نکتهسنجی “علی لاریجانی” مقابل نقطهزنی “سعید جلیلی”
یک برش از کیک کوچک رأی اصولگرایان
همدلی| آرزو بخشنده: علی لاریجانی 66 ساله به رغم تردیدهای روزهای گذشته وارد میدان رقابت در انتخابات ریاستجمهوری شد. لاریجانی در حالی که شناسنامهاش را رو به دوربین خبرنگاران گرفته بود و با لبخند میگشت تا همه، جزئیات آن را ببینند با سوالهای متفاوتی رو به رو شد. خبرنگاری به او گفت: آقای دکتر توئیت شما دیشب خبرساز شد. خبرنگاری دیگری هم پرسید با اسنپ آمدید یا تبسی؟ لاریجانی در پاسخ گفت: «چیزهای مهمتری در این توییت بود.» اشاره او احتمالا به مبدا و مقصدی بود که در این نقشه وجود داشت. او پنجشنبه شب با انتشار توئیتی که صفحه اسنپ با یک مبداء (بیت رهبری) و دو مقصد (اول وزارت کشور و دوم پاستور) را نشان می داد، حضورش در انتخابات را تایید و روز جمعه نامش را وارد فهرست نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری کرد.
توئیت لاریجانی که در آخرین ساعات پنجشنبه فضای مجازی را گرم کرده بود، دو نکته مهم در بر داشت: ابتدا حضور او بود که بعد از ردصلاحیت او در انتخابات سال 1400 و گلایه رهبری درباره جفاهای رخ داده این ذهنیت را ایجاد کرده بود او احتمالا باید با رایزنی مهمی وارد عرصه شده باشد. دیگر اینکه این حضور بعد از ثبت نام جلیلی به عنوان کاندیدای تندروهای راست، افتراق در میان بدنه اصولگرایان را به دنبال خواهد داشت. شاید به همین دلیل هم بود که در لحظات ابتدایی اعلام حضور او محمدمهاجر، فعال رسانهای در توئیتی، آقایان حفظ وضعیت موجود را خطاب قرار داد و نوشت: «اگر از این خبر ترسیدید و قرار است تا امشب از استرس نخوابید، شرمنده...»
هیجانانگیز جلوه دادن دوگانه جلیلی- لاریجانی
«عبدالرضا داوری» چهره سیاسی که پیشتر در دولت احمدی نژاد حضور داشته و این روزها از مخالفان اوست در توئیتی نوشت:«دکتر علی لاریجانی، نماد عقلانیت و توسعهگرایی ایران، برای مقابله با تحجر و بنیادگرایی آمد.توسعهگرایان ایران، متحد شوید.» اشاره داوری رفیق سالهای دور احمدینژاد به توسعهگرایان که بخش بزرگی از میانهروها و اصلاحطلبان را در بر میگیرد از آن جهت مطرح شده که در روزهای گذشته بسیاری از تحلیلگران آمدن او را به فال نیک گرفته بودند و معتقد بودند که قشر متوسط جامعه، همان بخشی که تمایلی به مشارکت سیاسی ندارد، میتواند از حضور لاریجانی برای برونرفت از وضعیت حاد فعلی کمک بگیرد.
«جواد آرینمنش» فعال سیاسی در اینباره گفته بود:« دیدگاههای آقای لاریجانی مورد قبول طبقه متوسط است؛ زیرا نگاهش نسبت به سیاست داخلی، سیاست خارجی، فرهنگ، جامعه و توسعه مبتنی بر عقلانیت است. اکنون طبقه متوسط خواهان حضور آقای لاریجانی در عرصه انتخابات است؛ مانند دانشگاهیان و روشنفکران. دیدگاههای آقای لاریجانی مورد قبول طبقه متوسط است؛ زیرا نگاهش نسبت به سیاست داخلی، سیاست خارجی، فرهنگ، جامعه و توسعه مبتنی بر عقلانیت است. او این روحیهاش را علاوه بر سالها مسئولیتهای متعددی که داشته، در 12سال ریاست مجلس هم نشان داده است.» این خوشبینیها البته در حالی مطرح میشود که فعلا مابهازای بیرونی ندارد و اتفاقا قشر متوسط مورد بحث، در جریان اتفاقات سال 1401 و بعد از آن که منجر به تسویهحسابهای سیاسی و اجتماعی در درون دانشگاهیان و نخبگان سیاسی شد، در رکود عمیقی فرو رفته که با این حرارت مصنوعی نمیتواند قلیان داشته باشد.
با اعلام حضور لاریجانی بسیاری از فعالان اصولگرا در فضای مجازی واکنشهای تندی نشان دادند و از همزمانی ورود او و جلیلی به این عرصه ناخشنود به نظر رسیدند. «امیرحسین ثابتی» نماینده تندرو مجلس در پاسخ به توئیت علی لاریجانی که نوشته بود«بدون شما به مقصد نمیرسیم»، پاسخ داده؛«هیچ رانندهای سفر شما را قبول نکرد». این پاسخ ثابتی با واکنش آذری جهرمی روبرو شد و او در توئیتی کنایه آمیز نوشت؛«کاسب افزایش هزینه سفر نباشید». در همین حال بازدید از پیامهای لاریجانی و جلیلی در همان ساعات اولیه نشان داد دوگانه اولیه در انتخابات به رغم احتمال حضور دیگران شکل گرفته است. یک فعال توئیتری در فضای مجازی با مقایسه آماری و محتوایی دو کاندیدا اینگونه تحلیل کرد که حضورلاریجانی، خلاقانه و کوتاه با پیامی خاص حدود یک میلیون بازدید در 11 ساعت داشته و جلیلی با پیامهای تکراری، کلیشهای بدون پیام خاصی فقط 618 هزار نفر بازدیدکننده داشت.
دیدگاه این دو نفر
تقابل دو دیدگاه در جریان ثبتنام داوطلبان ریاستجمهوری در دو روز گذشته در مرحله اول بر اساس مانیفستی است که این دو در طول مدت مدیریت خود برجسته کردهاند. لاریجانی دیروز در جریان گفتوگویی که با خبرنگاران داشت نکات مهم سیاست خود را درباره اقتصاد و سیاست خارجی اعلام کرد. او در سیاست خارجی خود را مدافع مذاکرات و رفع تحریمها نشان داد و با کنایه به تمرکزگرایی جلیلی عنوان کرد: زمانی برای از دست دادن نداریم و به جای نگاه تمرکزگرا از بالا به پایین باید زمام امور را به دست نخبگان بدهیم. »
او از عبور از موانع قرار گرفتن پیشرفت به عنوان مسئله اصلی را در تعاملات دیپلماسی سخن گفت. نکتهای که حسن روحانی، ظریف و عملگرایان دولت تدبیر در سالهای حکمرانی دولت سیزدهم بر آن صحه گذاشتهاند. وی در این باره گفت: «دیپلماسی کشور باید پیشرفت ایران را مسئله اصلی تعاملات خود قرار دهد؛ راهبرد ایران به عنوان قدرت مهم منطقه این است که کل منطقه امن و قدرتمند باشد.» او که سعی دارد موازنه در دیپلماسی را شرح دهد، معتقد است: «ایران باید همکاری خود را با قطبهای جهانی صرفاً بر اساس منافع ملی و امنیت ملی تعریف کند؛ در این میان حل مسئله تحریمها برای گشایش اقتصادی جزو اولویتهای دیپلماسی خواهد بود. مبنای تعاملات چه در سطح منطقه و چه بینالمللی به نحو غالب با تکیه بر مزیتهای رقابتی بر محور توسعه اقتصادی خواهد بود؛ البته بنیه دفاعی قوی برای نیروهای مسلح با توجه به شرایط ایران نیز مد نظر است.»
نقطه مقابل توسعهگرا
نقطه مقابل او دیگر نامزد مهم ریاستجمهوری در روزهای گذشته گفته است: «اکنون، زمان تدبیر برای یک تصمیم بزرگ و فرارسیدن فرصت یک جهاد بزرگ برای جهش ایران است.امروز ایران در جهان یک کشور ممتاز است و در حال حرکت به سوی قلههای پیشرفت است. به ایران عزیز ما اکنون همتراز قدرتهای بزرگ مینگرند و باید به هر نامزدی که میخواهد ایران و ایرانی را قدرتمندتر از همیشه ببیند، خوش آمد گفت و هر رأیی که به صندوق ریخته میشود را مبارک دانست.» گرچه جلیلی در قدم اول از باطن ایدههایش درباره اقتصاد و سیاست خارجی رونمایی نکرد اما تجربه اندیشههای او از کارنامه سیاسی جمهوری اسلامی و دولت سایهاش قابل خوانش است. نزدیکترین اتفاق سیاسی که نگاه او را آشکار میکند مربوط به جدال لفظیاش با علی لاریجانی در جریان رسیدگی به موضوعات برنامه هفتم توسعه در مجمع تشخیص است. ۲۱ خرداد سال 1401 جلسهای فوقالعاده در مجمع تشخیص برگزار شد که عنوان اصلی آن «بررسی اولویتهای سیاستهای کلی برنامه هفتم» بود و حاشیهای پررنگتر از متن با خود به همراه داشت. آنطور که محتوای اعلامشده از این جلسه نشان میداد، موضوعات طرحشده از اولویتهای برنامه هفتم گذشته و به موارد مهمتری نیز رسیده بود.
جلسه که تمام شد و عکس و اخبارش در اختیار خبرگزاریها قرار گرفت، شایعاتی راهی فضای مجازی شد که مدعی بود در این جلسه سعید جلیلی پیشنهاد خروج ایران از NPT را داده و علی لاریجانی با این پیشنهاد مخالفت کرده. آن زمان رسانهها به نقل از «کانال تلگرامی عماریون» جزئیات بیشتری از این ماجرا منتشر کردند: «در این جلسه سعید جلیلی طرح خروج ایران از NPT را به صورت مفصل مطرح کرد که با مخالفت آملی لاریجانی، علی لاریجانی و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی روبهرو شد.» این کانال تلگرامی گزارش خود را چنین به پایان رساند: «تا جایی که این بحث به درگیری لفظی بین جلیلی و علی لاریجانی ختم شد.»
این گفتهها البته از سوی مجمع تشخیص رد و عنوان شد که درگیری و چالشی در این جلسه رخ نداد. این روایت زمانی قرین واقعیت به ذهن میرسد که بدانیم سعید جلیلی دقیقا یکسال قبل از آن نیز با نامه 200 صفحهای خود برای خروج از برجام و توصیه به غنیسازی 90 درصدی در صدر اخبار قرار گرفته بود. روایتها از نامه او به سران نظام و توصیهاش برای پر بودن دست ایران و رفتن به میز مذاکرات نکتهای تازهای نبود. اصرار این طیف حتی بعدها با واکنش دولتیها رو به رو شد. علی باقری کنی در شهریورماه سال گذشته لب به انتقاد گشود و گفت: « کسانی که با پوشش دفاع از ارزشها تلاش میکنند مذاکره را ماهیتا ضدارزش جلوه دهند، عملا میخواهند دست نظام برای تأمین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.» گرچه باقری این موضوع را روشن و خطاب به این گروه تندرو عنوان نکرد، اما نقاط تیره و روشن مواضع این اظهارات نشاندهنده به ستوه آمدن دوستان قدیمی از یکدیگر بود.
نتیجه آمدن لاریجانی در کمپین اصولگرایان
فارغ از اظهارات اولیه در فضای مجازی و موضعگیریهای فعلی علی لاریجانی و سعید جلیلی که هر دو از اردوگاه اصولگرایان و منشاء راست پا به رقابتها گذاشتهاند، اختلاف نظر آنها در مسائل کلیدی و تقابل نگاه سیاسی و اجتماعی با مروری بر کارنامه فعالیتشان برجسته و قابل توجه است. اگر جلیلی را متمایل به گفتمان رئیسی بدانیم، او قصد دارد با حضور در این رقابتها استمرار مسیر« شهیدجمهور» باشد. جلیلی بعد از ثبتنام اولیه پنجشنبه گفته است؛ کشور عزیر ما برای پیشرفت پایدار و عدالت بیشتر نیاز به «تصمیمهای نقطهزن» دارد. نقطهزنی او که بیشتر یادآور موشک و تنش است با آنچه مردم در سالهای حکمرانی رئیسی و یارانش به یاد دارند گمانها به این سو میبرد که چسبندگی او به طیف تندور و اندیشههای این گروه انسدادهای بزرگتر با وسعت بیشتری را تداعی خواهد کرد که دقیقا در نقطه مقابل عناوین طرح شده از سوی لاریجانی قرار میگیرد. نقطهزنی جلیلی در برابر نکتهسنجی لاریجانی در سالهای گذشته که گفتمان خالصسازی را پررنگ گرده، در جبهه اصولگرایان نیز به مثابه یک برش بزرگ از کیک کوچک اصولگرایان خواهد بود که رقابت را برای آنها دشوار خواهد کرد. اگر فرض بر دوگانه اصولگرا - اصولگرا انتخاب نهایی هسته قدرت برای انتخابات پیشرو باشد یارکشی لاریجانی و جلیلی فارغ از حضور فتاح و مخبر در این سو، این گمانه را تقویت خواهد کرد که لاریجانی به عنوان فردی میانهرو در رقابتها با تلاش برای جذب رای بخشی از معتدلین منتقد دولت سیزدهم، حجم طرفداران دولت رئیسی را در ظرف مصلحتاندیشی به تلاطم در خواهد آورد. در روزهای گذشته بحث بر سر پوششی بودن جلیلی در رقابت درونی جبهه پایداری نیز در گرفته است. برخی بر این گمان هستند که با آمدن فتاح و مخبر، کاریزمای سیاسی و تندروی جلیلی نمره منفی او خواهد بود و تکنوکراتهای این جریان گوی سبقت را از او خواهند ربود. پس بیراه نیست اگر بگوییم با حضور فتاح یا مخبر، گزینه مقابل علی لاریجانی، در صورت نبود یک شاخص اصلاحطلب و میانهرو، جلیلی نخواهد بود و او مانند انتخابات گذشته ناگزیر به ترک صحنه به نفع یکی از کاندیداهای نزدیک به دولت خواهد شد. همین طور لاریجانی در فضای رخوتآور سیاسی امروز همانگونه که در توئیت پنجشنبه شب خود عنوان کرد، بدون مردم به مقصد نخواهد رسید.