قشر فرودست و آسیبهای اجتماعی
شهراد شاهرخی طهرانی (تحلیلگر مسائل اجتماعی)قشر فرودست و آسیبهای اجتماعی
شهراد شاهرخی طهرانی (تحلیلگر مسائل اجتماعی)
در جامعه امروز ما که طبقات فرودست و متوسط یکی شدهاند، بایستی کمی تأمل کرده و ریشهیابی کرد. متأسفانه در جامعهای زندگی میکنیم که اقشار مرفه جامعه به فکر خویش همچنان در حال ثروت اندوزی هستند و گروه دیگر یعنی قشر کارگر و فرودست جامعه و حتی طبقه متوسط نیز هر روز فقیر تر و آسیب پذیر تر میشوند. براستی چرا باید اینگونه باشد؟
اینجاست که گاهی به عدالت خرده میگیریم و از این وضعیت شاکی هستیم. لذا بایستی از دیدگاه آسیب شناسی به این موضوع وارد شد. وقتی قشر ضعیف جامعه نتواند از پس هزینههای زندگی خویش برآید، افسردگی بهوجود میآید و این افسردگی تبدیل به ناراحتی و دلخوری میشود و این بین افراد اصطحکاک و برخورد ایجاد میشود و این خشونت در جامعه فرودستان کار را به جایی میکشاند که از سر ناچاری به مواردی چون سرقت، تجاوز، اعتیاد و درگیری و جنایت در اجتماع دست میزنند. به حقیقت در خواهیم یافت که اگر مرفهین بیدرد جامعه فکری برای این بحران نکنند، این آسیبهای اجتماعی که اشاره شد دامن آنها را هم خواهد گرفت و جامعه در یک آنارشیسم فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و هرج ومرج ایجاد میشود.
در واقع جمعیت زیادی از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. این نشان میدهد که سیاست اجتماعی جامعه به سمتی پیش میرود که فقط یک دهک و طبقه قلیل، ثروت را در اختیار گرفتهاند. این موضوع بسیار نگران کننده است و صورت خوبی نخواهد و پیامدهای منفی آن مانند یک غده چرکین از پوسته رها شده و در جامعه سر باز میکند.
جامعه به بدن انسان یا یک موجود زنده تشبیه میشود که یک بخش یا بخشهایی از آن دچار آسیب یا بیماری شده است. بنابراین همانطورکه پزشک تلاش میکند بیماری را تشخیص و آن را درمان نماید، مدیران و برنامه ریزان جامعه هم به شناخت آسیب¬های اجتماعی و درمان آنها بایستی اقدام ¬کنند. وقتی بدنه جامعه دچار آسیب شود به همان اندازه و یا بیشتر، روح و روان جامعه و مردم هم آسیب پذیر خواهد بود؛ باید توجه داشته باشیم که این روان افراد است که جسم را سرپا نگه میدارد، پس نبایستی به جسم و بدنه آسیب جدی وارد شود، چون روان و روح جامعه هم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.اعتیاد، طلاق، حاشیه نشینی، سرقت، خودکشی، بیخانمانی، مهاجرت، فقر و بیکاری و فحشاء از جمله مظاهر آسیبهای اجتماعی در جامعه است که ریشههای آن تا حدود زیادی به فرهنگ و فرهنگسازی یک جامعه برمیگردد. باید سیاست اجتماعی و اقتصادی جامعه به سمتی برود که همه مردم بتوانند از عدالت برخوردار بوده و از سفره مملکت و جامعه بهرمند شوند و کمی از زیر بار فقر و بدبختی بیرون بیایند؛ آسیبهای اجتماعی که به تعبیر بعضی از اندیشمندان حاصل و معلول مستقیم انقلاب صنعتی هستند، در اکثر جوامع وجود دارند و تاثیرات خود را میگذارند. اما آن چه جوامع مختلف را در این مورد از هم متفاوت میسازد، نوع نگرش این جوامع به علل به وجود آورنده آسیبها و راهکارهای اصلاح وبهبود آن است. درزمان حاضر وضعیت جامعه از نظر آسیبهای اجتماعی رضایتبخش نیست و آقایان مسئول بایستی فکری به حال این وضعیت کرده و از آسیبهای بیشتر در جامعه جلوگیری به عمل آورند.