حادثه تروریستی کرمان؛ ذینفعان جنگ غزه وارد عمل شدهاند؟
فاز تحریک و ترور
همدلی| امیدکوشا: دامنه ناآرامیها در منطقه ابعاد جدیدتری از خود بروز داده و به نظر میآید فاز سوم جنگ حماس و اسرائیل به تصفیه حسابهایی رسیده که اگرچه رویارویی مستقیم را دربر نداشته اما تضمینی بر ادامه این روند بدون برخورد مستقیم طرفها هم وجود ندارد. اگر فاز اول برخورد را حمله حماس بدانیم ، اسرائیل با ورود به غزه و تسخیر تونلهای غزه فاز دوم را در حالی رقم زد که هنوز عایدی چندانی برای نتانیاهو و طرفدارانش در این جنگ نداشته است. تصرف تونلهای خالی از نیروهای حماس که به انتشار فیلمهایی از عمق این حفرهها در دل زمین خلاصه شده برای اسرائیل به منزله یک پیروزی نبود. شاید ورود به فاز ترور افراد تاثیرگذار در نیروهای مقاومت همانطور که از ابتدا بر آن اصرار میورزید، تلاش نتانیاهو را برای دو مرحله از دستاوردسازی مهم نشان میدهد؛ نخست پاسخ به افکارعمومی در داخل و در وهله دوم ایجاد شاخ و برگ جدید برای جنگی که هر چه ادامهدارتر باشد برای افراطیون فضای تنفس بیشتری ایجاد خواهد کرد.
از سوی دیگرحملات حوثیها در دریای سرخ در حالی ادامه دارد که حزبالله لبنان - یکی از گروههای اصلی تحت حمایت ایران -استراتژی کاملا منطبق بر واقعگرایی را در پیش گرفته است. این نگاه که تلویحا تلاشهای اسرائیل برای افزایش التهاب را تلهای برنامهریزی شده میداند، سعی خواهد کرد سطح برخورد را آنگونه که طراحی کرده حفظ کند؛ نه «سکوت محض» و نه «جنگ تمام عیار». از این رو نیم نگاه اسرائیل به آتشباریهای مرز لبنان در دو ماه گذشته به درگیریهای کنترل شدهای ختم شد که رویارویی را در آستانه تحمل طرف مقابل با هدف پیشدستی حزبالله محک میزند، اما نمیخواهد به ظاهراز آنچه که در استراتژی اولیه اسرائیل و آمریکا درباره لبنان تعریف شده عدول کند. چرا که ماشین کشتار در غزه به اندازه کافی نتانیاهو و بایدن را در معرض قضاوت افکارعمومی قرار داده است.
فاز ترور و تحریک
اما فاز دوم حرکت اسرائیل در ترورها نشان داد نتانیاهو در فرصت حضور آمریکا و انگلیس و ورود تند «دیوید کامرون» به ماجرای دریای سرخ به گسترش جنگ هم میاندیشد. اختلاف آمریکا و اسرائیل بر سر آینده غزه و شیوه مدیریت جنگ در حالی که رجزخوانیهای مقامات اسرائیل برای ایران همچنان ادامه دارد، به گونهای پیش رفته است که اسرائیل سیاست همراهی را برای از دست ندادن حمایت رئیسجمهور دموکرات در ظاهر پذیرفته اما ترورهای انجام شده نشان داد تحلیل ابتدایی آمریکا از مدیریت جنگ با هدفهای اسرائیل همان اندازه که همسو به جلو میروند، مهار جنگ را در آینده نزدیک سختتر و غیرممکنتر خواهد کرد. «فارین پالیسی» در تحلیل خود راجع به درگیری احتمالی ایران و آمریکا در سال 2024 به این نکته اشاره کرده است. گرچه از برخی جهات، جنگ فعلی به نفع ایران است و ضربه به عادیسازی روابط و توقف کنونی آن میتواند در جهت سیاستهای ایران باشد اما این جنگ، دامنه مقاومت، مجموعهای از حزبالله در لبنان، نیروهای فعال در عراق و سوریه، حوثیها در یمن، بهعلاوه گروههای فلسطینی حماس و جهاد اسلامی- را آشکار و وارد مرحله جدیدی کرده است. این نشریه در ادامه تحلیل خود به زمان وقوع جنگ اشاره میکند که مسیر گفت وگوهای ایرانی آمریکایی را قیچی کرده است.
فارین پالیسی به این موضوع اشاره میکند که : «روابط ایران با واشنگتن اندکی بود که پس از خشم غرب از نوع رفتار تهران در قبال تحولات پاییز ۱۴۰۰ و تحویل تسلیحات به روسیه آرام شده بود. در ماه اوت، ایالات متحده و ایران، به موازات تفاهم ضمنی که مستلزم اقدام تهران به متوقف کردن حملات نیروهای سوری و عراقی به نیروهای آمریکایی، کند کردن توسعه هستهای و همکاری بهتر با بازرسان بود، زندانیان را مبادله کردند. در مقابل، دولت آمریکا اجرای تحریمها را شل کرد تا به اقتصاد آسیب دیده ایران کمک شود. اکنون این تفاهمها به هم ریخته است.»
به ظن فارین پالیسی جنگ غزه نیز ایران را در تنگنا قرار می دهد. تهران نمیخواهد این جنگ، حزبالله را به خطر بیندازد، متحدی که آن را مرکزی برای آنچه «دفاع پیشرو» میداند تا در برابر حمله به جمهوری اسلامی توسط اسرائیل یا ایالات متحده ایجاد بازدارندگی کند. با این حال، ایران و متحدانش که سالها از آرمان فلسطین حمایت کردهاند، برای اقدام مقتضی، احساس فشار میکنند.»
التهاب در مسیر ترورهای هدفمند
باید اینگونه تصور کرد که افزایش ترورها علیه گروههای مقاومت که از هفتههای گذشته با ترور «رضی موسوی» در سوریه و «الهاروری» در لبنان که آمریکاییها نیز مسئولیت اسرائیل را در این ترور را آشکار کردند و ادامه آن با ترورهای روزهای گذشته در عراق و لبنان، تفاهم پشت پرده آمریکا و اسرائیل است برای آنچه که آنها از ابتدای جنگ غزه آن را انتقام از عاملان حمله به اسرائیل عنوان میکردند، البته با این اشاره که این اقدام میتواند از خط قرمزهای ایران و حزبالله درآینده عبور کند، موضوعی که شاید چندان خوشایند بایدن و تیم دموکراتش در آستانه انتخابات آینده نباشد.
در همین حال روز جمعه وزارت امور خارجه آمریکا از گفتوگوی تلفنی وزیران امور خارجه آمریکا و فرانسه خبر داد، گفتوگویی که به ادعای آنها برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ در خاورمیانه انجام شد. وزارت امورخارجه آمریکا متن گفتوگوها را اینگونه انتشار داده که این دو کشور تلاش خواهند کرد از سرایت جنگ به ایران و لبنان در پی حمله سه شنبه به بیروت و انفجارهای چهارشنبه در کرمان جلوگیری کنند. «متیو میلر» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، پنجشنبه گذشته اعلام کرد که گفتوگوی تلفنی دیپلماتهای ارشد دو کشور بر ممانعت از افزایش التهابات جدید متمرکز بود.
این گفت وگو در آستانه سفر آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا به منطقه انجام شد؛ سفری که بعد از ترورهای اسرائیل در لبنان طی هفته گذشته به تعویق افتاده بود. این گفتوگو در حالی انجام شد که فرانسه در پی تلاش آمریکا برای ائتلاف جهانی در دریای سرخ و تامین امنیت این منطقه اعلام حمایت کرده، اما از حضور نظامی در دریای سرخ انصراف داده است. «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه قبلا از اسرائیل خواسته بود که از تشدید تنش و گسترش آن به ویژه به لبنان اجتناب کند، موضعی که بسیاری از تحلیلگران داخلی فرانسه آن را تحت فشار گروههای چپ حامی فلسطین و افکارعمومی دانستهاند.
تبدیل ترور به اهرم گسترش جنگ
اشاره فرانسه به موضوع حادثه تروریستی کرمان در حالی مطرح شد که بسیاری از تحلیلگران در روزهای گذشته این مسئله را به عنوان خط قرمزی برشمردند که نیروهای جانبی جنگ سعی خواهند کرد در بحبوحه ترورها از آن به عنوان اهرمی برای ورود ناگزیر ایران به رویارویی مستقیم در منطقه استفاده کنند. ترور کور هفته گذشته در کرمان که همزمان با سالروز شهادت سردار سلیمانی در مسیرهای منتهی به گلزار کرمان انجام شد، گمانههای زیادی به همراه داشت. سوء استفاده گروهکهای مخالف جمهوری اسلامی از فضای ترور و تنش در منطقه و اقدام برای عملیات تروریستی از یکسو و ورود اضلاع مختلف ترور در دایره منافقین، داعش و افراطیون منطقهای از سوی دیگر برای بهرهگیری از تنشها از جمله مباحثی بود که جریان داشت. پیچیدگی اوضاع سیاسی و نظامی باعث شد اولین واکنشها به سمت اسرائیل روانه شود. برخی مقامهای ایرانی از ساعات اولیه حادثه خط خبری را به سمت نزدیکترین ظن و گمان بردند که بعد از ترورهای اسرائیلی این اقدام از سوی آنها برای انتقام از آنچه که ازدست داشتن ایران در حمله حماس ادعا شده انجام گرفت. اما وزارت امور خارجه آمریکا در همان ساعات اولیه این نکته را در پیام خود آورد که بسیار بعید است اسرائیل مسئول چنین حملهای باشد. این موضوع در کنار محکومیت جهانی حادثه تروریستی کرمان که همه کشورها از جمله عربستان، ترکیه، آذربایجان و چین و روسیه همین طور اتحادیه اروپا و سازمان ملل را در برگفته بود نشان داد که مخاطرات چنین اتفاقی میتواند همان جرقهای باشد که بر انبار باروت در خاورمیانه زبانه خواهد کشید. تلاشهای اولیه اسرائیل و آمریکا برای تبرئه خود از این ترور گرچه هنوز از سوی مقامهای ایرانی این گمانه را برطرف نکرده اما بعد از اعلام مستقیم داعش و پذیرفتن مسئولیت این اقدام روی میز سنجش و ارزیابی نهایی برای تصمیم قرار داده است.
انگشت اشاره به سوی اسرائیل
پنج شنبه شبکه خبری العربیه گزارش داد که گروه تروریستی داعش با انتشار بیانیهای، رسما مسئولیت حمله تروریستی در گلزار شهدای کرمان را بر عهده گرفت. داعش مدعی شده است که «عمر الموحد» و «سیف الله المجاهد» دو عامل انتحاری بودند که با انفجار کمربندهای انفجاری در میان مردم، باعث شهادت آنان شدند.
در حالی که خبرگزاری تسنیم ساعاتی بعد از انتشار این بیانیه به راستی آزمایی آن پرداخت و نوشت: « هیچ گاه سابقه نداشته است داعش در بیانیههایش از عبارت «ایران» استفاده کند، بلکه این گروه تکفیری همواره ایران را «بلاد فارس» یا «ولایت خراسان» میخواند. همچنین سابقه نداشته تصویر عامل تروریست عملیات که اتفاقاً در حین عملیات کشته شده به صورت محو شده منتشر شود! نکته سوم اینکه هیچ گاه بیانیه پذیرش مسئولیت عملیات داعش با تأخیر 30 ساعته منتشر نمیشود، بلکه داعش قبل از هر عملیات حتی تصاویر بیعت و بیانیه پذیرش مسئولیت را آماده و بلافاصله بعد از اجرای عملیات منتشر میکند. اساساً روش داعش برای اجرای عملیات ابتدا تهدید، سپس فتوا و بعد اجرای عملیات و بلافاصله انتشار بیانیه پذیرش مسئولیت عملیات است. در حالی که در این عملیات ابتدا اقدام تروریستی انجام شد و بعد از آن فتوا و تهدید و بیانیه با تأخیر منتشر شد! نکته چهارم ادبیات سیاسی این بیانیه است که با ادبیات همیشگی داعش تفاوت اساسی دارد و مشخص میکند نویسنده بیانیه به هیچ وجه داعش نبوده است.»
با این اوصاف در شرایط پیچیده منطقه و طراحی اسرائیل برای ترورها فضای مهآلودی ایجاد شده، فضایی که افراطیون منطقهای و معاندین جمهوری اسلامی با هر اقدامی انگشت اشاره را به سوی زخمهای عمیق موجود در جنگ غزه هدایت میکنند. با وجود بیانیه داعش درباره حمله تروریستی کرمان اما برخی رسانههای داخلی دامن اسرائیل را از این حادثه مبرا نمیدانند. شاید ادامه این وضعیت، خط جدید تحریک تروریستی گسترش جنگ را در برداشته باشد، خطی که حامیان افراطی زیادی دارد.