اصولگراي واقعي كيست؟

 اصولگراي واقعي كيست؟

محمدعلی اخوت (حقوق‌دان)

دوستم آمده بود و صحبت در باره اصولگرايي به ميان آمد؛ این‌که اصولگرايان ديگر اقشار را قبول ندارند. آخر معيار اصولگرايي چيست كه عده‌اي هماره دم از آن مي‌زنند؟ گفت معيار مي‌خواهي بزر‌گترين اصو‌لگرا در دنيا امام علي (ع) است گفتم چطور؟ ادامه داد در داستان نبرد امام با عمروابن عبدود كه بقصد اهانت به مولا براو آب دهان مي اندازد امير شمشير بر زمين مي افكند ببين مولوي اين داستان را چه خوب بيان كرده است “او خدو انداخت برروي علي افتخار هر نبي وهر ولي او خدو انداخت بر رويي كه ماه سجده آرد پيش او در سجده گاه درزمان انداخت شمشير آن علي كرد او اندر غزائش كاهلي” حريف از اينكار تعجب كرده ميگويد “گشت حیران آن مبارز زین عمل وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل گفت بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی آن چه دیدی بهتر از پیکار من تا شدی تو سست در آشکار من آنگاه، به تمجيد مولا مي‌پردازد در شجاعت شير ربانيستي در مروت خود كه داند كيستي در مروت ابر موسايي به تيه كامد از آن خان ومان بي شبيه” مولانا از زبان دشمن صفات نيكوي امام را بر ميشمارد اينك ببينيم امام در اينكه چرا نبرد را رها كرده چه زيبا پاسخ اورا مي‌دهدكه براي حق مي جنگد و اهل عمل است نه حرف. “ گفت من تيغ از پي حق مي‌زنم / بنده حقم نه مامور تنم / بنده حقم نيم بنده هوا / فعل من بر دين من باشد گواه/ رخت خود را من ز ره بر داشتم /غیر حق را من عدم انگاشتم/ سایه‌ای‌ام کدخداام آفتاب حاجبم/ من نیستم او را حجاب/ من چو تیغم پر گهرهای وصال/ زنده گردانم نه کشته در قتال.
 يا در جنگ جمل زبير كه از صحابه پيامبر بود ؛ از امام بريد و آن جنگ را راه انداخت. يكي از سرداران مولا زبير را غافلگير كرد و كشت و به انتظار تشويق نزد مولا رفت. امام به او گفت در هاي جهنم برويت باز شد. او شگفت زده شد. امام اورا مذمت كرد؛ چرا بدون رعايت مقررات جنگ ناغافل زبير را كشته است. از اين مثاله‌ا فراوان است. گفتم پس اينها كه دم از اصولگرايي زده و در انتخابات تبليغ مي‌كنند كيانند؟ گفت من بشما معيار دادم، قضاوت با خودتان است.