کارشناسان در گفتوگو با «همدلی» تنش در دریای سرخ را بررسی کردند
درآستانه جنگ دریایی
همدلی| آرزو بخشنده: مدیریت و کنترل تنشها در منطقه ادامه مییابد یا افزایش برخوردهای نظامی در دریای سرخ، سوریه و عراق به دنبال «فرسایش سیاست مهار» باقیمانده نخ خویشتنداری و پرهیز را از هم خواهد گسست؟ این سوالی است که شاید تحلیلهای گذشته از پس پاسخگویی به آن برنیاید. افزایش برخوردهای نظامی در چند هفته گذشته و مداخله مستقیم آمریکا در بخشی از این درگیریها نشان داد که استراتژی مدیریت اوضاع شکنندهتر از قبل شده، چنانکه در آخرین برخورد «فرماندهی مرکزی آمریکا» مدعی شد، در پی نزدیک شدن قایقهای منتسب به ارتش یمن به یک کشتی در دریای سرخ، نیروهای آمریکایی مداخله و تعدادی از قایقها را غرق کردند.
از سوی دیگر ورود انگلیس به ائتلاف نیم بند آمریکایی در دریای سرخ نیز واکنشهایی را از سوی دیوید کامرون در برداشته، واکنشهایی که به نظر میرسد حضور این شریک نظامی آمریکا را به منزله جدیتر شدن برخوردهای احتمالی نشان میدهد. وزیر امور خارجه انگلیس «دیوید کامرون» یکشنبه طی پیامی در ایکس از گفتوگوی تلفنی با همتای ایرانی خود «حسین امیرعبداللهیان» خبر داد و مدعی شد: «به صراحت اعلام کردم ایران با توجه به حمایت طولانی از حوثیها(انصارالله یمن) در جلوگیری از این حملات مسؤولیت برعهده دارد.» وی در ادامه حمایت از تلآویو و کشتار در غزه، حملات در دریای سرخ را تهدیدی برای جان بیگناهان و اقتصاد جهان معرفی کرد. البته «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران ضمن رد ادعاهای مقامات انگلیس درباره ارتباط ایران با حملات انجامشده در دریای سرخ، اعلام کرد؛ گروههای مقاومت از جمهوری اسلامی ایران دستور نمیگیرند. با این وجود کارشناسان بر این عقیدهاند که شرایط پیچیده جنگ غزه و درگیریهای حول این محور تحلیل شرایط موجود را پیچیدهتر از گذشته کرده و حوادث روزهای آینده میتواند تندتر شدن آتش درگیریها یا اصرار بر مدیریت اوضاع را نمایان کند. از سوی دیگر برخی بر این عقیدهاند که تلاش نتانیاهو برای گسترش دامنه جنگ شاید طرفین را ناگزیر به انتخاب کند؛ انتخابی که ممکن است وضعیت کلی منطقه را با دگرگونیهای فزایندهای روبه رو سازد. کارشناسان بینالملل در گفتوگو با همدلی دو دیدگاه کلی را از شرایط فعلی بیان میکنند؛ دیدگاهی که معتقد است ادامه این شرایط در نهایت همه طرفها به انتخاب راهحل نهایی و نظامی سوق خواهد داد و دیدگاه دیگری که افزایش مقطعی درگیریهای نظامی در دریای سرخ را به منزله ضرب شصت طرفین به یکدیگر میداند و معتقد است؛ حملات اخیر در این برهه گسترش نخواهد یافت و از آستانه تحمل طرفین عبور نخواهد کرد.
ورود به جنگ به نفع ایران و آمریکا نیست
«علی بیگدلی»کارشناس امور بینالملل در گفت و گو با «همدلی» تحلیل اوضاع را اینگونه بیان میکند: «شرایط تا حدودی تغییر کرده و آنچه که از طرف حوثیها اتفاق میافتد ادعای اروپا و آمریکا را به این سمت برده که این گروهها تحت تاثیر ایران هستند؛ البته از سمت ایران تکذیب شده است. با اظهارنظرهایی که امیرعبداللهیان داشته که ما نیروی وابستهای در منطقه نداریم و فقط حمایت میکنیم به نظر میرسد برای آنها کافی نبود و آمریکاییها استراتژی خود را در دریای سرخ تغییر دادهاند. وی میگوید: این منطقه از نظر صادرات نفت و هم کالاهای مصرفی بسیار حساس و مهم است.
از طرفی آمریکاییها نمیخواهد حوزه درگیری را گسترش دهند و ایران هم ناچار به حمایت از نیروهای همسوی خود و حفظ آنهاست. اما غربیها نظارهگری نمیکنند تا حوثیها در این بخش صاحب قدرت شوند و کنترل را به دست بگیرند. البته آمریکا در عراق و سوریه هم طی هفتههای گذشته واکنشهای تندتری از خود نشان داده است. »
بیگدلی ادامه میدهد : « صحبتهایی که آقای کامرون با امیرعبداللهیان داشته نشان میدهد که بریتانیا وارد عمل شده تا هم ایران را تحت فشار قرار دهد و هم تحرکات نظامی احتمالی داشته باشد. طبیعی است که قضیه به این راحتی پایان نیابد. حوثیها جنگ چریکی را در دستور کار دارند و آمریکاییها در شرایطی نیستند که مستقیما مانند گذشته وارد شوند و دامنه تنش را گسترش دهند. از طرف دیگر ورود ایران به نفع آمریکا نیست و ایران هم تا کنون شرایط را مدیریت کرده است. البته باید بگویم هنوز هم سطح تنشها از آستانه نگذشته و دو طرف مدیریت را در دستور دارند. »
ائتلافی که شکل نگرفت
علی بیگدلی تصریح میکند: « حتی اگر میان حوثیها و انگلیس و آمریکا در دریای سرخ برخوردهایی پیش بیاید، صرفا دلالت بر ورود ایران به جنگ ندارد، چرا که ایران در حال مراقبت است. از طرف دیگر ائتلافی که آمریکاییها به دنبال آن بودند اتفاق نیفتاد و طرفهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا حاضر به حضور در این ائتلاف نشدند. در همین حال عربستان و مصر که بیشترین ساحل را در دریای سرخ دارند نیز ابراز تمایل نکردهاند. انگلستان تنها کشوری است که وارد شده است. با این حال به نظر نمیرسد فعلا در شرایطی باشیم که احتمال وقوع جنگ و ورود ایران به این درگیریها را خیلی جدی بدانیم.»
وی همچنین درباره موضعگیری احتمالی «سیدحسن نصرالله» در روزهای آینده معتقد است: «صحبتهای سید حسن نصرالله در گذشته هم نشان داد که او ملایم صحبت خواهد کرد. به نظر میرسد که صحبتهای آینده نصرالله در همین جهت و پرهیز از جنگ باشد.»بیگدلی با اشاره تلاش نتانیاهو برای گسترش برخوردها میگوید: « در شرایطی که اسرائیل تحت تاثیر نگاه منفی افکار عمومی و فشارهای داخلی قرار دارد و تنفر جهانی که در فضای عمومی از کشتار در غزه شکل گرفته، نتانیاهو را علاقه مند به افزایش دامنه التهابات کرده است. بنابراین نتانیاهو هیچ راهی ندارد جز اینکه با ادامه جنگ بخواهد برگ برندهای برای خود بسازد؛ چون اگر همین حالا جنگ تمام شود نتانیاهو باید در دادگاه پاسخگو باشد.»
گوش شنوایی نیست
در همین حال «فریدون مجلسی» کارشناس امور بینالملل در گفت و گو با «همدلی» درباره افزایش تنش در دریای سرخ، میگوید: «این موضوع را باید بدانیم که منشا حقوق بینالملل از دریاها آغاز شد. «هوگو گروسیوس» پدر حقوق بین الملل، این حقوق را بر مبنای امنیت رفت و آمد دریایی و حدود کشورها تعریف کرد. به همین دلیل به مخاطره افتادن حمل و نقل و افزایش نرخ بیمهها که برای همه کشورها از جمله ایران نیز مشکلاتی به همراه دارد، موجب خواهد شد تلاش ائتلافی کشورهای دیگر برای مقابله افزایش یابد. ایران میگوید ما ارتباطی با حوثیها نداریم اما از طرف غربیها گوش شنوایی برای این گفته وجود ندارد. چنانکه در گفت و گوی وزیران امور خارجه ایران و انگلیس مطرح میشود بیانگر این است که آنها ادعای خود را پیگیری میکنند. زدن قایقهای تندرو در دریای سرخ یک هشدار بود برای این روشی که به کار گرفته شد.»
فشار برای انتخاب گزینه «راهحل نهایی»
مجلسی میافزاید: « اسرائیلیها به دنبال رهبری نظامی شرایط موجود هستند که بعد از 7 اکتبر به وقوع پیوسته است. آنها در حملات خود به یک منطقه کوچک در غزه به طرز سبعانهای در حال کشتار و شخم زدن هستند. مردم را به صورت گروهی جابجا میکنند و هدفشان به طور گستاخانهای برانداختن حماس از غزه است.»
تهران و مدیریت بحران
مجلسی همچنین به مسائل داخلی آمریکا و جنگ پیش رو اشاره میکند و میافزاید: « به نظر میرسد که مسیر« راه حلنهایی» در جنگ غزه پیگیری میشود. «راه حل نهایی» واژهای است که «هیتلر» برای سوزاندن یهودیان به کار میبرد و این راه حل نهایی همان کاری است که اسرائیل در غزه دنبال میکند. این مسیر طرفهای مقابل را هم ناگزیر به انتخاب خواهد کرد که آیا باید راه حل نهایی را در دستور کار قرار دهند؟ این موضوع ایران را در معرض مخاطرات جنگ قرار میدهد. اما تلاشها و رفت و آمدهای ایران در حوزه سیاست خارجی رنگ مسالمت آمیزی دارد و این نشاندهنده نوعی مدیریت اوضاع است. اینها نشانه خوبی است که ما با سیاست میخواهیم از رسیدن به مرحله راه حل نهایی یا جنگ جلوگیری کنیم. »مجلسی میافزاید: « شرایط بینالملل بهگونهای است که دیگر آمریکا نیز قدرت تنها در دنیا نیست. انحصار غربی اکنون با رقابت کشورهایی مثل چین، هند، عربستان و ایران از بین رفته و این کشورها با توانمندی خود عرصه انحصار قدرت را به چالش کشیدهاند. فکر میکنم مهمترین تهدید ایران برای اسرائیل و غرب این خواهد بود که بتواند شرایط را مدیریت کند و مسائل خود را در عرصههای بینالملل حل کند و با رفع تحریمها بتواند خود را به عنوان مرفهترین و توسعه یافتهترین کشور منطقه معرفی کند.»
فریدون مجلسی، کارشناس امور بینالملل نیز با بیان اینکه شرایط در حال پیچیدهتر شدن است، میگوید: « شرایط به گونهای است که پیشبینی آینده چندان آسان نیست. نگاه ایدئولوژیک به مسائل منطقه که باعث بروز جنگ بوده، حدس مراحل بعدی را با دشواری رو به رو کرده است. به هر حال در این شرایط ملت فلسطین تصمیم گرفته که وارد این جنگ شود و وضعیتی که دهههاست در آن به سر میبرد را مشخص کند.
از سوی دیگر اعراب هستند که از امکانات و ثروت برخوردارند و نگرش آنها در تقابل با ابران است. ادعاهای آنها در زمینه جزایر و نام خلیجفارس نشانگر توسعه طلبی عربی علیه ایران است. ملت ایران هم تمایلی ندارد که در دفاع از منافع عربی وارد چالشهای سیاسی و نظامی شود. البته ما نیت نهایی اعراب را هم نمیدانیم. وقتی قدرت، ثروت آنها زیاد شد و توسعه بیشتری یافتند ممکن است ایران را دشمنی بزرگتر از اسرائیل برای خود بدانند و در آینده مشکلات بیشتری را برای ما ایجاد کنند.»