از آرمان‌گرایی تا واقع‌گرایی
مجید صیادنورد (دکترای اندیشه سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2451
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دولت خرد و دولت خرافه

محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)

فرق دولت خرد و دولت خرافه چیست؟ دولت و قوه مجریه به مجموعه ای از دستگاه ها، وزارتخانه ها، نهادها و سازمان‌ها و ادارات گفته می‌شود که مسئولیت اصلی آنها، سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای دقیق آنهاست. بنابراین، اندیشه سیاست و دولت و ارکان و عناصر حکومت با زندگی اجتماعی انسان و شهروندان ربط وثیق دارد. به تعبیر دیگر، بدون زندگی و جامعه و اهداف و اغراض حیات بشری، فلسفه وجودی دولت‌ها « سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود.» یعنی اساساً، وجود دولت و حکومت بی معنی خواهد بود. بنابراین، دولت و عناصر آن، ابزار و وسیله‌ای در خدمت « مردم و زندگی انسانی » می باشد. منظور از خرد و عقل و عقلانیت، عبارت است از تفکر و تعقل، شناخت و آگاهی، تشخیص و تمییز، روشنایی و شفافیت، حساب و کتاب، سنجش و سنجیدن، برنامه و برنامه ریزی، و دقت در کنش و کنش‌گری و اثرمندی. در زندگی زمینی و واقعی ما آدمیان، خرد و خردمندی و حکمت «reason & wisdom» اصل و ریشه امور و مسائل دیگر زندگانی انسانی است. و اما مراد از خرافه چیست؟
خرافه و خرافه‌پرستی «myths» در مقابل خرد و خردگرایی مطرح می‌شود. خرافه، ریشه در باورهای نادرست، منسوخ، بی دلیل و عقاید غلط و از روی نادانی و جهالت و تعصب و تصلب، دارد. بنابراین، در اینجا از یک طرف با آگاهی و دانایی و دانش و کنش گری خردمندانه مواجه هستیم و از سوی دیگر، با ناآگاهی و جهالت و حماقت و خیال پردازی و پندار مندی، روبرو می باشیم.
    اثر و حاصل اصیل «دولت خرد»  لااقل در ده مشخصه و ویژگی خود را نمایان می سازد:  
1- دولت خرد، مولد و تولید کننده « خیر سیاسی » است. خیر و نیکی ، the good ، در مقابل شر و شرارت «evil» قرار دارد. خیر سیاسی همواره نیکی و صلاح مردم را در نظر می گیرد و محور و مدار فکر و ذکر آن، همانا، نفع و نیکی بدنه و اصلیت مردم است نه حاکمان و فرمانروایان. در واقع، در دولت خرد و خیر، مردم موضوعیت و اصالت دارند و عناصر دیگر، یاور و پشتیبان مردم محسوب می‌شوند. دولت خرد و خیر، همان دولت اثربخش و نافع است. در مقابل دولت خرافه و خرافه پرستان، منشأ تولید شر و بدی و اضطراب است؛ زیرا، خرافه امر بی دلیل و بدون برهان را گویند و حاصل امر پوچ و تهی و بی مغزی، اضطراب و استرس و شر و سختی های نامعقول می‌باشد.
2- دولت خرد و اندیشه سرچشمه آسایش است. آسایش و رفاه و راحتی دو اصل دارد: اول، تأمین معیشت و امکانات اولیه زندگی. و دوم، آسودگی و دوری از رنج های مخرب. در مقابل دولت خرافه مرکز تولید فقر و فلاکت و رنج و مرارت است.
3- خیر سوم دولت خرد، به تحقیق، آرامش است. آرامش، حس و درک عمیق آسودگی، امنیت و زندگی در صلح و صلاح و دوستی و آشتی را گویند. دولت خرد، دولت صلح و دوستی است و دولت خرافه و خرافه‌پرست، دولت جنگ و ستیز و کشمکش و اضطراب مخرب و ویرانگر را گویند.  
4- تولید امید: دولت خردورز و اندیشمند، دولت مولد امید و امیدواری است، زندگی آدمیان، در حقیقت، به امیدها و آرزوها و انگیزه‌ها و اهداف انسانی بستگی دارد. در مقابل امید و امیدواری، ناامیدی و یأس و پشیمانی و پریشانی قرار دارد. زندگی در ناامیدی‌های طولانی و دروغین رنگ می‌بازد و اندک اندک می‌میرد.  
5-شادی و نشاط. یکی از صفات و تجلیات دولت خردمند و کوشا و اثربخش، ایجاد و خلق و فراهم آوری شادی و خوشی و نشاط و شادابی است. زندگی در فضا و زمین و زمینه بانشاط و شادی، رشد می‌کند  و می‌بالد و بال و پر می‌گیرد و در زمین و زمینه نامساعد و شوره بوم، می خشکد و افسرده و پژمرده می گردد. خرافات عوامل اصلی زندگی سوزی هستند و دولت خرافه هیزم بیار معرکه گیر و مقدمه چین، چنین ویرانگری و تباهی.
6-پیشرفت و توسعه. در طول تاریخ بشریت هرجا خرد و خردورزی «عقل و عقلانیت» مجال حضور و بروز یافته است، فرهنگ و تمدن نیز به رشد و بالندگی و شکوفایی نایل گشته و زندگی برکشیده و برآمده شده است؛ مثل، ایران باستان  ( ایران و ریشه هایش). ایران دوران طلایی فرهنگ، یونان باستان ، روم باستان ، مصر باستان و مغرب زمین از قرن پانزدهم به بعد و آمریکا و اروپای کنونی. و تا اندازه‌ای آسیای شرقی. (ژاپن، چین، کره و سنگاپور و غیره و غیره). توسعه و پیشرفت قرین همیشگی عقلانیت و اندیشه ورزی هستند.  
7- علم و دانش. رشد و شکوفایی علم و دانش که مبنای توسعه و پیشرفت کشورها و جوامع امروزی محسوب می‌شود، خود فرزند و زاده تفکر و خردمندی و خردورزی است. در واقع، بدون تفکر و اندیشه ورزی، علم و دانشی تولید نمی‌گردد و بدون علم و دانش نیز فناوری و تکنولوژی تولید نمی‌شود. گویی، این ساحات و سپهرهای معرفتی، استمرار و امتداد هم هستند. حتی هوش مصنوعی نیز امتداد اندیشه ورزی آدمیان است. تولد بعد تولد، زایش بعد زایش و اثر بعد اثر و غیره.
اما، در دولت خرافه، جز تعصبات، جزمیات، تحجرات، تحکمات و تحمیلات و تنازعات، چیز دیگری سبز نمی شود. همانند، دولت طالبان و داعشیان.
8- دولت خرد و عقل دولت آینده و آینده داری است. اساساً، خردورزی با آینده داری نسبت دارد. عقل و اندیشه همواره معطوف به آینده هستند. جوامعی که آینده را تیره و تار می بیننند، اغلب جوامعی هستند که افق آینده را بسته اند. افق و چشم انداز آینده، با خرافه و تعصب و لجاجت و جهالت و دروغ بسته می‌شود.
9- دولتمردان و حاکمان خرافه پرست و دروغگو، عامل اصلی بدبختی و نگون ساری مردمان خود هستند، زیرا، قدرت و توپ و تفنگ و زور و زر را در اختیار دارند و اصلا به شهروندان و انسانیت نمی اندیشند. حاکمیت دولت خرافه پرست و متعصب ویرانگر است و زندگی و آینده همگان را تباه می‌کند.
10- عدم اثربخشی و کارآمدی. وقتی دولت اقلیت محدود و متعصب و متحجر و متصلب سر کار بیاید، بجای اندیشیدن و کوشیدن، توجیه کردن و ایدئولوژیک برخورد کردن را پیشه می گیرد و با متر ایدیولوژی و قشری گری همه را می سنجد و کشور و ملت را ویران می‌کند. آیا می‌دانید وضعیت فلاکت زندگی در ایران چه اندازه است؟ آیا از کیفیت زندگی ایرانیان مطلع هستند؟ حتی هستید، چون اثر دارید؟ چون ثابت کردید، تغییر بنیادین می خواهید، و چون آگاه و آزاد مردمان و زنان خردمند ایرانی هستید. سر فراز باشید.