از آرمان‌گرایی تا واقع‌گرایی
مجید صیادنورد (دکترای اندیشه سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2451
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


در ضرورت دور اندیشی و آینده‌نگری

حسن دادخواه (فعال مدنی)

 به یاد دارم، هر وقت در باره فقیر و عقب مانده شدن شهر مسجدسلیمان، سخنی به میان‌‌‌می‌آمد، سخنران‌‌‌ می‌گفت، آینده ایران بدون نفت، مانند وضعیت امروز مسجدسلیمان است. اکنون قرار نیست در پیرامون درستی یا نادرستی این سنجش و آینده نگری، داوری شود؛ گرچه این مقایسه، خالی از حقیقت نیست.
 در این گونه سنجش و آینده‌نگری‌ها، معمولا وجود شباهت‌های محسوس و دیداری میان« گذشته» و «حالِ » دو پدیده، موجب‌‌‌می شود تا «حال» یکی به مانند«آینده» دیگری تشبیه شود. در هر حال، این‌گونه آینده‌نگری‌ها، دربردارنده یک «هشدار» و از سر «دلسوزی» است و نوعی از آماده باش و تغییر رویه و مواظبت و پایش را‌‌‌می طلبد. این پیش‌گفتار، درآمدی بر نگرانی‌های دیگر است. ناکام ماندن ملت‌ها و دولت‌ها و گرفتار شدن سرزمین‌ها در ورطه نآرامی‌ها، درماندگی، فاجعه و بدبختی، ‌‌‌می‌تواند در بردارنده یک هشدار و آماده باش و بیدارباش برای دیگر مردمان و سرزمین‌ها باشد.  سرنوشت امروزه غزه، به عنوان پر آشوب‌تربن بخش از سرزمین فلسطین اشغالی و وضع ناگوار مرمان این خطه، آنگونه که از گزارش‌های خبری به سراسر جهان فرستاده‌‌‌می شود، برای همه سرزمین‌ها‌‌‌ می‌تواند در بردارنده یک هشدار بزرگ و تهدید جدی باشد. داستان و تراژدی امروز غزه، دنباله وضع ناپایدار و ناآرام و گرفتار شدن مردم عادی از یک سو و بازی سیاست‌ورزانی است که بی‌توجه به آینده نامعلوم مردمان ساکن آنجا، در کنار و زیر چشم یک رژیم ددمنش و خشن، در سودا و هوای حرکت‌های انقلابی بدون فراهم کردن زمینه‌ها و مقدمات کار بودند. در هر حال، مردمان آن دیار، دچار اشغال شده‌‌‌‌‌اند و دولتی خودکامه و مسلح در آنجا مستقر شده است و خوی توسعه طلبی سرزمینی، آن را به هر خشونتی واداشته است. رهایی از این گرفتاری، نیازمند تحقق پیش نیازها و آمادگی‌هایی است که آسودگی دائمی مردمان ساکن در آن دیار، در گرو آن آمادگی‌هاست و تا رسیدن به آن آمادگی، بی‌گمان هر گونه درگیری جدی به قصد شکست دولت اشغال کننده فلسطین، تلفات و کشته‌ها و در به دری‌های فراوان بر مردم ستمدیده تحمیل کرده است .تاریخ نزدیک به یکصد ساله اخیرِ فلسطین و بلکه حوادث متعدد در درازنای تاریخ میانی، نشان ‌‌‌می‌‍‌‌‌‌دهد که موقعیت جغرافیایی و مذهبی و سیاسی آن، سرنوشت ناگواری را برای مردمان و این سرزمین رقم زده است و همه کوشش‌های سیاسی و بلکه نظامی نتوانسته آرامش و همزیستی در این سرزمین را تامین کند. به نظر‌‌‌می‌رسد که یک اراده جهانی و فراگیر و چند جانبه لازم است تا بتواند بر درگیری‌های تاریخی در این سرزمین فائق شود و صلح پایداری را فراهم بیاورد. ایران و مردم ایران و مقامات مسئول در ایران شایسته است تا طی هماهنگی با جامعه جهانی و حرکت در چهارچوب اقدام جمعی و جهانی به روند برقراری صلح پایدار در این سرزمین، کمک کنند و از درگیری یک تنه و سرمایه گذاری تک نفره برای نابودی دولت اشغال کننده پرهیز کند. موقعیت سیاسی_ جغرافیایی ایران و وضعیت داخلی آن، نیازمند اتخاذ یک رویکرد خردورزانه و عاقلانه در سپهر سیاست خارجی و داخلی است. هر‌گونه تندروی و تک روی و دشمن‌تراشی و درگیری نظامی گسترده و حتا تک زنی ،‌‌‌می تواند مقدمه بر هم خوردن وضعیت سیاسی و نظامی ایران شود و مانند جنگ با عراق، بخش هایی از استان‌های مهم و صنایع کشور و دسته‌های از جمعیت ایران را با تهدید روبرو کند!