امام حسين(ع) را از كجا شناختم
محمدعلی اخوت (حقوق‌دان)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2458
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


جنجال بر سر انتخاب بانوی اول ایران

دکتر صلاح‌الدین هرسنی (کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی)

 با شروع کارزار رقابت های انتخاباتی دیده و شنیده ایم که تحلیلگران مسائل سیاسی در (اوصاف جمیل) دکتر پزشکیان به عنوان پرزیدنت آینده ایران سخن‌های فراوانی به میان آورده‌اند، اما او را مبرا از عیب و ضعف ندانسته و تنها پاشنه آشیل و نقطه ضعفش را  بی همسری و (تجرد) او دانسته اند. واقعیت این است که پزشکیان همسرش و یکی از فرزندان خود را در سال ۱۳۷۳ بر اثر سانحه رانندگی از دست داد و پس از آن هرگز ازدواج نکرد و سه فرزندش دیگرش یعنی (یک دختر و دو پسر) را به تنهایی بزرگ کرد و هم اکنون نیز مرد (مجرد) پاستور است و همین تجرد باعث قوت گرفتن این گمانه شد که شاید با ورود او به پاستور و پوشیدن ردای ریاست جمهوری ایران از داشتن بانوی اول (First Lady ) محروم شود. به واقع نقطه ضعف پزشکیان یعنی تجرد و بی‌همسری‌اش آنهم از سوی مدافعان ایده ضرورت داشتن (بانوی اول) کشور، وضعیت و شرایط او را همچون آن (طاووس) پر نقش و نگاری کرده است که با وجود انکه خلق او را  تحسین می کنند، اما او خجل از پای زشتِ خویش.!!  
حالا همین تجرد پزشکیان و محرومیت ایران از داشتن بانوی اول هم اکنون سوژه رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی از سوی کاربران آنهم در حد یک جنجال شد.
این جنجال از سوی (معصومه ابتکار) معاون زنان و خانواده دولت دوازدهم کلید خورد. معصومه ابتکار در توئیتی اینگونه اظهار کرد که:
“ با احترام به شخصیت مستقل و حق انتخاب خانم (زهرا پزشکیان) و همچنین نظر به وظیفه مادرانه‌ای که در این ایام در حق(پدر) کردند و به یاد مادرش (فاطمه) و به پاس وجود دختران و جوانان عزیز ایران، چه خوب است عنوان و مسئولیت ‎(دختر اول) را بپذیرند و همان وظائف (بانوی اول) را داشته باشند.”
 شایان ذکر است که دکتر پزشکیان هنگام نام‌نویسی برای انتخابات با دخترش (زهرا) در وزارت کشور حاضر شد و همین همرهی در رکاب پدر سبب شد که برخی او را گزینه مناسبی برای نقش (بانوی اول) ایران بدانند.
حال با توجه به جنجالی که حول داشتن ایران بر سر (بانوی اول) در گرفته، باید پرسید که آیا تعریف چنین نقشی با توجه به اقتضائات و شرایط حاکم بر فرهنگ حکمرانی ما ضرورت دارد یا خیر؟
در پاسخ به پرسش فوق باید اینگونه گفت که ظرفیت‌های فرهنگی کشورمان این اجازه را می‌دهد که ما نیز به سیاق کشور‌های دیگر (بانوی اول) داشته باشیم. در واقع باید گفت که: گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟!!
چه ایرادی دارد که در کشور ما تمایزی میان جایگاه (زنِ سیاستمدار) و جایگاه (سیاستمدارِ زن) به واسطه زیر بنا ها و ساختار های حقوقی، تعریف شود؟ به واقع ایرادی به تعریف نقش (بانوی اول) در ساختار های حقوقی ما نیست.
 اما این نقش به چند دلیل کمی در وقت حاضر محل اشکال است:
 اول آنکه با توجه دکترین و مانیفستی که دکتر پزشکیان از خود نشان داده است، شاید او مایل به تعریف چنین نقشی در ساختار های حقوقی باشد، اما او این نقش را برای دخترش نمی‌خواهد و او دوست دارد که (زهرا) دخترش باشد تا بانوی اول. ضمن آنکه نباید از یاد برد که رابطه دختر و پدری در فرهنگ (آذری ها) آنچنان قوی و ستودنی است که نیاز به القاب فرنگی مانند (بانوی اول) ندارد.
دوم آنکه وقتی پای اولویت های مهمتری چون تمشیت امور اقتصادی، مهار تورم و بهبود شرایط زیست اجتماعی به واسطه نقش آفرینی طبیبان و (احباب حاضر) به میان است، به (اعدا) چه حاجت است؟!!
 سوم آنکه، وقتی چنین نقشی در وقت حاضر از سوی خانم ابتکار پیشنهاد می شود، کار مشکل تر می شود و پای شائبه ای به میان می آید. این اشکال جدی و شائبه بدان جهت است که چنین پیشنهادی با توجه میل و اشتیاق مثال زدنی خانم ابتکار در نیل پست های کلیدی فرصت طلبانه است و خانم ابتکار در صدد است که در سایه این پیشنهاد همچون دولت دوازدهم روی معاونت (امور زنان و خانواده) در کابینه دکتر پزشکیان حساب باز کند.
به عبارت دیگر، می توان پیشنهاد خانم خانم ابتکار را همچون سلام گُرگی دانست که به وقت (گل چیدن) بی طمع نیست و شاید در این خیال است که دکتر پزشکیان در بحبوحه چینش کابینه (گوشه چشمی) به او کند.!!
افزون بر این، اگر پیشنهاد خانم ابتکار به نیت خیر و برای ارتقا شان و جایگاه زن تفسیر شود، با توجه به سبک زندگی خانم ابتکار این ادعای او نیز قرین صدق و راستی آزمایی نیست.به این ترتیب خانم ابتکار هم نتیجه اخلاقی و هم نتیجه سیاسی این پیشنهاد را باخته است.
 باخت اخلاقی بدان جهت که پیشنهاد او ابزارگرایانه بوده و مردم نیازی به ورود او مانند بسیاری از اصلاح طلبان آزمون پس داده و مردود شده که مردم از آنها عبور کرده اند، در چینش کابینه دکتر پزشکیان نمی بینند.خانم ابتکار گویی فراموش کرده است که دکتر پزشکیان برای تغییر آمده است نه برای تکرار و او باید به بساط (اولی ها) و فرصت طلبانی چون او پایان دهد.
 باخت سیاسی هم بدان جهت که سبک زندگی (لاکچریسم) خانم ابتکار آنهم با استخدام (زن پیشخدمت) در امور خانه و تقلیل نقش او به (پخت و پز) و (شست و روفت) با هیچ یک از خوانش‌های فمنیسمی انطباق ندارد.