آیا تصمیم برحضور انبوه در انخابات است؟
مسیر سخت مشارکت سیاسی
همدلی| آفاق فقیهی: سد پیشروی «گفتوگو» شکسته شد یا مسیر سیاسی به سمت تلطیف – به قدر نیاز- در آستانه انتخابات حرکت میکند؟ این سوالی است که اگر نظر مردم را جلب نکرده باشد، حداقل در میان نخبگان سیاسی کشور رد و بدل میشود.
برآیند کلی تحلیلهایی که در رسانهها و اظهارنظرهایی که از سوی فعالان سیاسی دو طرف ترازوی نامتعادل سیاست در کشور جریان دارد بیان روشنی است از تغییر ناگهانی، اما دیرهنگام. تغییر در شیوه ثبت نام انتخابات و گلایهای که «حسن روحانی» تلویحا از آن به عنوان مانعی بر سر راه حضور همه جریانها ذکر کرده بود، دستانداز اولیه را به تردیدهای موجود برای حضور تحمیل کرد. شکل و فرم ابتدایی حضور کاندیداها بیانگر این نکته است که این تغییر در فضای سیاسی، جاماندگان از انتخابات را دیگر با خود ندارد اما ممکن است فیلترهای بعدی راه بازتری را برای حضور ایجاد کنند. آنچه که در مناظره حسین شریعتمداری و محسن هاشمی گذشت، نشان داد گفتوگوها درباره عملکرد شورای نگهبان پس از رد صلاحیتهای اولیه در جریان است، چنانکه گمانهها و تفاسیر مختلفی از دیدار اعضای شورای نگهبان با رهبر انقلاب روایت میشود، روایتهایی که هر کدام از دو طرف سیاسی به ظن خود درباره آن سخن گفتهاند و تاکنون مورد تایید یا تکذیب قرار نگرفته است.
حوصله گدایی صلاحیت نیست
پس از آخرین اظهارات رهبری و تاکید بر ضرورت حضور همه دیدگاهها و گرایشهای جناحی در انتخابات، وزیر کشور اینگونه ابراز داشته که تا اینجای کار همه گروهها و سلایق حضور دارند. اما به نظر میرسد برخی گروههای سیاسی چنین گفتهای را قبول ندارند و بر ردصلاحیتهای اولیه نقد وارد میکنند. محسن هاشمی در مناظره با حسین شریعتمداری گفته است: «انتخابات پرشور نیازمند رقابت جدی است و رقابت جدی با اینگونه ردصلاحیتها در هیئتهای اجرایی ایجاد نمیشود. گروه معتدل و بخشی از اصلاحطلبان میانهرو میخواهند رقابت پرشور شکل بگیرد، چرا که میدانند در انتخابات پرشور برنده میشوند ولی با نظارت استصوابی که الان در کشور حاکم است و با برخی حرکتها حوصله گدایی صلاحیت را ندارند. بروند این و آن را ببینند و صلاحیتشان را ثابت کنند و بتوانند ثبت نام کنند.»
هاشمی میگوید: « باید کاری کنیم که شورای نگهبان اینگونه عمل نکند. مثال واضح داریم، به گذشته و از مجلس ششم به بعد نرویم. در همین انتخابات اخیر، آیت الله هاشمی رد صلاحیت شده، آقای لاریجانی رد صلاحیت شده، آقای جهانگیری رد صلاحیت شده، آقای ضرغامی رد صلاحیت شده( با خنده). شورای نگهبان فراقانونی عمل میکند و باعث می شود منویات مقام معظم رهبری در همین انتخابات هم عمل نشود.»
چنانکه عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا نیزبه خبرآنلاین میگوید: « دستگاههای نظارتی و اجرایی باید بخشی از پیش نیاز مشارکت در انتخابات را رقم میزدند. تردیدی نیست که تکرار این تذکر از جانب رهبری به معنای ناخرسند بودن از برخی عملکردهاست. آقایان درشورای نگهبان باید این نوع تنگنظریها را جبران کنند و زمینه انتخابات مشارکتی را فراهم بسازند.»
سلیمینمین با اشاره به دفاع برخی چهرههای سیاسی از مشارکت ۲۰ تا ۳۰درصدی در انتخابات، اینگونه اظهارنظر میکند: «فاصله این نگاه با نگاه رهبری بسیار زیاد است. آنان دم از منویات رهبری و پیروی از ایشان میزنند اما با منویات رهبری فاصله زیادی دارند.»
بن بست تئوریک در جبهه اصلاحات
با اینحال بهنظر میرسد، رسیدن به مشارکت در انتخابات نیاز به گفتمانسازی و ایجاد انگیزههایی در درون جامعه دارد که فراتر از حوزه نخبگان سیاسی، «ضرورت پنداری» حضور را در جو سیاسی رخوت زده امروز ایجاد کند. این موضوعی است که شاید با تایید صلاحیتهای نهایی و تغییر روند در نگاه اجرایی به انتخابات نیز حاصل نشود. به نظر میرسد تغییر گفتمان اجتماعی بعد از حوادث سال گذشته مهمترین سدی باشد که جامعه را به سمت بیتوجهی و برخی جریانهای سیاسی را به «خلاء تصمیم موثر» در مواجهه با بدنه اجتماعی رسانده است. با این وجود برخی گمانهها بعد از حضور روحانی و نشستهای اخیر او که با بیان ایجابی در حوزه سیاسی همراه بود به این سو برده، شاید بخشی از میانهروهای اصلاحطلب و اصولگرایان چسبیده به بخش میانی دو جناح بتوانند تغییر روند کلی را در زمان باقیمانده شتاب دهند. برخی مانند «جعفرزاده ایمن آبادی» معتقدند؛ مجموعه کارگزاران، اتحاد ملت و دیگر گروهها باید یک وفاق ایجاد کنند و آقایان عارف و جهانگیری ورود کنند تا بر فضای انتخابات گرما ببخشند.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده ادوار مجلس، درباره بن بست تئوریک اصلاح طلبان در شرایط فعلی به «منیبان» میگوید: « نمیگویم اصلاح طلبان در فقدان مانیفست به سر میبرند، اما اتفاقی که الان در اصلاحات افتاده این است که نتوانسته، یک تصمیم واحد حزبی بگیرد و از این بن بست خارج شود. بالاخره اصولگرایان با یک طراحی تلاش کردند اصلاح طلبان را از مدار انتخابات خارج کنند و متاسفانه اصلاح طلبان در تله تندروهای اصولگرایان افتادند. در حالیکه اصلاح طلبان باید مراقبت میکردند و در این تله نمیافتادند. فاصله گرفتن اصلاح طلبان از انتخابات در هر دوره اشتباه بزرگی است. اصلاح طلبان باید ورود و ثبت نام میکردند.»
استراتژی چندگانه اصولگرایان
ایمنآبادی در ادامه درباره تلاش اصولگرایان برای عدم مشارکت اصلاحطلبان بیان میکند: «اصولگرایان چند استراتژی دارند: اول دلسرد کردن مردم و سپس ناامید کردن مردم است. اصلاح طلبان نیز به یک استراتژی خوب و واحد نرسیدند. من معتقدم که در این فرصت باقیمانده اصلاح طلبان باید با یک خانه تکانی، خود را بازیافت کنند و سریع به عرصه قدرت و سیاست برگردند و با یک لیست وارد شوند. اصلاح طلبان نباید فریب حرفهای کوچه بازاری را بخورند و به مردم بفهمانند که تغییر از صندوق انتخابات میگذرد. خیلی طبیعی است که اصولگرایان فضا را برای اصلاح طلبان ببندند. اصلاح طلبان باید غر بزنند و شکایت کنند اما از انتخابات فاصله نگیرند. »
جعفرزاده ایمن آبادی درباره رجوع مردم به اصلاح طلبان میگوید: «نمیگویم مثل گذشته مردم رجوع میکنند اما قطعا تغییراتی ایجاد میشود. بالاخره خواص در جبهه اصلاحات وجود دارند که باید با مردم صحبت کنند تا به جامعه بفهمانند که عدم مشارکت در انتخابات خواست اصولگرایان است که نباید در آن بازی کرد. جریان اعتدال به نظر من بهترین استراتژی را انتخاب کرد. اصلاح طلبان باید از این خواب رفتگی نجات یابند و بازی را به دست پایداری ندهند.»
با این حال احتمالا تا ماه ها آینده تلاش گروههای سیاسی و افرادی چون عارف و روحانی در ضلع سوم انتخابات ،در کنار اضلاع اصولگرای تندرو و میانه، برای ایجاد ضرورتهای مشارکت بخشی از مردم افزایش خواهد یافت، چنانکه «عبدالرضا داوری» مشاور پیشین «محمود احمدینژاد» در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «نه تنها صلاحیت حسن روحانی در انتخابات خبرگان تایید خواهد شد، بلکه با فضای ایجاد شده، رئیس جمهور سابق میتواند رهبری یک جبهه فراگیر انتخاباتی در مجلس را هم برای تغییر در وضع موجود، با هدف حل مشکلات کشور به دست گیرد.»