مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


مواضع تندروها چگونه قشر خاکستری را خانه نشین کرد

بندبازی در مرز دوقطبی

همدلی| آفاق فقیهی: مدافعان مشارکت حداقلی در انتخابات دوازدهم مجلس فقط برنده میدان سیاست نبودند، آنها رگ خواب اکثریت را هم به دست گرفته‌اند. آنها دریافتند که چگونه باید قشر خاکستری را ناامید و خانه نشین کنند. این سیاست، شاید جدیدترین دستاورد افراطیون باشد که در آینده نیز بارها بکار گرفته خواهد شد.
هنر از میدان به در کردن دیگران
جملات و مواضع چند هفته مانده به انتخابات این طیف روی مرز ایدئولوژی و نبض منتقدان نشان داد جبهه پایداری، شریان و نومحافظه‌کاران به خوبی دریافته‌اند جامعه قطبی شده ایرانی را چگونه باید از میدان سیاست به در کرد. ادبیات سیاسی این دوره برخلاف دوره‌های قبل که انتخابات با طعم ملی‌گرایی مشارکت را تحت عنوان وحدت، حول محور ایران و وطن به مردم تجویز می‌کرد با گویش ایدئولوژیک و تحت تاثیر «میدان »در سیاست خارجی به معرض نمایش گذاشت. البته همه این موارد با نقاب ایجاد مشارکت و ضرورت حضور حداکثری بیان شد؛ در حالیکه کانون قدرت را نیز با خود همراه می‌کرد. بندبازی افراطیون میان قدرت مذهبی در ایران و اپوزسیون داخلی که بعد از حوادث سال گذشته به مراتب برجسته‌تر نقش ایفا می‌کند، قدرت‌نمایی اقلیت را در شناخت گسست‌های اجتماعی به عینیت کشید.
اگر نگاهی به لیست‌های ارائه شده در انتخابات و رای‌آوری  آنها بیندازیم، روشن است که تلاش‌های روزهای آخر همین گروه حتی موجب شد، طیف خاکستری از لیست «صدای ملت» به عنوان تنها گروه مقابل اصولگرایی هم عبور کند. «علی مطهری» نفر شصت و سوم تهران شد و منتخبان صدای ملت حتی در 60 نفر ابتدایی رقابت حضور ندارند. آمارهای منتشر شده نشان می‌دهد با تلاش اصولگرایان انتخابات محدود به دو طیف مشخص در میان مردم شد؛ هسته سخت و مذهبی طرفداران پر و پا قرص اقلیت سیاسی و حلقه‌های سنتی و میانه رو در اصولگرایی.
از این رو مجادلات سیاسیون اصولگرا در رقابت را فقط در طرف مقابلی باید دید که در درون حلقه‌های سنتی به واسطه شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای مشارکت مردد بودند. چنانچه گلایه دیروز خبرگزاری فارس درباره کاهش مشارکت را نیز باید در همین دایره تحلیل کرد که نوشته: «چالش بزرگ انتخابات اخیر افزایش مرددین برای حضور در انتخابات بود، دستگاه رسانه‌ای و سیاسی کشور در قانع کردن این مرددین که حدود سی درصد بودند، ضعیف عمل کرد و ابرگفتمان انتخاباتی شکل گرفته در فضای انتخابات نیز متناسب برای ایجاد انگیزه حضور در مرددین نبود.» اما قشر خاکستری یا بخشی از جامعه که در رقابت‌ها نقش کاتالیزور را بازی می‌کردند بعد از اتفاقات سال گذشته در هاله‌ای از قهر به سر می‌بردند و آنهایی که در سمت تصمیم‌سازی و ایجاد بسترهای مشارکت قرار گرفته‌اند هزینه‌های مشارکت حداکثری و نمایان شدن دوقطبی شدید را نپذیرفتند. دریافت عمومی از این فضا بدون جانبداری از راست و چپ سیاسی بیان روشنی از سردرگمی، در سمت بسترسازها و بی‌تصمیمی در سمت اقشار خاکستری جامعه بود که ساخت جدیدی از سیاست - اجتماع را به رخ کشید.
صورت مساله روشن بود
 البته صورت مسئله برای مسئولان تا حدی روشن بود، گرچه راهکارها با ذائقه آنها همخوانی نداشت. آنها دریافته بودند که مشارکت در این انتخابات با ریزش معناداری رو به رو خواهد شد. چراکه حتی رسانه‌های آنها به تکاپو افتاده بودند تا بر ضرورت مشارکت به نحوی قابل تامل تاکید کنند. ماه گذشته روزنامه همشهری در مطلبی ضمن یادآوری حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن این‌گونه تحلیل کرد که این حضور، برای انتخابات نیز قابل پیش‌بینی است. این روزنامه وابسته به جریان اقلیت در یادداشت خود آورده بود:« چند هفته تا انتخابات مجلس باقی است. آمارها نشان‌دهنده حضوری پررنگ‌تر نسبت به انتخابات نوبت قبل مجلس است. با همه اعتراض‌ها و دردها و با همه فشارهای بدخواهان، مردم همین که درک کنند کار نظام و انقلاب « لنگ» حضور در انتخابات است پای کار خواهند آمد.» این تحلیل سردستی از آینده فضای انتخاباتی اما با نشانه‌هایی که از صحبت‌های مسئولان برآمده بود، همخوانی چندانی نداشت، چرا که در برخی گفته‌ها تشویق به ایجاب و ضرورت تبدیل شده بود. قبل از یادداشت همشهری «سید محمد حسینی» معاون پارلمانی رئیس جمهور در دانشگاه اصفهان نکته جدیدتری را در مسئله انتخابات مطرح کرد: «یکی از مظاهر حضور و مشارکت مردم شرکت در انتخابات است. می‌توان گفت اکنون بیش از ۶۶ انتخابات در دنیا در حال برگزاری است و این موضوع نیمی از جمعیت کره زمین را در بر می‌گیرد. در برخی کشور‌ها مانند ترکیه اگر فرد در انتخابات شرکت نکند جریمه و از برخی امور اجتماعی محروم خواهد شد.»
اشاره معاون رئیس‌جمهور به جریمه شدن افرادی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند، معلوم نیست یک استراتژی است که در گوشه ذهن مسئولان هست یا ذکر فضای باز در ایران که هر کس بخواهد شرکت می‌کند یا بالعکس. اما برآیند کلی و نتیجه این اشاره‌ها در افکارعمومی چه می‌توانست باشد؟ پایین‌ترین مشارکت در انتخابات مجلس؟
دغدغه مشارکت؛ حلقه مفقوده
نتایج کلی موضع‌گیری‌های دوطرف نشان می‌دهد مشارکت دغدغه اصلی گروه‌ها و جریان‌ها نبوده، بلکه این انتخابات دوراهی تصمیم برای هر کدام شده بود. تلاش تندورها برای القای مشارکت بالا در انتخابات، اظهارنظر دولتی‌ها برای ایجاد امید و تشویق در فرصت باقیمانده و بیانیه‌های گروه‌های میانه و اصلاح‌طلب درباره فضای تنگ رقابت هر کدام اهداف کاملا سیاسی مشخصی داشت.
بعد از اظهارات رهبر انقلاب درباره لزوم ایجاد فضای رقابتی و باز شدن میدان برای مشارکت حداکثری و برگزاری نشست پرحرف و حدیث رئیس‌جمهور با فعالان سیاسی و احزاب اینگونه به نظر می‌رسید که تغییرات قابل لمسی در فضای انتخاباتی ایجاد شود. اما در بر همان پاشنه چرخید و ردصلاحیت‌های ماندگار در ادامه باعث شد چند اتفاق مهم همزمان رقم بخورد. در وهله اول اصلاح‌طلبان به بافت جدیدی از واکنش رسیدند که درآن سرنخ‌هایی از نزدیک شدن به قشر خاکستری جامعه دیده می‌شود. چند بیانیه اخیر جبهه اصلاحات و اظهارات بزرگان این طیف نشان داد که این جریان در آینده به دنبال بازسازی خود و نزدیک شدن به مردمی هستند که در سال‌های اخیر به واسطه محدودیت‌های سیاسی و اقتصادی نارضایتی‌های خود را به شکل‌های مختلف ابراز کرده‌اند. تغییر گفتمان اصلاح‌طلبان در فضای محدود چنانکه آنها را در شرایط بسیار سخت و دشوار به سمت مطالبات نهفته مردم به پیش برده است، بعد از بیانیه 15 ماده‌ای خاتمی در قالب چند بیانیه عنوان شد. حرف مشترک این بیانیه‌ها در دو سوی حکمرانی و مردم اینگونه بیان شد که همراهی با مردم و نهادی کردن فعالیت‌های سیاسی در دستور کار است، همانطور که مطالبه از حکمرانی برای ایجاد فضای باز و میدان فعالیت سیاسی در صدر خواسته این جریان پیگیری‌ خواهد شد. اظهارنظر جواد امام، محمود صادقی و آذر منصوری در ماه‌های گذشته و اظهارنظرها درباره رای ندادن خاتمی در این انتخابات نشان داد اصلاحات این انتخابات را به نوعی دوران گذار برای رسیدن به جایگاه مردمی و نزدیکی به شعارهای اصالت دهنده دهه‌های گذشته برگزیده است.
بار مشکلات اقتصادی بر دوش انتخابات
اما در سمت دولت چه اتفاقی افتاد؟ آیا دولت به عنوان یکی از اضلاع ایجاد مشارکت سیاسی توانست مسیر مورد نظر را طی کند؟ اینها سوالاتی است که پاسخ به آنها نیازمند بررسی عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت در ماه‌های گذشته است. یکی از مباحث مهم و قابل طرح در موضوع جلب مشارکت امیدآفرینی بود. این نکته بارها از زبان مسئولان دولتی شنیده شد. این گفتار اما با تورم 43 درصدی و کوچکتر شدن سفره‌های مردم از یکسو و اصرار دولت بر بهبود شرایط و پیشرفت قطار اقتصاد در دو سال گذشته تبدیل به پارادوکسی شد که بسیاری از مردم را همچنان در تردید نسبت به شعارها و وعده‌های بر زمین مانده نگه داشت. سخنان رئیس جمهور در مراسم 22 بهمن تحت این عنوان که در 45 سال گذشته آنچه مردم خواستند محقق شده و بیان غیرواقعی شرایط اقتصادی در حالیکه در همین یکی - دو ماه گذشته نرخ ارز اعداد جدیدتری را ثبت کرده نشاندهنده دست خالی دولت در انتخابات بود. تلاش دولت برای کاهش تورم به 20 درصد در سال جاری به نتیجه نرسید. التهاب در سیاست خارجی و تنش‌های منطقه‌ای در دولت سیزدهم شوک دوم را به بازارهای مالی تزریق کرد. جو انتظاری درباره قیمت دلار، سکه و به تبع آن تورم در سال آینده نمودی روشن از آینده اقتصاد پیش روی مخاطبان دولت نگذاشته است. با این وجود دولت سعی داشت با گفتار درمانی دوران گذار تا انتخابات را به سلامت طی کند. اظهارنظرهای دولتی اما نشان می‌دهد آنها به خوبی دریافته‌اند که مسئله اقتصاد و عملکرد اقتصادی مسئولان تاثیر بسزایی در امیدآفرینی دارد. حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور هفدهم بهمن ماه در دانشگاه اصفهان به همین نکته اشاره کرده و گفته‌است:«طبق آمار‌ها مسئله اصلی کشور ما بهبود وضعیت اقتصادی است. این یک خواسته عمومی است که در مسائل اقتصادی شاهد بهبود شرایط باشیم. انتخابات و انتخاب اصلح زمینه امنیت در کشور رابه واسطه قوانین فراهم می‌کند. اگر امنیت نباشد علم و دانشی نخواهد بود. حضور گسترده مردم در انتخابات نشان دهنده انسجام ملی است و به دشمن جرات وارد کردن هجمه را نمی‌دهد.»
ماهیت کلی مجلس دوازدهم
حسینی معتقد بود که آرای مردم، مجلسی قوی می‌سازد و مشکلات حل خواهد شد.اما مجلسی که از دل این سخنان برآمده نه تنها تغییری به لحاظ ماهیت و محتوا با مجلس یازدهم ندارد، بلکه نیامده سیگنال‌هایی به بازار و اقتصاد داده که بار دیگر نرخ ارز را به سقف‌های تاریخی خود نزدیک کرده است، روندی که در آینده نزدیک هم دولت را به زحمت خواهد انداخت و هم مجلس را در مظان اتهام ایجاد مشکلات قرار خواهد داد. اولین اظهارنظرهای نمایندگان راه یافته به مجلس و طیف‌های فکری نزدیک به آنها همه چیز را عیان می‌کند: افزایش فشارهای اجتماعی و محدودیت‌های اقتصادی و سیاسی در کشور. مدافعان تحریم و فضای بسته سیاسی که خیالشان از سمت سیاست خارجی دولت سیزدهم جمع شده به سیاست‌های فرهنگی بعد از اعتراضات سال گذشته چشم دوخته‌اند.  در فیلمی که از قاسم روانبخش، نماینده منتخب قم در اعتمادآنلاین منتشر شده، وی گفته است: «قوانینی که نیمه‌تمام مانده، مثل قانون عفاف و حجاب و قوانین صیانت از کاربران که در مجلس معطل مانده باید پیگیری شود.، این موضوع باید به‌نحوی باشد که اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند و تقویت شود و فضای مجازی برای بچه‌هایمان سالم‌سازی شود تا خانواده‌ها با خیال راحت بتوانند در این فضا فعالیت کنند.»
او پیگیری اینترنت ملی را هم مهم دانست و گفت: «این طرح‌ها و قوانین نیمه‌کاره را باید هرچه زودتر به اتمام برسانیم و مردم آثار و برکات آن را در زندگی خود ببینند.» منتخب قم در مجلس آینده، اولویت خود را تصویب طرح صیانت و پیگیری قانون عفاف و حجاب در مجلس دانست. البته این سخنان او با واکنش‌هایی هم رو به رو شد. جلال رشیدی کوچی، نماینده ردصلاحیت شده در توییتر نوشت: ‏آقای روانبخش هنوز نیامده اولویت‌های مجلس بعد را تصویب طرح‌هایی چون صیانت می‌داند! ‏برای مردم خط و نشان می‌کشد، انگار بازی با اعصاب و روان ملت برایش لذت‌بخش است! شاید همین مواضع باشد که حتی خود اصولگرایان را به نتیجه رسانده اختلافات در آینده بیشتر خواهد بود. حسین کنعانی مقدم، چهره سیاسی اصولگرا که افرادی نظیر رسایی را سوپر انقلابی می‌خواند، معتقد است: «این افراد در مجلس دوازدهم نقش تعین‌کننده‌ای نخواهند داشت.اختلاف در مجلس بسیار بیشتر خواهد شد، چند فراکسیون خواهند بود چراکه در خط‌مشی سیاسی و دیدگاه با یکدیگر اختلاف دارند.به نظر می‌رسد بخشی از توان مجلس آینده صرف حل دعوا‌های جناحی خواهد شد و همین باعث می‌شود مجلس دوازدهم آن کارآمدی مدنظر را نداشته باشد؛ بنابراین مجلس دوازدهم به جای مجلس کارآمد، سیاسی شد.» شاید دلیل اصلی کاهش مشارکت و فرصت‌طلبی افراطیون را بتوان در تحلیل این فعال سیاسی اصولگرا درک کرد. کنعانی مقدم می‌گوید: « کسانی که در امر انتخابات تصمیم‌گر و تصمیم‌ساز هستند، تلاش کردند کمترین ریسک را بپذیرند، به همین دلیل حلقه انتخاب تنگ‌تر شد.»