جزئیات سعدی
آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد
نه دل من که دل خلق جهانی دارد
به تماشای درخت چمنش حاجت نیست
هر که در خانه چنو سرو روانی دارد
کافران از بت بیجان چه تمتع دارند
باری آن بت بپرستند که جانی دارد
ابرویش خم به کمان ماند و قد راست به تیر
کس ندیدم که چنین تیر و کمانی دارد
علت آنست که وقتی سخنی میگوید
ور نه معلوم نبودی که دهانی دارد