قمار بزرگ ماکرون

 در پی اعلام نتایج اولیه انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا در فرانسه در یکشنبه ۹ ژوئن (امانوئل ماکرون) رئیس جمهوری فرانسه  در اقدامی غیر منتظره خبر از انحلال مجلس و برگزاری انتخابات زود هنگام داد. امانول ماکرون اقدام خود در انحلال پارلمان فرانسه را اینگونه توجیه کرد که: به جای اینکه در معرض تاریخ قرار بگیرند، بهتر آن است که خود تاریخ را بنویسد.  !!
در این میان پرسش آن است که ماکرون در انحلال پارلمان فرانسه چه اهدافی را تعقیب می‌کند و آیا آنگونه که ماکرون اندیشه کرده است، آیا او خواهد توانست تاریخ را به دست خود بنویسد و به عنوان فردی متعلق به نحله نئولیبرالیسم در پاسداشت ارزش‌‌های وضعیت حاضر فرانسوی به سیاق خود تاریخ سازی کند؟    در پاسخ به پرسش‌‌های فوق باید اینگونه گفت که: سه هدف اساسی را باید مبنای اقدام ماکرون در انحلال پارلمان فرانسه دانست.
اول، موقعیت سنجی حزب (اجتماع ملی) به عنوان حزب راست افراطی که رهبری آن را (جوردن باردلا) و خانم (مارین لوپن) بر عهده دارند. حزبی که گفته می‌شود بنیانگذارش (ژان ماری لوپن) پدر (مارین لوپن) بوده است.
دوم ،دور نگه داشتن حزب اجتماع ملی در انتخابات 2027 فرانسه است؛ چراکه در انتخابات گذشته مارین لوپن رهبر حزب راستگرای افراطی توانست رتبه دوم انتخابات را بعد از ماکرون از آن خود کند. سوم، تقویت قدرت سیاسی خود به واسطه بازپس‌گیری ابتکار عمل از حزب اجتماع ملی که در انتخابات اخیر پارلمانی اروپا  حدود ۳۲ درصد آرا را در انتخابات یکشنبه به دست آورد که بیش از دو برابر آرای حزب رنسانس امانوئل ماکرون با ۱۵ درصد رای بوده است.
در پاسخ به پرسش دوم باید گفت که  با توجه به خیز معنادار و قدرت گیری فزاینده و تدریجی حزب اجتماع ملی و خطر در کمین راست گرایان افراطی آنهم به سرکردگی رهبران خستگی ناپذیر و جسوری چون (جوردن باردلا)  و (مارین لوپن) اقدام ماکرون به واسطه بازی با کارت اجتماع ملی می‌تواند به معنای ریسک و قمار بزرگی باشد که ماکرون برای ترمیم و باز سازی موقعیت سیاسی خود دست به آن یازیده است. به واقع ماکرون در این قمار بزرگ یعنی انحلال پارلمان فرانسه‌‌‌‌نمی خواهد که همانند انتخابات پارلمانی 2022 فرانسه به اکثریت نسبی بسنده کند، بلکه تلاش دارد که اکثریت مطلق را به دست آورد. در واقع پیام اصلی ماکرون به حزب اجتماع ملی و خیز فزاینده آن در سپهر سیاست کنونی فرانسه آن است که کسب کرسی‌ها در پارلمان اروپا برای مشروعیت و مقبولیت و همچنین محبوبیت در افکار عمومی کافی نیست، شرط اصلی و کافی آن است که حزب اجتماع ملی بتواند با کشتی گرفتن در وسط تشک فرانسه و بیشتر به واسطه برنده شدن و پیروزی بر حزب رنسانس ماکرون، مشروعیت،مقبولیت و محبوبیت به دست آورد.
با استناد به مجموعه‌‌‌‌‌ای از قراین و شواهد می‌تواند که این قمار بزرگ سرنوشت ماکرون را می‌تواند نه همچون سرنوشت،(شارل دوگل) یا (فرانسوا میتران) بلکه به سرنوشت (ژان شیراک) دچار کند. این روسای جمهور فرانسه  برای تقویت قدرت سیاسی چاره در آن دیدند که پارلمان را منحل کنند...

و در واقع دست به چنین قماری زده بودند. اما فقط (شیراک) بود که به مصداق (ازقضا سرکنگبین صفرا فزود) محاسباتش درست از آب در نیامد و بازنده شد و مجبور شد که با ائتلافی از چپ گرایان در انتخابات در کرسی قدرت رضایت دهد. در واقع نتایج انتخابات 1997 باعث شد که شیراک (لیونل ژوسپین) سوسیالیست از جناح مخالفش را به سمت نخست‌وزیری انتخاب کند. به این ترتیب غیر منتظره نیست که با توجه به خطر فزاینده راست گرایان افراطی ماکرون نتواند اکثریت پارلمانی را به دست بیاورد و در عوض مجبور شود در یک ائتلاف ناخوشایند با نخست‌وزیر راست افراطی کار کند. به این ترتیب و در طی یک قمار بزرگ، تصمیم ناگهانی امانوئل ماکرون می‌تواند آینده سیاسی او را  همچون آینده سیاسی ژان شیراک در معرض خطر جدی قرار دهد و قدرت به دست آمده در کشور را پس از سال‌ها به دست راست گرایان رادیکال و افراطی بدهد. فقط در یک صورت انحلال پارلمان از طرف ماکرون می‌توان به موقعیت و باز سازی او کمک کند و آن در شرایطی است که رای‌دهندگان چپ و راست و میانه تا چه حد به ایده مقابله با راست افراطی و دور نگه داشتن آن از قدرت متعهد باشند؟