همدلی از پدیده نوظهور در این فضا گزارش میدهد
«بلاگرحجابها» در پس سایه فضای مجازی
همدلی| گروه اجتماعی: چه بخواهیم و چه نخواهیم امروزه فضای مجازی و وسایل ارتباط جمعی جز لاینفکی از زندگی شهروندان شده است و زندگی بدون آنها امکانپذیر نیست. فضایی که مانند سایر فناوریهای دیگر مثل رادیو، تلویزیون، ماهواره و... آثار مثبت و منفی فراوانی دارد و افراد مختلف در سنین متفاوت مخاطب این فضا هستند، اکثر این مخاطبین نسل جوان و نوجوان هستند، پس آثار منفی آن قابل اغماض و چشمپوشی نیست.
پرمخاطبترین فضای مجازی
بین تمام وسایل ارتباط جمعی، اینستاگرام یکی پرطرفدارترین فضاها است، آمارها نشان میدهد که بیش از ۱۵ میلیون نفر ایرانی از اینستاگرام استفاده میکنند. به همین دلیل، این فضا نقش بهسزایی در ترویج الگوها و سبک زندگی دارد. موضوعی که باعث شده تا بسیاری از برندها برای فعالیت این فضا را انتخاب کردهاند و هرکدام از آنها مثل کالاهای مصرفی، پوشاک، رستوران و ... دارای یک صفحه اختصاصی در این فضا هستند.
منشاء ظهور حجاب استایلها
دراوایل قرن نوزدهم با آغاز مدرنیته، صنعت مد در بین پوشش زنان مسلمان هم ایجاد شد. ظهور آن از کشورهای مثل ترکیه، اندونزی و مالزی که حجاب اجباری در آنها وجود نداشت، آغاز شد. در دنیایی که سعی در نادیده گرفتن زن مسلمان و حجاب آن داشت، این افراد قصد داشتند حجاب را به شکل زیبا و جذاب به دنیا معرفی کنند، اما کاری که آنها انجام دادند باعث تغییر معنی حجاب و استحاله آن شد.
از ذائقهسازی تا مدلسازی برای حجاب
حجاب استایلها، حجابی که برای بعضی افراد دافعه دارد را با مدلها و ابزارهای متفاوت جذاب و به اصطلاح، امروزی میکنند به طوری که حتی افرادی که به «اصل حجاب» اعتقادی ندارند برای بیشتر دیده شدن از این پوشش استفاده «ابزاری» میکنند. این افراد اصطلاح «مد اسلامی» را برای حجاب ایجاد کردند و حجاب را به شکل یک صنعت و برند درآورند و برای مخاطب «مدلسازی» میکنند. آنها از مخاطب مهرههایی میسازند که با هر عقیدهای میتواند در این زمین بازی کند و برای جذب مخاطب از هر روشی اما با پوشش دین و حجاب استفاده کنند.
مخاطب برای عقب نماندن از این صنعت و دیده شدن به دنبال پیروی از این مد میرود و تلاش میکند به شکل این مدلها دربیاید. آنها به مخاطب محجبه خود القا میکند که دختر باحجاب دیده نمیشود، لایک نمیگیرد یا از خودنمایی بیبهره است، پس در نتیجه در جامعه هم دیده نمیشود.
بلاگری ابزاری برای دیده شدن
اصل کار بلاگرها بر جذاب دیده شدن است، هرچقدر بیشتر دیده بشوند موفقتر خواهند بود و اساس حجاب بر پوشش زیباییها و جذابیتها است. با این حال گروهی از کارشناسان معتقدند که بلاگری حجاب، یک تناقض است که تنها با تغییر مفهوم بنیادین حجاب دستیافتنی است.
آنها مدعیاند که در واقع بلاگرهای حجاب، فرار از قانون، شرع و عرف، افراط و تفریط را که خلاف مباحث اسلامی است رواج میدهند و باعث دور شدن حجاب از مفهوم اصلی و اساسی خود، که برای جلوگیری از «خودنمایی» است، میشوند. آنان حجاب را به یک لباس و مد تقلیل میدهند و بیمفهوم میکنند؛ به طوری که حتی برای زیارت اماکن مقدسه مدل لباس، مدل آرایش و مدل عکاسی تعیین میکند.
معروفترینها
در این میان نگاهی به برخی از معروف ترین بلاگرها و وبلاگ نویسان دنیای حجاب در نوع خود میتواند جالب باشد.
ملانی الترکMelanie Elturk
ملانی الترک از زنانی است که به عنوان یک بلاگر حجاب شناخته میشود. او بنیانگذار برند Hautehijab در سال 2010 است. این برند که با نام HH میباشد، زنان محجبه زیادی را به عنوان مشتری به خود جذب نموده است. محصولات او روسریهایی با طراحی خاص است.
مروه عتیق Marwa Atik
مروه آتیک یکی دیگر از زنان بلاگر حجاب، با اصلیتی سوریایی و ساکن لس آنجلس است.او در سال 2009 وقتی که تنها 18 سال داشت، لاین تولید روسری را راهاندازی کرد.در طول سالیانی که او مشغول ساختن برند خود بود به عنوان یکی از تأثیرگذاران حجاب در میان صدها هزار زن مسلمان شناخته شد.او به خاطر طراحی قوی که داشت جزو بهترینها در رشته کاری خودش به شمار میرود.مروه از طریق پیج اینستاگرام خود، با به اشتراک گذاشتن سبک زندگیش با مخاطبانش ارتباط برقرار میکند. او همه تمرکزش را بر روی این کار گذاشته است.
شاید درآمد زنان محجبه بیشتر باشد!
البته در این میان زنانی هم مانند ماریا ادریسی یافت میشوند که تنها به خاطر اینکه بیشتر دیده شوند به حجاب روی آوردهاند.آنها نه تنها مسلمان نیستند که رغبتی هم برای مسلمان شدن ندارند. هدف آنها فقط درآمد بیشتر و شهرت میباشد.اینها حرفهایی هستند که ماریا ادریسی در مصاحبهی خود با یکی از مجلات انگلیسی که در وب سایت دیلی میل منتشر شده، گفته است.او که تا چندی پیش به عنوان یک مدل بدون حجاب فعالیت میکرد، هماکنون با گذاشتن حجاب به درآمد بیشتر فکر میکند و نقش مدل محجبهی برند h&m را بر عهده گرفته است.
الگوی اشتباه
اما مسئلهای که از آن غافل ماندهایم قرار دادن یک الگوی اشتباه پیش روی جوانان و نوجوانان در امر حجاب و رفتارهای اجتماعی همراه با آن است. بسیاری از کلیپهای تبلیغاتی مزونها که جای نمایش زنده لباس را برای آنان پر میکند همراه با رفتارهای اجتماعی به دور از حیاست. در اینباره اعظم آهنگر سلهبنی محقق و مدیر گروه مطالعات شهری و منطقهای مؤسسة مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، میگوید: «ما به دلایل اقتصادی میخواهیم مانند اروپاییها صنعت مدلینگ را در کشور داشته باشیم. از دختران جذاب و زیبا هم استفاده کنیم تا مصرفکننده از لحاظ اقتصادی جذب خرید لباس بشود؛ و از طرف دیگر کسی که الگو برداری میکند، چون تمام مظاهرش را از طرف مقابل چک میکند، آرایش او را هم تقلید میکند.» با این حال متأسفانه در چندسال اخیر در ایران بلاگرها افراط و تفریط را در تبلیغ و ترویج مصرفگرایی رقم زدند و فرهنگ مردم را دچار تغییرات اساسی کردند. برای نمونه، اخیرا در همین فضا که اصولا قشر مذهبیتر جامعه با آن فاصله دارد افرادی با عنوان «بلاگر حجاب» کار خود را آغاز کردند که سعی میکنند کارهایی را انجام دهند که موردپسند خانوادههای مذهبی باشد، اما در این میان یک سوال وجود دارد. آیا فعالیت این بلاگرها به فرهنگ مردم مذهبی کمک کرده و یکسری خرده فرهنگها را اصلاح میکند یا اینکه بلاگرها میخواهند از این فضا در جهت منافع خودشان استفاده کنند؟در صفحات بسیاری از این بلاگرها شاهد هستیم که یک زن، برای تبلیغ یک محصول، با آرایشی غلیظ در حال تبلیغ محصولات خارجی بسیار گران قیمت است، یا در هفتههای اخیر برخی از همین بلاگرها برای سفارش تبلیغ برای یک مجموعهای، به عتبات عالیات در عراق رفته و عکس و فیلمهایی را در جهت تبلیغ منتشر کردند که حرمت مکانهای مذهبی را زیر سوال برد.
کاسبی یا بلاگری؟
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس با بیان اینکه اساسا اسم بلاگر حجاب یا لایف استایل حجاب به اشتباه برای برخی افراد انتخاب شده است، میگوید: این افراد در اصل تبلیغکننده کالاهای حجاب هستند و یکسری بازاریاب به شمار میروند که کارهای مصرفی حجاب را تبلیغ میکنند. البته آن چیزی که تبلیغ میکنند ممکن است محصولی برای حجاب باشد اما اساس هدف آنها ترویج فرهنگ حجاب نیست زیرا وقتی شما نام حجاب را میآورید در واقع از یک دریچه ایمانی باید به موضوع نگاه کنید. حال این در حالی است که در نگاه توحیدی این حد از مصرف و تجملگرایی پسندیده نیست. اساسا مصرفگرایی زیاد سیاست کشورهای غربی و مستعمره است که تا از این طریق بازارهای خودشان را تامین کنند. وی در گفت و گو با «همدلی» با ذکر اینکه سبک زندگی که بلاگرهای اینستاگرامی در حال حاضر در ابن شبکه اجتماعی به نمایش میگذارند، در بسیاری از موارد سبکی ساختگی و دروغین بوده و با زندگی روزمره واقعی و عادی این افراد بسیار متفاوت است میافزاید: بلاگرها هدفهای مختلفی را دنبال میکنند و از مهمترین تاثیرات آن میتوان به تغییر سبک زندگی افراد اشاره کرد و چون وسیله رسیدن به این اهداف برای همه نوجوانان و جوانان فراهم نیست بسیاری از دنبال کنندگان آنها به افسردگی مبتلا شده و در نهایت به خودکشی فکر و اقدام میکنند.این جامعه شناس مدعی است؛ طبق نظریه وسیله و هدف، هر گاه هدف باشد و وسیله رسیدن به هدف برای فرد مهیا نباشد، یکی از مهمترین عواملی است که خودکشی را رقم زده و افزایش میدهد.وی با اشاره به اینکه تقریبا میتوان گفت که همه بلاگرها به نوعی مشغول فخر فروشی و نمایش تجمل گرایی هستند، اظهار کرد: بسیاری از نوجوانان و جوانان با مشاهده این سبک زندگی بلاگرها و اینکه خودشان نمیتوانند مثل آنها زندگی کنند، سرخورده و ناامید میشوند.این جامعه شناس در نهایت میگوید: اگر بخواهیم در مورد بلاگرهای حجاب نتیجه گیری کنیم، اولا در مورد مفهوم حجاب باید به یک تفاهمی رسید، سپس کارکردهای این افراد را باید ببینیم که آیا این افراد کمکی به مفهوم حجاب و فرهنگ آن دارند یا اینکه در حال کمک کردن به چرخههای اقتصادی استعمار و فرهنگ مصرف بیرویه هستند. اگر از یکسری کالای حجاب استفاده میکنیم این لزوما تحقق حجاب نیست. صالحی با تاکید براینکه اصولا آنچکه امروز با عنوان بلاگر با حجاب با آن روبهرو هستیم موضوعشان حجاب نیست بلکه اسمی است که انتخاب آن درست نیست میافزاید: وقتی ما در یک فضایی از یک کالایی استفاده میکنیم و دلبسته یک بارو هستیم چگونه میتوانیم آن را زندگی نکنیم. در واقع یک بلاگر در حال تغییر دادن فرهنگ ما است در حالی که یک لحظه اگر این زندگی را متوقف کنیم میبینیم با انبوهی از لوازم آرایشی و لباس و خریدها بیهودهای روبهرو هستیم در حالی که کسانی را در اطراف خودمان داریم که ممکن است نیازمند همین کالاها باشند.این جامعه شناس همچنین به نکته ظریفی اشاره میکند که کمتر به آن توجه شده است: این بلاگرها خودشان به الگویی برای برخی از جوانان بدل شده اند. مثلا تعدادی از پسران عکسی از مدلهای حجاب برای ما ارسال میکنند و میگویند ما تمایل داریم همسرانمان شبیه به اینها باشند. این مسئله هم درباره چهره و هم درباره قد مورد تاکید است.»
قرائی مقدم ادامه میدهد: همچنین آقایی مراجعه میکنند که برای همسر آیندهشان ویژگیهای خاصی از جمله قد بلند و بور و سفید بودن را مد نظر داشتند و به دلایلی چنین موردی را پیدا نکردند و با یک خانم معمولی ازدواج کردند که بعد از ازدواج، تمام سعیشان بر این بود که تمام نقایص چهره همسر خود را به نحوی برطرف کند و به این صورت همسرشان فشار روانی بسیاری را متحمل میشدند. این کارشناس مسایل جامعه شناختی در نهایت مدعی است که حجابی که برای یک بلاگر یا لایف استایل مطرح میشود کاملا کج فهمی است و برداشت اشتباهی در جامعه ایجاد کرده است. وی در این زمینه میگوید: در واقع باید گفت ما با یکسری بلاگر صنعت زیبایی روبهرو هستیم که از کالاهای حجاب هم استفاده میکنند. از این رو مسائلی که پشت این تبلیغات است نشان میدهد در پشت پرده داستان اصلا حجاب معنایی ندارد.