آسیبهای مشارکت سنتی
محمدرضا چمن نژادیان (فعال فرهنگی و مدنی)آسیبهای مشارکت سنتی
محمدرضا چمن نژادیان (فعال فرهنگی و مدنی)
واقعیتش چند و چون دقیق جایگاه انتخابات مجلس خبرگان رهبری با چگونگی تکالیف نمایندگان آنرا به دلیل اینکه میخواستم این مطلب را بنویسم در گوگل جستجو کردم. چونکه نقش این مجلس ورأی دادن به نمایندگان آن نزد اکثر افراد جامعه بسیار مبهم، ناملموس و بدون اثربخشی شفاف است. به همین خاطر از همه فهمی لازم برای مشارکت مدنی برخوردار نیست.
شرکت در انتخابات خبرگان نزد آحاد ملت به ویژه قشر پرسشگر نخبه متوسط و نسل Z بیشتر تکراری تکلیفی و شکل قدیمی کسل کننده بهخود گرفته است؛ زیرا اکثر شهروندان و اقشار فعال کنشگری کمتر در طول عمر مجالس خبرگان مشاهده و شنیدهاند، که نمایندگان منتخب در مجلس خبرگان با مردم راجع به عملکرد و ریز مسئولیت خود که در قانون اساسی آمده اند، صحبت کنند. یا اشاراتی اساسی و موشکافانه در باب علل اقدامات و وظایف خود در کمیسیونهای مربوطه داشته باشند. برای مشارکت و انتخاب هم داوطلبان معرفی شده از سوی شورای نگهبان و برخی معممین دائم الوکالت بدون توجه به نهادهای مدنی و بیان تفکرات سیاسی همواره بر امررأی دهی تکالیفی تقدیسی برای جمع آوری رأی و مشارکت تاکید موکد میکنند. بدون اینکه راز و رمز مگویی از عملکردهای مجلس و پیگیری خود را به ملت برای اطلاع رسانی و پاسخگویی بگویند. یا ایدهای را برای آینده ملک و ملت ترسیم و تعیین کنند.
علاوه بر این کمتر در مجامع و اجتماعات فعال پرسشگر به عنوان مخاطب جوامع هدف ظاهر میشوند. تنها در فصلی از فصول سالهای پایانی و در آستانه ی انتخابات در محافل سنتی، روضه خوانی مذهبی و مناسبتهای انقلابی حضور پیدا میکنند، و طلبکارانه صحبت و طلبرأی مینمایند. از طرف دیگر این حضرات محترم بجای اینکه اجازه پرسشگری به موکلین خود بدهند. تا هم بستر آگاهی بخشی و بصیرتیابی را برای مامومین یا مشارکت فراهم کنند؛ هم خود را موظف به پاسخگویی شفاف و بی پرده در باب رسالتها و عملکردهای مجلس خبرگان رهبری بدانند.
این روزها بیشتر از همه بدون رودربایستی در بین اقشار سنتگرای مذهبی و عامه مردم نگرانی از تکلیف گرایی مشارکت بدون پاسخگویی علنیتر شده است. و سئوال دارند، که چرارأی بدهیم؟ چرا عدم رأی که یک امر اجتهادی فردی و حقوق شهروندی است، چنین مجازاتهای شرعی شاق مانند فاسق شدن و... بر آن مترتب و بیان مي گردد؟ در ضمن بیان آسیب شناسانه برخی آسیبهای جدی که در خلل فرآیندهای معیوب انتخاب و انتخاباتی خبرگان بروز داده و آحاد جامعه به آن معترضند، نُقل محافل علمی و متدینین واقعی شدهاند. تا جایی که آگاهان دلسوز مکرر تاکید موکد به ارزیابی آسیب شناسانه میدانی و جامعهشناسانه برای اصلاح امور را دارند؛ زیرا نبود شرایط پرسشگری موکلین، پاسخگویی وکلا و اطلاع رسانی علمی رسانهای به شهروندان آسیبهای جدی اجتماعی و ناامید کنندهتری را نسبت به مشارکت تزریق میکند.
باچنین اوضاع و احوالی است، که متاسفانه توجه دادن به اهمیت جایگاه مجلس خبرگان به عنوان یک راهبرد کلاننگر در سرنوشت نظام اسلامی به ویژه جایگاه رفیع انتخاب و تعیین رهبری با ترغیب مشارکت مدنی آگاهانه حداکثری ملت مغفول میشود. در چنین فرآیندهای معیوب مدنی مردمسالارانه که برای تبلیغات انتخاباتی ترتیب داده میشوند، آگاهی بخشی به کنشگران فعال و بصیرت ساز عامه از اولویت و دستور خارج میشود . پرسشگری و پاسخگویی هم حول چگونگی انتخاب رهبری، رسالتها، عملکرد و عملکردهای نهادی ذیربط با القائات توهمی و سنتی تکلیفگرا امری مذموم تلقی و انحرافی معرفی میشوند. بنابر آسیبهای مزمن فوق که در اثر عدم توجه به نهادهای مدنی و نهادینه شدن رشد سیاسی عمومی تقویت و موجب افت شدید مشارکت را فراهم کرده است. فرآیندهای مشارکت مدنی و آگاهانه آحاد ملت در سطوح مختلف جامعه نضج نگرفته است. فلذا پیشنهاد میشود ، دلسوزان نظام اسلامی تا رخوتهای سیاسی و مفسدههای انتخاباتی یاس بیشتر آحاد ملت از مشارکت را ایجاد نکرده است، برای تنویر افکار عمومی و معنا بخشی عینی به تکالیف مدنی، مسئولیتهای موکلین و وکلا ملت در مجلس خبرگان رهبری اصلاحاتی مسئولانه، کارشناسانه و روشنگرایانه ی عاجلی را اعمال کنند. موجبات تخصصی شدن مجلس خبرگان در قالب حضور نخبگان علمی، سیاسی و علمای خبره ی دینی را برای پرسشگری ملت و پاسخگویی شفاف و کلایشان به وضوح فراهم کنند تا بسترهای اثربخشی ایفای نقش وکلای ملت، مشارکت مدنی و آگاهانه ی حداکثری آحاد جامعه جلب شود. کنشگری مدنی برای سلامت امور حاکمیتی، فساد زدایی از بسترهای انتخاباتی و پاسخگویی شکل واقعی بخود بگیرند. در این صورت امکان دارد افت و یاس از مشارکتی دینی و ملی جلوگیری و مایوس کنندهتر نشود.