«همدلی» آخرین تحقیقات در مورد دلایل خیانت برخی زوجین ایرانی را بررسی میکند:
طعم تلخ خیانت
همدلی| گروه گزارش: براساس آمارهای حاصل ازیک تحقیقات کلی به دست آمده از درصد خیانت مردان و زنان نشان دهنده این موضوع بود که در بسیاری از مواقع خیانتهای صورت گرفته بیشتر از سمت آقایان است.
در زندگی رابطهها، بهویژه در روابط عاشقانه، ممکن است با خیانت روبرو شویم. خیانت یک تجربه سخت و دردناک است که میتواند پایههای اعتماد و صحت رابطه را لرزانده و بر روی آینده آن تأثیر مستقیم بگذارد. اما اگر هر دو طرف به حفظ و بهبود رابطه علاقهمند باشند، امیدوارم این راهنمای جامع بتواند به شما کمک کند تا با خیانت مواجه شده و رابطه خود را بهبود دهید.
همانطور که میدانید خیانت به عنوان یکی از چالشهای ویران کننده برای زندگی زناشویی بوده و وقوع آن از سوی زن یا مرد به عنوان تلخترین تجربه برای فرد مقابل تلقی میشود.محققان یکی از دانشگاههای معتبر با توجه به تحقیقات و آمارهای به دست آمده در رابطه با خیانت از سوی مردان به این نتیجه رسیده اند که یکی از عوامل اصلی در این موضوع رویکرد جنسی است، به بیانی فرد تنها برای رفع نیازهای جنسی خود با دیگری وارد رابطه شده و در نهایت ارتباط عاطفی بین آنها ایجاد میشود. تحقیقاتی که گزیدهای از آن را میتوانید در زیر بخوانید:
براساس این تحقیق، در صد خیانت از سوی زنان۲۰ الی ۴۰درصد و در صد خیانت از سوی مردان۲۰ الی ۲۵ درصد بوده است.
همچنین درصد خیانت بین زنان و مردانی که میانگین سنی آنها ۳۱ سال بوده است: ۲۳ درصد مردان۱۹ درصد خانمها و درصد خیانت بین زنان و مردانی که بین ۱۸ تا ۲۹ سالگی قرار گرفته اند:۱۰ درصد مردان- ۱۱ درصد خانمها
در این میان محققان بر این باورند که زنان ایرانی نیز با توجه به تغییراتی که در جامعه به وجود آمده اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردهاند و وجود برخی از مسائل مهم مانند، بی توجهی به نیاز جنسی از طرف مرد یا نادیده گرفتن او در هر موردی باعث بروز خیانت میشود.
البته در بسیاری از موارد دیده شده که آقایان از نظر جنسی رضایت کامل از همسر خود ندارند و سعی میکنند با تذکر این موضوع را حل کنند و در صورتی که همسر آنها این مورد را نادیده بگیرد قطعاً به سراغ فرد دیگری خواهند رفت. البته لازم است بیان کنیم که موضوعات گوناگون و متعدد دیگری همچون رها شدن از برخی از مشکلات زندگی، تحریک از سوی برخی شبکههای اجتماعی و… نیز در این امر نقش بسیار مهمی به دنبال دارد.
مهمترین دلایل اصلی ایجاد خیانت چیست؟
نتایج تحقیقات یاد شده در مورد مهمترین دلایل اصلی ایجاد خیانت نیز دربرگیرنده نکات مهمی است. براساس این تحقیقات، مهمترین دلایل خیانت در خانم ها؛ نادیده گرفته شدن از طرف همسر۳۳درصد ، نداشتن رضایت از رابطه۵۲% و در آقایان این علتها شامل:
مجذوب یک رفتار یا مورد خاص در فرد مقابل۳۸ درصد وجذب شدن به فرد مقابل از لحاظ جنسی۳۲ درصد بوده است.
چگونه با خیانت روبرو شویم؟
در این میان مطالعات آکادمیک به شیوههایی اشاره میکند که زوجهایی که بین آنها خیانتی رخ داده، با کمک آنها میتوانند با این چالش جدی مواجه شوند. راهکارهایی از مواجهه تا تلاش برای بهبود روابط.
بخش اول: مواجهه با خیانت
1. شکاف باز شود: نخستین قدم درمواجهه با خیانت، صادقانه و بیطرفانه در مورد آن صحبت کردن است. با همسر یا شریک خود در مورد احساساتتان و عواقب خیانت صحبت کنید. این گفتگو باید محوریت بر تأیید همدلی و درک باشد.
2. احساسات را تجربه کنید: خیانت میتواند به همراه احساسات شدیدی همچون خشم، ناراحتی و نارضایتی همراه باشد. این احساسات را بپذیرید و به خود و همسرتان اجازه دهید آنها را تجربه کنید. بهبود رابطه نیازمند پرداختن به این احساسات است.
بخش دوم: بهبود رابطه
1. سازش و بخشش: سازش و بخشش میتواند اساسیترین قدم برای بهبود رابطه باشد. به همسرتان فرصتی بدهید تا توضیح دهد چرا خیانت کرده است و آیا از آن پشیمان است یا خیر. وقتی صادقانه اعتراف کرده و پذیرفته شود، با بخشش و سازش میتوان به رشد و بهبود رابطه پرداخت.
2. افزایش ارتباط و شفافیت: برقراری و تقویت ارتباطات سالم و شفاف با همسرتان نقش کلیدی در بهبود رابطه دارد. به گفتگوهای عمیق و صادقانه توجه کنید و در مورد نیازها، خواستهها و ترسهای خود صحبت کنید. این کمک میکند تا بهبود رابطه و اعتماد متقابل حاصل شود.
3.جستجوی کمک حرفهای: در برخی موارد، نیاز به راهنمایی حرفهای و استفاده از خدمات روانشناسی یا مشاوره زوجین ممکن است وجود داشته باشد. با مشاور متخصص صحبت کنید تا به شما راهنمایی کند و به شما و همسرتان ابزارهای لازم برای بهبود رابطه و مدیریت خیانت را بدهد.
ایجاد فضای جدید: برای اعمال تغییر و بهبود رابطه، ممکن است نیاز به ایجاد فضای جدید باشد. این فضا میتواند شامل تغییر الگوهای رفتاری، تعیین مرزها و محدودیتهای جدید، و ایجاد فعالیتهای مشترک مثبت باشد. با همسرتان در مورد اینکه چگونه میتوانید رابطه را با ایجاد فضای جدید بهبود ببخشید، بحث کنید.ساختن اعتماد مجدد: اعتماد پس از خیانت آسیب میبیند و نیاز به ساختن آن مجدداً وجود دارد. برای این منظور، همراه با عملکرد صادقانه و پیوسته خود، به همسرتان اعتماد را به خود نشان دهید. تعهد به مراقبت از رابطه، احترام به حریم شخصی و بهبود کیفیت ارتباطات کلیدی در این فرآیند هستند.
همه توجیهات خائنان
روانشناسی خیانت مردان و زنان، خیانت را عمل درگیر شدن در صمیمیت عاطفی یا جنسی با فردی خارج از مرزهای توافق شده در ازدواج توصیف میکنند. برخی از افراد، خیانت را فقط داشتن روابط جنسی با فردی بهغیر از همسر میدانند. در صورتیکه روانشناسی در مورد خیانت بیان میکند که خیانت میتواند همراه با داشتن رابطه جنسی با شخص دیگر باشد و یا بدون رابطه جنسی. همچنین با گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، خیانت میتواند به صورت مجازی و آنلاین باشد. در حقیقت خیانت را میتوان شکستن تعهد و وفاداری به همسر دانست.
از آن جایی که روانشناسان همواره به دنبال درک عمیقتر از رفتارها و علل پشت این فعل میباشند، بررسی روابط میان هوش هیجانی و خیانت در مردان و زنان به عنوان یکی از موضوعاتی که در حال حاضر مورد توجه قرار گرفته است، بسیار ارزشمند است.
هوش هیجانی به عنوان قابلیت درک و مدیریت احساسات خویش و دیگران، توانایی سازگاری با موقعیتهای استرس زا و حفظ روابط عمیق و سالم اجتماعی تعریف میشود. روابط عاطفی با اینکه اغلب مبتنی بر عشق، احساس امنیت و دلبستگی هستند، اما ممکن است ضعف در هوش هیجانی در یکی از طرفین، به وجود بیاورد که به عنوان یک عامل مستقل در رفتار خیانتکارانه نقش بسزایی دارد.
مونا مومن نهان، روانشناس در با تایید نقش هوش هیجانی در خیانت زوجین به «همدلی» میگوید: اصولا افرادی که دارای هوش هیجانی نسبتا بالا هستند، توانایی بیشتری در فهمیدن و ارزیابی صحیح احساسات خود و دیگران دارند. این درک درست از احساسات میتواند باعث ایجاد روابط بهتر و متقابل میان افراد شود. افرادی که هوش هیجانی قوی دارند، معمولاً قادر به درک نیازهای خود و همچنین نیازهای شریک زندگی خود هستند، که این امر میتواند سبب ارتباط نزدیک و رضایتمند در دو طرف شود.
وی ادامه میدهد: از سویی، نتایج تحقیقات نشان دادهاند که افرادی که دارای هوش هیجانی کمتری هستند، احتمال افتادن در رفتار خیانتکارانه را بیشتر دارند. به عنوان مثال، افرادی که در درک و مدیریت هیجانات خود ضعیف هستند، ممکن است با تجربه ناخواسته کاهش علاقه به همسر خود مواجه شوند و در نتیجه به روابط خارج از رابطهشان پناه ببرند.
به گفته وی، میتوان عوامل بروز خیانت را به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته تحولات کلان و یک دسته عوامل میانه. مومن نهان در این زمینه نیز میگوید: در حوزه کلان ما شاهد پیدایش مدرنیسم، تجدد خواهی و دگرگونی در مناسبات اجتماعی هستیم. در این تجدد گرایی تقدس زدایی از امور یک امر مهم و ضروری است، مثلاً خانواده و ازدواج که مهم هستند با گسترش تجددگرایی تقدسزدایی میشوند. یا در مدرنیسم بعد فردگرایی که فرد بر جامعه مهم است. در این جامعه ازدواج به مصلحت خانواده و جامعه نیست، بیشتر مصلحت خود فرد مهم است. عقل حسابگرا حساب سود و زیان میکند و برای ازدواج تصمیم میگیرد.
به گفته وی روانشناسان معتقدند که در درجه اول نباید اصلاً به فکر دفاع از خود باشیم و در گام بعد، دلیل ایرادهای مطرح شده را جویا شویم. رفتاری که به آن رفتار«فراواکنشی» گفته میشود. در واقع باید یک پدر باید داوری رفتار خود را از فرزند، زن از مرد، یک متخصص حرفهای از مراجعهکنندگان و… بخواهد تا به ایرادهای خود پی ببرد. اما از آنجاییکه معمولاً ۹۰ درصد زوجهای ایرانی، رفتارهای واکنشی دارند معمولاً زوجین نمیتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند و همین امر در دراز مدت میتواند منجر به خیانت شود.
اما چرا زوجهایی که در زندگی مشترک خود مشکل دارند به جای خیانت از هم جدا نمی شوند. مومن نهان در این زمینه به نقش مهریههای سنگین اشاره میکند و میگوید: سالهاست که در مجالس مختلف فریاد میزنم که باید جلوی مهریههای امروزی را گرفت چرا که به جای «مهر» و عشق در زندگی، خانوادهها با مهریههای سنگینی که تعیین میکنند، آینده فروشی میکنند! همه میگویند؛ مهریه را کی داده و کی گرفته؟ در حالی که نمی دانند این کار چه عواقبی را برایشان به دنبال دارد.
وی با ذکر اینکه بسیاری از این مهریه ها، باعث شده تا مرد مجبور به ادامه زندگی اش باشد میگوید: دلیل آن واضح است. چون مرد نمی تواند از پس مهریههای سنگین جدایی از همسرش برآید و برای همین تصمیم میگیرد در ظاهر هم که شده نقش مرد خوب را بازی کند و به زندگی مشترکش ادامه دهد. نتیجه چنین زندگی چیزی نیست جز طلاق عاطفی و یا خیانت همسران به هم نیست.
وی در خصوص عوامل «بیرونی» مؤثر در خیانت نیز میگوید: این عوامل کاملاً وابسته به جامعه سالم است. یعنی باید امکان زیست سالم برای انسان در هر زمانی فراهم باشد تا بتواند تواناییهای بالقوه مثبت خود را در آن جامعه و چنین خانوادهای تأمین کند. حالا اگر جامعه نتواند این نیازها را مرتفع کند، میتواند خانوادهها را تحت تأثیر قرار دهد و با سست کردن نهاد خانواده و ارتباط بین زوجین، زمینه را برای خیانت آنها فراهم کند. ولی در نهایت بهترین راهکار در این زمینه شاید نگاهی خردمندانه و مسئولانه به چالشها و دغدغههای جامعه باشد کهامیدواریم مسئولان آن را دریابند و به آن اهمیت دهند.