انتزاعی شدن جمهور
مهدی دهقان نیری (فعال مدنی)_ اساسا جمهوریت برپایه مدنیت و مبتنی بر مردم سالاریاست. شیوه حکمرانی جمهور در حکومتهای توتالیتر نمیتواند تحقق پیدا کند. بر همین اساس میتوان گفت؛ ستون اصلی جمهور مردماست و اگر این ستون سست شود، قطعا جمهور هم به عنوان بخش اصلی حکومت ناپدید خواهد شد.
این روزها شرایط در سیاست ایران به سمت و سویی میرود که با شیوه جمهور کاملا منافات دارد. همسان سازی یا یکدست سازی بر اساس یک نوع تفکر که با تکثر مخالف است درحال حاضر حکمرانی میکند. مردمسالاری معنای واقعی خود را از دست میدهد و جمهور اثر بخشی خودرا از دست داده و در مقابل آن شیوه تفکر تمامیت خواه پدید خواهد آمد. حتی اگر شیوه اجرا براساس جمهوری باشد ولی سیاست گذاری براساس تفکری خاص باز هم جمهور است که آسیب دیده. شوربختانه این رفتاراز انتخابات ریاست جمهوری ودر ادامه انتخابات آتی مجلس کاملا مشهود است و توانسته بر تفکر مردم سالاری غلبه کند.
رد صلاحیت «حسن روحانی» در انتخابات آتی مجلس خبرگان رهبری مصداق این رفتاراست. شخصی که در دور دوم ریاست جمهوری خود توانست ۲۴ میلیونرأی و ۵۷ درصد آرا را به خود اختصاص دهد و دوباره با تکراررأی مردم رییس جمهور شود شخصی که واژه( امام) را برای بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خمینی (ره)انتخاب کند و خدمات بسیاری را چه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب برای ایران انجام می دهد و دارای منصبهای مهم نیز بعداز انقلاب بوده ازمجلس شورای اسلامی و شورای امنیت تا عضویت در مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری ....ا ما جدا از وفاداری ایشان نسبت به نظام پشتوانه مردمی وپایگاه اجتماعی ایشان در انتخابات سال ۹۶است ۲۴ میلیونرأی که بر همان شیوه جمهوری و مبتنی بر نظر مردم در صندوقهایرأی اخذشده و ایشان را به عنوان رئیس جمهور انتخاب نموده ۲۴ میلیون تنی که با تفکر ودیدگاه مشترک سیاسی بر پایه اصلاحات واعتدال توانست منتخب خود را پیروز انتخابات معرفی کند. اما رد صلاحیت حسن روحانی و بسیاری از اشخاصی که ازدرون یک جریان سیاسی بوده قطعا برای جامعهای اکثریت را تشکیل داده و طرفدار این جریان سیاسیاست قابل پذیرش نبوده و این تکثرکه اکثریت کشور را تشکیل داده مغلوب سیاست افراد با سلیقهای که بر اساس یک نوع تفکراست شده است. حتی این تناقض صورت گرفته برای افراد میتواند موج بی اعتمادی را در جامعه سوق دهد و موجب یاس وناامیدی شود واین سوال برای عموم پیش می آید؛ چطور میشود اشخاصی که در بالاترین رتبه امنیتی و اجرایی کشور در حال خدمت بوده ناگهان صلاحیت ایشان ازسوی شورای نگهبان رد میشوند و گروهی که قبلا منتخب خود را برگزیده دچار سرخوردگی شده و دچار شک در انتخاب خود شده و گروهی دیگر نیز نسبت به نظر گروه مقابل تردید ابدی پیداکرده و موجب اختلاف سیاسی غیر قابل حل گردیده واین شکاف سیاسی موجب عدم همبستگی ملت میشود. نمونه دیگر رد صلاحیت علوی وزیر اولت حسن روحانی و یا «پور محمدی» وزیر سابق و افراد دیگر که در فیلتر نظارت استصوابی نتوانستند عبور کنند از دیگر اتفاقات عجیب وضعیت صلاحیت نامزدهای دیگر دراستانهای مختلف برای مجلس خبرگان رهبریاست به عنوان مثال در حوزه انتخابیه جناب آقای ابراهیم رئیسی فقط ایشان تایید صلاحیت شده و بقیه نامزدها موفق به احراز صلاحیت نشدهاند و جناب آقای رئیسی تنها رقیب خودشاست. یا در استانی ديگر تعداد سهمیه نماینده برای مجلس خبرگان ۴ نفر است و فقط ۴ نفر تایید شدهاند. این یعنی عدم رقابت ازطرفی ديگر نگرانی به وجود میآید که سیاستگذاری برای مجلس خبرگان رهبری برچه اساسی پیش میرود؛ مجلسی که در آینده باید نقش مهمی را در تصمیم گیریهای خود ایفا کند و این شائبه به وجود میآید گروهی به هیچ وجه نباید به عنوان نماینده دراین مجلس حضور داشته باشند.
بیگمان دراین مدل نظارت استصوابی شیوه حکمرانی براساس جمهوری و یا مردم سالاری محلی از اعراب نخواهد داشت وموجب دلسردی اکثریت خواهد شد. دلسردی که عواقب خطرناکی را پدید خواهد آورد و خطرناکترین آن عدم کنشگری و خنثی شدن جامعه نسبت به رویدادهای حکومتاست. نشان دادن عدم اهمیت از سوی جامعه نسبت به حکومت و یا همان واژه(قهر) هشدار جدی وبسیار خطرناکاست که حکومت باید نسبت به تصمیات خودتجدید نظر کند. قهر و فاصله بین مروم وحکومت از هر نوع فروپاشی خطرناک تر است و آلارم آن نیز به صدا درآمده وشوربختانه این رفتار متقابل از سوی جامعه در مقابل رفتار ضد جمهوری میتواند مردم را به انزوا بکشاند.
پدیده آمدن توده با خط ومشی تعیین شده جمهوریت را زیر سوال خواهد برد جمهوری که از دل انقلاب و با آرمانهای امام راحل و اندیشه رهبر انقلاب قطعا فاصله خواهد داشت. بارها رهبر فرزانه انقلاب در رهنمودهای خود نسبت به تکثرگرایی و مردمسالاری تاکید کرده است. همین اخیرا مقام معظم رهبری نقد خود را نسبت به احراز یا عدم احراز بیان کردهاند. به فرموده ایشان احراز را به عهده مردم بگذارید. اما نکته مهمی که میتوان به آن اشاره نمود در حکومتهای مردم سالاری و جمهوری مردم حق انتخاب را داشته و جمله کلیدی و تعیین کننده مسیر راه(میزانرأی ملت است)از حضرت امام خمینی (ره)مهر تاییدیاست بر اندیشههای امام و آرمانهای انقلاب اسلامی. این دوگانگی به وجود میآید که ملت حقرأی و انتخاب دارند و تصمیم اصلی را برای اداره حکومت نظر مردماستو ازطرف دیگر اجازه داده نشود مردم حق انتخاب دلخواه خود را داشته باشندو پارادوکس صورت گرفته دراین جریان نظر مردم را زیر سوال خواهد برد .انقلاب اسلامی بر پایه ایجاد دموکراسی شکل گرفت و بنیانگذار انقلاب خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی فرموده اند(شما وکیل مردم هستید، ولی آنها نیستید )ودرادامه فرموده ایشان :دموکراسی این است که آرا اکثریت، یعنی اکثریت هرچه گفتند آرای ایشان معتبراست ولو به خلاف وبه ضررخودشان باشد. شما وکیل آنها هستید ولی آنها نیستید که بگویید این به ضررشماست وما نمیخواهیم انجام دهیم... . محقق شدن مردم سالاری که اساس انقلاب اسلامی ومبنای جمهوریتاست نمیتواند درکنار دیدگاه وسیاست فعلی ایجاد شده قرار گیرد. قطعا دلسوزانه برای حفظ و صیانت از آرمانهای انقلاب روش فعلی که منجر به دلخوری و فاصله ازسوی جامعه و دلسوزین نظام شده را مورد نقد قرار داده تا سیاست فعلی تبدیل به اتحاد و همدلی گردد. اجرای واژه جمهور به معنای واقعی کلمه، حکومت انقلاب اسلامی مبتنی بر مردم سالاری را محقق میبخشد.