مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


«لیبرالیسم و مسئلۀ عدالت»؛

لیبرالیسم زیر ذره‌بین عدالت اجتماعی

مطالب کتاب حاضر در قامت یک گردآوری موفق توانسته‌اند با توجه به مهم‌ترین نمایندگان فکری عدالت‌پژوهی ذیل چهارچوب لیبرالیستی، گونه‌های مختلفی از نظریات عدالت را توضیح دهند. ترجمۀ نسبتاً روان و توجه به دقایق مفهومی در ویراستاری اثر نیز بر توفیق آن در همراه‌کردن مخاطبان با خود خواهد افزود. محمد ملاعباسی در کتاب «لیبرالیسم و مسئلۀ عدالت» مقالاتی را که پیش‌تر در وب‌سایت ترجمان منتشر شده بودند، با ویراستاری مجدد کنار هم قرار داده است. این مقالات با محوریت مسئلۀ عدالت در جهان امروز، نظریات گوناگون فیلسوفان عدالت مغرب‌زمین را از زبان خود ایشان توضیح می‌دهد. این کتاب برای نخستین بار در پاییز ۱۳۹۴ به بازار کتاب ایران عرضه شد و دربرگیرندۀ مقالاتی از فون هایک، رالز، نوزیک، نوسبام، اوکین، والزر، مک‌اینتایر، الستر، کوهن و رومر است. به همین ترتیب کتاب شامل یازده مقالۀ مجزاست که مترجمان مختلفی (سلیمیان، بیگلری، اشجع، حقانی فضل و حسنی) آن‌ها را به زبان فارسی برگردانده‌اند. علاوه بر مقدمۀ گردآورنده در صفحات آغازین، در پایان نیز نمایه‌ای از واژگان و اصطلاحات متن کتاب تدارک دیده شده است. کتاب لیبرالیسم و مسئلۀ عدالت کتابی تماماً گردآوری‌شده از مقالات نظریه‌پردازان مهم عرصۀ عدالت‌پژوهی در اروپا و آمریکاست. این اثر حاوی یازده مقالۀ جداگانه است که مترجمان مختلف زیرنظر محمد ملاعباسی آن‌ها را به فارسی ترجمه کرده‌اند. ویراستار این اثر در توضیحات مقدماتی خود با استفاده از دسته‌بندیِ پیشنهادی جیمز کانو، نظریات عدالت را به چهار مفهوم کلیدی یا الگوی اصلی تقسیم می‌کند. مفاهیم و به‌تبع آن دسته‌هایی که نظریات عدالت ذیل آن‌ها قرار می‌گیرند، عبارت‌اند از: نیاز، کارآمدی، مسئولیت فردی و زمینه. در توضیح بیشتر این تقسیم‌بندی و منطق و نتایج آن به ذکر برخی از نماینده‌های فکری هر دسته یا نیاز اشاره می‌شود؛ برای نمونه می‌توان جان رالز، فیلسوف شناخته‌شدۀ عدالت، را نمایندۀ دستۀ نخست، یعنی نیاز دانست. به‌نظر رالز، یکپارچگی اجتماعی یکی از حوایج بشر در دنیای امروز است، امری که تحقق سایر امور را ممکن می‌سازد. او این یکپارچگی را پیش‌فرض می‌گیرد و توضیح می‌دهد: «عدالت به‌مثابۀ انصاف، حداقل ما را قادر خواهد ساخت که دریابیم که رسیدن به یکپارچگی اجتماعی، چطور ممکن و باثبات می‌شود» همچنین دیگر فیلسوف اخلاق و عدالت، جرمی بنتام که نمایندۀ منش فایده‌گرا معرفی شده، ذیل عنوان کارآمدی قرار می‌گیرد. به‌تعبیر دیگر، فلسفۀ بنتامی با گذر از ذات و اخلاق ذات‌نگر، نتایج را در برقراری عدالت مدنظر قرار می‌دهد. همچنین طبق این الگو، می‌توان نوزیک و هم‌فکرانش در مکتب اختیارگرایی را در دستۀ مسئولیت فردی و عدالت شخصی‌شده معنا کرد، جایی که چالش میان جمع و فرد به‌نحوی با پذیرش آزادی فرد و همچنین افزودن مسئولیت‌های انسانی به آن، شکل جدیدی از فلسفۀ عدالت را سامان می‌دهد. نهایتاً والزر و الستر با توجه به اهمیتی که در تأثیرگذاری زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی قائل هستند، ذیل این عنوان طبقه‌بندی می‌شوند. در پایان می‌توان چنین جمع‌بندی کرد که مطالب کتاب حاضر در قامت یک گردآوری موفق توانسته‌اند با توجه به مهم‌ترین نمایندگان فکری عدالت‌پژوهی ذیل چهارچوب لیبرالیستی، گونه‌های مختلفی از نظریات عدالت را توضیح دهند. ترجمۀ نسبتاً روان و توجه به دقایق مفهومی در ویراستاری اثر نیز بر توفیق آن در همراه‌کردن مخاطبان با خود خواهد افزود.