قضیه روز جهانی زن و پیامدهای آن
قصه مبارزات و دلیل نامگذاری ۸مارس بهعنوان روز جهانی زنان از سال ۱۸۵۷ میلادی آغاز شد.به دنبال شرایط کاری سخت و غیر انسانی و همچنین دستمزد کم؛کارگران زن در واکنش به این نابرابری و بیعدالتی در نقاط مختلفی از اروپا و آمریکا اعتراض کردند.تظاهرات زیادی را در این زمینه نیز به راه افتاد.کارگران نساجی زن در یک کارخانه پوشاک در شهر شیکاگو برای اعتراض به این شرایط اعتصاب کردند.به همین دلیل صاحب این کارخانه برای جلوگیری از اتحاد کارگران بخشهای مختلف،این زنان را در محل کارشان حبس کرد.پس از مدتی؛ این کارخانه آتش گرفت و تنها تعداد کمی از زنان کارگر توانستند جان خود را نجات دهند.در نهایت ۱۲۹نفر دیگر از آنها در این آتش گرفتار شدند و سوختند.سالها بعد زنان در آمریکا و کشورهای مختلف اروپا؛در واکنش به تبعیض، استعمار کاری زنان و فشار علیه زنان در محیط کار در این روز به خیابانها آمدن. نخستین مراسم روز زن در ۲۸فوریه سال ۱۹۰۹در نیویورک برگزار شد.این مراسم توسط حزب سوسیالیست آمریکا(اندیشهای سیاسی اجتماعی که هدف آن ایجاد نظم اجتماعی است)،برای یادبود اعتصاب«اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» بود.همچنین در ماه اوت؛«لوییس زیتس» سوسیالیست آلمانی پیشنهاد تأسیس سالانه روز بینالمللی زن را داد و کلارا زتکین سوسیالیست پیشرو که بعدها یک رهبر کمونیست شد از او حمایت کرد.اما در آن کنفرانس تاریخ و روز خاصی برای این روز مشخص نشد.در آن کنفرانس؛نمایندگان که مجموعهای از ۱۰۰زن از ۱۷کشور اروپایی و آمریکایی بودند، با ایده «ترویج حقوق برابر،شامل حق رای برای زنان» موافقت کردند.سال بعد در ۱۹مارس ۱۹۱۱روز بینالمللی زن برای میلیونها شهروند در اتریش،دانمارک، آلمان و سوییس برای اولین بار شناخته شد.تنها در امپراطوری اتریش-مجارستان، ۳۰۰تظاهرات برگزار شد.در وین،زنها در رینگاشتراسه رژه رفتند و بنرهایی به افتخار کشته شدههای کمون پاریس حمل کردند. مطالبات زنان در آن سال؛ح رای،مناصب عمومی، تنظیم ساعت کار برابر با مردان، حقوق برابر با مردان و تنظیم مرخصی زایمان بود.آنها همچنین نسبت به تبعیض جنسیتی در استخدام اعتراض داشتند.آمریکاییها در آخرین یکشنبه فوریه روز ملی زن را به پا داشتند.در ۱۹۱۴ روز جهانی زنان در ۸مارس برگزار شد.در همان سال، برگزاری روز زن در آلمان منجر به اعطای حق رای زنان شد اما زنان آلمانی همچنان تا سال ۱۹۱۸ این حق را به دست نیاوردند.در ۸مارس ۱۹۱۴ در لندن نیز راهپیمایی از میدان«بو تا ترافالگار»در حمایت از حق رای زنان برگزار شد.«سیلویا پنکهرست» فعال حقوق زنان در بریتانیا در راه میدان ترافالگار برای سخنرانی، جلوی ایستگاه چارلز کراس دستگیر شد.سیلویا از جمله زنانی است که برای اعطای حق رای در بریتانیا تلاش کرد.در ۱۹۱۷ تظاهراتی تحت عنوان روز بینالمللی زن در سنت پترزبورگ برپا شد که سرآغاز انقلاب فوریه بود.در این روز،زنان در سنتپترزبورگ برای«نان و صلح»در اعتصابات شرکت کردند،خواستار پایان دادن به جنگ جهانی اول، کمبود مواد غذایی روسیه و حکومت استبدادی مطلقه شدند.در آخرین یکشنبه ماه فوریه سال ۱۹۱۷در تقویم قدیمی روسی که برابر با ۸مارس است؛زنان روسیه در خیابان اصلی شهر «پتروگراد» تجمع کردند و در مخالفت با خطمشی سیاستمداران این کشور و اعتراض به کشته شدن بیش از دومیلیون سرباز روس در جریان جنگ جهانی اول شعار سر دادند.این تجمع به تجمع«نان و صلح»معروف شد و زنان درآن روز خواستار پایان دادن به جنگ جهانی اول، کمبود موادغذایی در روسیه و حکومت استبدادی شدند.آنچه در این روز مهم است این است که تجمع ۸مارس در روسیه سرآغاز جنبش اعتراضی علیه امپراتوری روسیه و در نهایت انقلاب روسیه شد.برای همین گفته میشود این انقلاب را کارگران زن آغاز کردند. ۸مارس سال ۱۹۱۷،زنان کارگر کارخانه نساجی در منطقه ویبورگ، در پتروگراد،دست به اعتصاب زدند.زنان کارگر در آن روز کارخانهها را ترک کردند و در گروههای صدنفری درحالیکه از کارخانهای به کارخانه دیگر میرفتند؛از دیگر کارگران هم درخواست میکردند تا به اعتصابشان بپیوندند و در درگیریهای بین آنها و نیروی پلیس حاضر شوند. ۱۲ تا ۱۳ساعت کار در شرایط آلوده و ناسالم و دریافت دستمزد کم باعث خشم زنان روسیه شده بود.آنها همچنین خواستار پایان جنگ و بازگشت مردان از جبهه جنگ جهانی بودند.در این اعتراضات،کارگران زن خواستار همبستگی بیشتر آحاد مردم و حمایت مردان به ویژه کارگران ماهر در بخش مهندسی و کارگران کارخانههای فلز بودند.در آن روز،زنان به سمت پنجرههای کارخانه چوب و سنگ و گلولههای برفی پرتاب میکردند و تلاش میکردند تا وارد ساختمان اصلی شوند.«ترورتسکی» متفکر روسی در اینباره نوشته است:«نقش بزرگ را زنان کارگر با ایجاد روابط بین کارگران و سربازان ایفا کردند.آنها شجاعتر و جسورتر در صحنه حاضر میشدند و با نزدیک شدن به سربازان و فرماندهان نظامی از آنها میخواستند تفنگ خود را زمین بگذارند و به آنها بپیوندند. سربازان نیز با دیدن این صحنه هیجانزده میشدند و با نگاههایی مضطرب با یکدیگر صحبت میکردند و نمیدانستند چه واکنشی نشان دهند.»