رسالت دانشگاه در گام دوم!
محمدحسن علایی(جامعهشناس)وقت آن رسیده است تا برای تحقق رسالت دانشگاه در گام دوم، هم از جانب سیاستگذاران هم از جانب خود نخبگان علمی و دانشگاهیان و اهل علم و اجتماع علمی کشور با یکی از مباحث عمده پیش نیاز توسعه و پیشرفت علمی کشور مواجهه علمی برقرار کنیم؛ و آن تعیین تکلیف با امکان و امتناع علم بومی/اسلامی در کشور است که توفیقات، ناکامیها و حاشیه های آن طبیعتا بر روی کثیری از حوزهها از جمله دانشگاه و نهاد علم تاثیر مستقیم داشته و دارد. این مهم بی تردید روی تمهید و ارتقای ایده دانشگاه به نحو اعم و ایده دانشگاه ایرانی نیز سایه انداخته است. در این جستار خود حوزههای علمیه را نیز مسامحتا داخل نهاد علم مفروض گرفته ایم. متفکران دیکلونیال (استعمارزدایی) از پی اندیشمندان پست کلونیال (پسا استعماری) که به بحث از استعمارزدایی از علوم انسانی می پردازند، معتقدند عبور از غرب با توسل به خود انتولوژی غربی ممکن نیست؛ این متفکران یک پرسش بنیادین را مطرح می کنند: آیا اساسا انسان غیر غربی قدرت تئوری پردازی دارد؟ یا به عبارت دیگر آیا بیرون از غرب تمدنی بوده است؟ به عنوان یک دانشگاهی که در حوزههای مختلف از جمله علوم پایه (ساینس) و نیز رشتههای علوم اجتماعی و انسانی تحصیل و تدریس داشته است و از اعاظم استادان این حیطهها توفیق تلمذ داشته است و توفیق داشته است با حضور در اجتماعات علمی و پژوهشگاههای برتر مباحث مختلف در حیطه بومی سازی و اسلامی سازی علوم، و عموم مباحث دانشگاه پژوهی و مباحث برنامه ریزیها و سیاستگذاریهای آموزش عالی و ... مجدانه پیگیری کند باید عرض کنم پاسخ من به امکان و بالاتر از آن ضرورت تولید علم بومی و دینی و اسلامی و ...دانشگاه ایرانی، مسئله محور، حکمت بنیان و ... بی هیچ لکنتی صراحتا «آری» است اما به شرطها و شروطها، که به امید حق در راستای تکمیل پروژه فکری خویش و تمهید یک برنامه پژوهشی در محورهای زیر به پژوهشهای مبسوط پرداخته خواهد شد:
دانشگاه و تقدم انتولوژی به اپیستملوژی،
دانشگاه و نسبت علم و ایدئولوژی،
دانشگاه و اروپامداری (غلبه رویکرد یوروسنتریک)
دانشگاه و شرق شناسی؛ غرب شناسی وارونه،
دانشگاه و مطالعات، پسااستعماری و پست کلونیال و دیکلونیال.
دانشگاه و نقد مدرنیته و تمهید انتولوژی متناسب با زیست جهان جدید.
دانشگاه و وحدت با حوزه،
دانشگاه و نظریه های آموزش عالی (همولت، کانت، نومن، یاسپرس... نزاع دانشکده ها)
دانشگاه و روایت های موازی در علوم انسانی،
دانشکاه و متفکران ایرانی،
دانشگاه و مسئله ایران، تمهید نظریه اجتماعی ،
دانشگاه و تجربه زیست دانشگاهی،
دانشگاه و سه حوزه اسلام، ایران، تجدد،
اميدوارم توفیق داشته باشم در کتابی که با عنوان «رسالت دانشگاه در گام دوم» در دست تهیه دارم پیش درآمدی از مباحث فوق را به علاقه مندان و دانشگاهپژوهان کشور عزیزم تقدیم نمایم. در پایان به برخی دیگر از اولویتهای پژوهشی تکمیلی در راستای رسالت دانشگاه در گام دوم اشاره میشود.
دانشگاه پژوهی و تحلیل ثانویه پژوهش های صورت گرفته در باب دانشگاه ایرانی و تبیین نقش و مسئولیت اجتماعی دانشگاه،
واکاوی رابطه ی فلسفه و جامعهشناسی (به لحاظ تاریخی میان جامعهشناسان کلاسیک و متاخر) و تاریخ جامعهشناسی در ایران ذیل تخیل جامعه شناختی؛
ارتقای سطح گفتمانی کنشگران و نیروهای اجتماعی گفتمان انقلاب و کارگزاران و سیاستگذاران و...
تمهید لوازمات گفتمان وفاق (تلاشی تئوریک برای تمهید و صورت بندی یک نظریه اجتماعی متناسب با زیستجهان ایرانیان)
پرسش از هویت ایرانی و امکان نیل به وحدت در کثرت؛ کثرت در وحدت؛ امکان صورت بندی کثرات ذیل یک ایده ی وحدت بخش؛ (ایرانیت با لحاظ همه ی تنوعات قومی؛ اسلامیت؛ تجدد و ...)
تأملاتی در باب «زبان» در سطح انتولوژیک و سوسیولوژیک؛ چیستی زبان؛ زبان های میانجی؛ زبان مادری...
در سطح نظری تلاش در جهت نقد مدرنیته و متافیزیک غربی؛ ارائه وصف جامعه شناختی از نیهیلیسم؛ بحث از رابطه فیزیک، طبیعت گرایی و خداباوری و تالیف کتب و مقالات در باب تفکر معنوی با تکیه بر بصیرتهای نهفته در سنت گرانسنگ ایرانی-اسلامی.