست و حتی امالمصائب و امالمفاسد مدیریت کشور معرفی کرد؛ درصورتیکه متولیان وضع موجود با توسل به مشارکت وسیع مردم و تحقق مطالبات قانونی ملت میتوانستند مملکت را از این وضعیت ناکارآمدی و ویرانگر منابع انسانی دور کنند؛ زیرا چرخش قدرت در دست نخبگان میتواند شاخصهای شایسته گزینی، شایستهسالاری و سازماندهی مدنی را تحقق و بهبود بخشد و موجبات پرورش نیروهای کارآمد را فراهم کند. موضوعی که امروزه حسین شریعتمداری بهعنوان عقل متصل این جناح نبود آن را از علل ناکامی دولت میداند. اکنون باید به حامیان این وضعیت در کشور گفت: برادران خودکرده را تدبیر نیست، هر که باد میکارد، توفان درو میکند؛ و این فقر نیروهای کارآمد، نتیجه خاک و خاشاک پاشیدن بر بذرهای مناسب مزرعهای است که میتوانست در یک روند طبیعی حاصلخیز شود. حاصل چنین اندیشه و عملکردی چیزی جز فقر منابع انسانی و ناکارآمدیهای کنونی نیست.