از آرمان‌گرایی تا واقع‌گرایی
مجید صیادنورد (دکترای اندیشه سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2451
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


غلامعلی رجایی:

تنور «مشارکت» با توصیه داغ نمی‌شود

همدلی| «غلامعلی رجایی» فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفته است:: الآن من فکر می‌کنم کسی حرف از تحریم انتخابات نمی‌زند. نتیجه رویکرد وزارت کشور و احتمالا شورای نگهبان این است که خود به خود اصلاح‌طلبان و اعتدالیون احساس می‌کنند نمی‌توانند در این رقابت حضور پیدا کنند. مثل کسی که نتواند دونده‌های اصلی خودش را در ماراتن شرکت بدهد و قاعدتا می‌گوید من در مسابقه شرکت نمی‌کنم؛ چون شرکت در این مسابقه یعنی من نتیجه را به رقیب واگذار کنم.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه از نظر احزاب اصلاح‌طلب لوازم رقابت انتخاباتی فراهم نیست به جماران می‌گوید: مشارکت به تبع فراهم شدن لوازم رقابت خواهد آمد. وقتی مردم می‌بینند که روی زمین داوری وجود ندارد، تیم رقیبی وجود ندارد و یک تیم خودش بازیگر اصلی و رقیب و حتی داور است، قاعدتا می‌گویند ما به چنین مسابقه‌ای نخواهیم رفت. به نظر می‌رسد حتما باید در این روند رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت‌ها تجدید نظر شود. اما ممکن است شورای نگهبان این کمربند را محکم‌تر ببندد و باز هم ریزش داشته باشیم.
جنبه‌های سخنان رهبری
رجایی با اشاره به سخنان رهبر انقلاب درباره انتخابات آزاد و الزام‌های آن گفت: قاعدتا خطاب رهبری در درجه اول مردم هستند که به هر حال اعتباری برای صندوق‌های رأی هستند. به نظر می‌رسد با این نوع پیش‌ثبت‌نام وزارت کشور و اینکه حتی برخی از نمایندگان خوشنام مجلس فعلی رد صلاحیت شده‌اند، این اعتبار زیر سؤال رفته است. مثلا یک نماینده از خراسان جنوبی می‌شناسم که 100 هزار رأی جمع کرده و به نظر من وقتی او را رد صلاحیت می‌کنند، اعتبار صندوق از بین می‌رود. در دوره‌های قبل به این شکل وزارت کشور نمایندگان مجلس و چهره‌های محبوب را رد نمی‌کرد. اینها خود به خود روی ذهن مردم اثر می‌گذارد و کسانی که می‌بینند نماینده آنها داخل مجلس است و در مرحله پیش‌ثبت‌نام رد صلاحیت شده، قاعدتا دیگر رغبتی نشان نمی‌دهند.
در درجه بعد هم خطاب رهبری به احزاب اعتدالی و اصلاح‌طلب است. چون اصولگراها از این جهت دغدغه خاطری ندارند و تقریبا نامزدهای آنها به فراخور نیازشان تأیید شده‌اند. احزاب اصلاح‌طلب هم می‌گویند رقابت لوازمی دارد و الآن لوازمش فراهم نیست و اخیرا هم دیدم مجمع ایثارگران طی یک موضع‌گیری منطقی در نامه به رهبری درخواست کردند که این روند متوقف شود.
نبود شور انتخاباتی در سیاسی‌ترین استان کشور
بر اساس نظرسنجی‌ها الآن شور انتخاباتی در استان تهران بین هفت تا 10 درصد است؛ که سیاسی‌ترین استان کشور است و از دوره مشروطه تا حالا تهران تعیین کننده بوده است. الآن شور انتخاباتی وجود ندارد و نهایتا هم اگر رأی‌های تکلیفی و سنتی پای صندوق رأی بیایند، ترکیب رأی‌های اصولگرا و سنتی به نظر من کمتر از 25 درصد آراء را تشکیل خواهند داد.
به نظر می‌رسد تنور این مشارکت با توصیه داغ نشود و فراتر از بیان مواضعی برای انتخابات، باید مردم از سوی حاکمیت کنش‌های عملی ببینند. الآن وزارت کشور کار خودش را کرده و شورای نگهبان هم نشان داده که حتما تیغ استصواب را بر برخی افرادی که از فیلتر وزارت کشور عبور کرده‌اند، خواهد کشید.
کسی که مدتی نایب رئیس مجلس بوده الآن در مرحله پیش‌ثبت‌نام رده شده است. به نظر من همان طوری که رهبری توصیه کرده‌اند که نباید آقای پزشکیان رد می‌شد، خوب است که در مورد دیگران هم ورود کند و ساز و کار قانونی آن هم پیش بینی شود. اگر غیر از این شود، مثل این است که یک تیم با خودش مسابقه بدهد و خودش را هم برنده اعلام کند.
وقتی اعتدالیون و اصلاح طلبان دست بسته هستند
رجایی در پاسخ به این پرسش که مقام معظم رهبری در توضیح سخنان خود فرموده‌اند که رقابت یعنی میدان اولا برای مسابقه جناح‌های سیاسی و بعد هم مسابقه جوانان و افراد با تجربه باز باشد. به نظر شما این «باز بودن میدان» به چه معنا است؟ می‌گوید: لوازم رقابت فراهم نیست. اگر همین سؤال را از اعتدالیون و اصلاح‌طلبان بپرسید، می‌گویند ما نمی‌توانیم مهره‌هایمان را به این زمین بازی وارد کنیم. این حرف هم منطقی است که باید رقابت انجام شود و تا وقتی رقابت نباشد شور انتخاباتی شکل نمی‌گیرد. ولی وقتی شما نتوانید ژنرال‌ها و نیروهای مؤثرتان را ثبت‌نام کنید و کسانی که در مجلس حرف می‌زنند و محبوبیت هم دارند دور بعدی مجلس جای آنها خالی است، چطور رقابت کنند؟!
وی می‌گوید: باید آب برگردد به جویی که رفته است. چه اشکال دارد مردم به جای اینکه از میان 10 نفر انتخاب کنند، از میان 40 نفر انتخاب کنند؟! ضمن اینکه خط به خط مصوبات مجلس به شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌رود. چرا باید از چنین مجلسی بترسیم که 10، 20 نفر با سلیقه متفاوت در آن حضور داشته باشند؟! هیچ مانعی ندارد. مجلس اول یکی از مجالس پس از پیروزی انقلاب بوده که همه افکار، آراء و سلایق سیاسی در آن حضور داشتند و زمان امام کشور به خوبی هم اداره شده است.
به نظر من باید به مجلس اول برگردیم. حمایت می‌خواهد آن رویکرد و بازگشت به اینکه همه آراء باشند و جامعه هم ببیند که ویترین انتخابات یک ویترین جدی و دارای تکثر و تنوع است و می‌تواند نامزد خودش را در این ویترین ببیند.
حقیقت این است که بعد از سال 88 موجی در جامعه ایجاد شده و به سمتی می‌روند که آراء مردم چه باشد یک بحث است و چه اعلام شود، یک بحث دیگر است. به نظر من رهبری در این قضیه خواستند به مردم اطمینان بدهند که صندوق‌های رأی از سلامت و امنیت لازم برخوردار است. ولی یک پیام غیرمستقیم هم به برگزارکنندگان و خصوصا دولت دارد که باید رأی مردم را پاسداری، حمایت و صیانت کنند.
توپ در زمین حاکمیت است
رجایی می‌گوید: به نظر من توپ در میدان حاکمیت و دولت است؛ یعنی چرا اصلاح‌طلبان و اعتدالیون باید بی میل یا مخالف حضور باشند؟ به دلیل اینکه احساس می‌کنند نه امکان رقابت و نه امکان دستیابی نتیجه دارند. چرا در دوره‌های قبل به این شکل صحبت نمی‌کردند؟ علی القاعده به نظر من این بحث مربوط به مردم و احزاب نیست؛ آنها از خدا می‌خواهند که در این رقابت شرکت و تعداد بیشتر کرسی‌ها را از آن خودشان کنند و در مجلس تأثیرگذار باشند؛ مثل چیزی که در مجلس ششم شاهد بودیم. ولی وقتی امکان رقابت را نمی‌بینند، ترجیح می‌دهند تماشاچی باشند تا کنشگر؛ چون اگر کنشگر باشند اعتبار آنها نزد مردم از بین می‌رود.
بعضی از مردم همین که می‌گویند اگر چه شود، شرکت می‌کنیم را هم نمی‌پذیرند. به دلیل اینکه می‌گویند شما چرا می‌خواهید انتخابات پرشور شود؟ مجلس تشکیل شود که یک دولت قوی بر سر کار بیاورد؛ مگر الآن یک دولت قوی بر سر کار است و این دولت توانسته مشکلات معیشتی مردم را حل کند؟! مگر مجلس توانسته در جهت معیشت مردم قدمی بردارد؟! سفره‌ها هر روز کمرنگ‌تر می‌شود و اینها برای مردم پاسخی ندارند؛ چون مردم به سفره‌هایشان نگاه می‌کنند و از جریاناتی که آنها را به انتخابات دعوت می‌کنند سؤال می‌پرسند که چرا در انتخابات شرکت کنیم؟یعنی هر مجلسی هم مدنظر نیست؛ مجلسی کارآمد و دارای استقلال رأی باشد. مثلا واقعا فسادهایی که در دوره این دولت دیده می‌شود در همه دولت‌های قبل بی سابقه بوده ولی از مجلس کنش جدی نمی‌بینید؛ مثل اینکه وزیر را استیضاح کنند. مردم تماشاچی و داور خوبی هستند. پس بحث دیکتاتوری مطرح نیست چون هیچ قدرتی نمی‌تواند مجلس را از قانون اساسی و انتخاب مردم دور کند. اما می‌تواند یک مجلس بی خاصیت تشکیل شود که الآن صدای خودشان هم درآمده نسبت به اینکه چرا کم کنش یا بی کنش هستند.