از آرمان‌گرایی تا واقع‌گرایی
مجید صیادنورد (دکترای اندیشه سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2451
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نقش زنان و تاثیر مشروطیت بر آن‌ها

جهانگیر ایزدپناه (فعال اجتماعی)

 برای شرح نقش زنان در مشروطیت  ابتدا لازم است که به نقش زنان در پیش از مشروطیت اشاره ای داشته باشیم. زنان در وقایع نگهداشتن عده‌ای از بانوان در سفارت روسیه که منجر به قتل گریبایدف شد و همچنین در زمان قحطی و شورش نان و جنبش تحریم تنباکو در زمان ناصرالدین شاه نقش فعالی ایفا نمودند، بطوری که حتی زنان دهقان زاده  ناصرالدین شاه و درباریان قلیان ها را شکستند. نقل است که انیس الدوله، دهقان زاده لواسانی و سوگلی مقتدر شاه هم مانع آوردن قلیان برای ناصرالدین شاه شد. این فعالیت و نقش آفرینی زنان زمینه‌ساز شرکت شان در مشروطیت بود. در هر انقلابی بنا به ساختار اجتماعی –اقصادی و فرهنگی جامعه و درجه رشد و توسعه آن، اقشار و طبقات مختلف اجتماعی در آن شرکت می‌کنند و خواسته‌های خود را مطرح می‌سازند. نیل به اهداف هر قشری به توازن نیروهای شرکت کننده در انقلاب و سطح رشد و توسعه و فرهنگ جامعه و دیگر ویژگی‌های آن بستگی دارد. زنان ایران  زمان مشروطیت برای مشارکت و احقاق حقوق خود با مشکلات و موانع بسیاری از جمله ساختار فئودالی جامعه ایران، اکثریت75درصدی جمعیت روستانشینی و عشایری جامعه، عدم رشد کافی فرهنگ، وجود تعصبات دینی، پدرسالاری یا مردسالاری، سنتگرایی و نفوذ روحانیونی که با مظاهر علم و تجدد و حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی مخالف بودند و دشمنی می ورزیدند، روبرو بودند و به تبع آنها حتی بخشی از خود زنان عوام جامعه به دیده منفی نسبت به حضور زنان در عرصه اجتماع می‌نگریستند. تا پیش از مشروطیت  شرایط جامعه به گونه‌ای بود که تنها به تعداد کمی از دختران شاه و درباریان و اشراف آن‌هم تا پیش از 9سالگی سواد خواندن آموخته می‌شد و گاهی هم  دختران نباید می‌نوشتند یا دست خط می‌داشتند. این خلاصه‌ای از نمای کلی جامعه تا زمان وقوع مشروطیت است.
میزان مشارکت زنان در رخدادهای اجتماعی به میزان پیشرفت و توسعه جامعه و عوامل فرهنگی آن جامعه بستگی دارد. زنان به عنوان نیروی پشتیبان و یار و یاور مردان در انقلاب مشروطه شرکت داشتند و زنانی نظیر عمهِ میرزا جهانگیرخان شیرازی خانه شان محل تجمع مشروطه خواهان بود. سردار بی بی مریم بختیاری همراه نیروی مشروطه خواه در تسخیر تهران نقش داشت و زمانی که صحبت از تاسیس بانک ملی و قرض نگرفتن از بانک‌های روس و انگلیس شد، زنان حتی حاضر به فروش گوشواره و دستبندهای خود برای کمک به تاسیس این بانک بودند اما بنا به شرایط جامعه در مشروطیت خواست و تقاضای حقوق خاص زنان زیاد مطرح نشد و توجهی چندانی هم به خواسته‌های محدودشان نشد. در ابتدا تقاضای عمده آنان ایجاد مدرسه برای دختران و رفع بیسوادی بود. واقعیت آن است که شرایط جامعه و تعصب و سنتگرایی افراطی به حدی بود که همان اندک مدارسی هم که تاسیس می‌شد با موانعی روبرو می‌گشتند که خیلی از آنها تعطیل می‌شدند. اولین مدرسه بانوان در زمان مشروطه با مدیریت بی بی خانم شروع به کار کرد که به علت تعصب سنتگرایان و مذهبیون افراطی و جامعه پدرسالار تعطیل شد. مدرسه دخترانه «رشد» توسط خانم طوبی رشدیه دختر میرزا حسن رشدیه شروع به کار کرد که بعد از چها روز تعطیل شد. صدیقه دولت آبادی فرزند حاج میرزا هادی دولت آبادی از رهبران ازلی مدرسه «مکتب شرعیات» را بنا نهاد اما با مشکلات عدیده روبرو گردید. علیرغم این مشکلات به مرور زمان مدارس خاص دختران تاسیس شد. فرهنگ و میزان تعصب و سنتگرایی به حدی بود که به ناچار برای مدارس دخترانه اسامی نظیر عفاف، حجاب، عصمت، ناموس و مکتب شرعیات.... برمی‌گزیدند. این اندک مدرسه دختران که تاسیس شدند همه در سطح دبستان  باقی ماندند و تاسیس دبیرستان برای دختران در زمان حکومت پهلوی امکان پذیر شد. واقعیتی است که در قانون اساسی مشروطیت و متمم آن حقوق زنان و حتی حق رای آنها منظور نشد. حتی زمانی که برای اولین بار در سال 1290 حاج محمد تقی وکیل الرعا  نماینده همدان در مجلس شورا حق برابری زن و مرد را مطرح کرد مجلسیان شوکه شدند و یکی از روحانیون نماینده مجلس شدیدا با سخنانش مخالفت کرد. اینکه چرا در قانون اساسی مشروطیت حقوقی از زنان مطرح نشد علت را باید از یک طرف در سنتگرایی جامعه و نفوذ افکار ضد مشروطیت و تجددستیز و مخالف حضور زنان در عرصه اجتماع از جانب امثال شیخ فضل الله نوری و همفکرانشان  دانست و از طرف دیگر خود نمایندگان مجلس شورا اراده قوی و اعتقادی راسخ نسبت به حقوق زنان نداشتند و خود زنان هم به علت شرایط جامعه علیرغم داشتن تشکیلاتی غیررسمی نظیر انجمن آزادی زنان، اتحادیه غیبی نسوان، انجمن مخدرات وطن، انجمن نسوان ایران و....نتوانستند پیگیر جدی حقوقشان شوند. باید به این واقعیت تلخ هم اشاره کرد که متاسفانه عده‌ای از خود زنان براثر ناآگاهی و تحت تاثیر روحانیون مخالف مشزوطیت با مستبدین و مخالفان مشروطه همکاری می‌کردند و علیه مشروطه خواهان و زنان مترقی فعالیت می‌کردند. به هر شکل چه در بین مشروطه خواهان و چه در بین مخالفان مشروطه زنانی مسلح اما با لباس مردانه وجود داشت.