مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دیپلماسی آمریکایی بر فراز قتل عام نوار غزه

علی منتظری( تحلیل‌گر مسایل خاورمیانه)

  اکنون با قاطعیت می‌توان گفت در طول 50 سال اخیر‌‌‌‌‌‌‌، هرگز شبه نظامیان جهان نتوانسته‌‌اند رویدادی را خلق کنند که “ طوفان الاقصی “ در 7 اکتبر 2023 خلق کرده است. بله، اسرائیل نیز صفحه‌‌‌‌ای  جدید در رویارویی با این شبه نظامیان خلق کرده است که تا کنون جهان در پنجاه سال اخیر به خود ندیده است.... قتل عامی سازمان یافته علیه ملتی که در پی تشکیل مرزهای بین‌المللی و پایتختی و هویتی رسمی و فلسطینی برای خویش است ... قتل عامی که پرچم آن “ انتقام سازمان یافته اسرائیل “  از ملتی است که شبه نظامیان حماس را در درون خود متولد کرده و در دامن خود پرورش داده و بزرگ کرده است‌‌‌‌‌‌‌، پرچمی که در دستان ارتشی قرار گرفته است که صفت “ ارتشی که هرگز شکست‌‌‌‌‌‌نمی‌خورد “ را بر خود نهاده است.
پنجاه سال پیش در چنین روزهایی در ششم اکتبر 1973 حمله مشترک ارتش‌‌‌‌‌های مصر و سوریه از صحرای سینا و بلندی‌‌‌‌‌های جولان ( که در سال 1967 به اشغال اسرائیل در آمده بود) و در حالی که ارتش اسرائیل همچنان در رقصو پایکوبی دستاوردهای بزرگ جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل بود، خطوط دفاعی شکست ناپذیر اسرائیل (دیوار بارلو) را در صحرای سینا در هم شکستند و پلاکارد افسانه شکست ناپذیری اسرائیل را در خاک‌‌‌‌‌های صحرای سینا زیر پا له کردند و آنگاه نخست وزیر اسبق اسرائیل “ گولدا مایر “ را وادار کردند تا مثل امروز دولت اسرائیل‌‌‌‌‌‌‌، دست به دامن “ رئیس جمهور جمهوریخواه اسبق آمریکا ریچارد نیکسون “ شود تا هیبت و حیثیت از دست رفته را به دامن ارتش اسرائیل بازگرداند.
... و تاریخ آن روز نیز امروز تکرار شد و پل هوایی آمریکا به اسرائیل موجب شد تا ارتش اسرائیل‌‌‌‌‌‌‌، آن چنانکه “انور سادات “ رئیس جمهور اسبق مصر می گوید “ از روز چهارم جنگ اکتبر این ارتش اسرائیل نبود که با مصر و سوریه می جنگید بلکه این آمریکا بود که سکان هدایت جنگ اکتبر را به دست گرفته بود و از روز چهارم در حقیقت جنگ بین آمریکا از یک سو و از سوی دیگر با مصر و سوریه بود و سربازان اسرائیلی به عنوان مهره‌‌‌‌‌های شطرنجی بودند که به دست پادشاه حامی اسرائیل‌‌‌‌‌‌‌، در صفحه بازی شطرنج جابجا می شدند. امروز با تفاوت هایی بسیار بزرگ‌‌‌‌‌‌‌، همان سناریو تکرار می شود و قرار است امروز چهارشنبه رئیس جمهور دمکرات آمریکا “جو بایدن” به رغم آن که دل خوشی از نخست وزیر راست افراطی اسرائیل ندارد (و در حاشیه اجلاس سازمان ملل ناخشنودی خود از نتنیاهو را بر ملا کرد) با سفر به اسرائیل و اردن برای خروج ارتش قدرتمند اسرائیل‌‌‌‌‌‌‌، که هیبت و بزرگی اش در برابر شبه نظامیان حماس سقوط کرده است را با موضعی دست بالا از ورطه بزرگترین شکست تاریخی اسرائیل به دست گروهی اندک از شبه نظامیان غیر کلاسیک جهان نجات دهد. آن چه که دیروز رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران آیت الله خامنه‌‌‌ای در باره نقش آمریکا در جنگ طوفان الاقصی می‌گوید بی شباهت به نقل قول انور سادات نیست. با آن که در نهایت راه رئیس جمهور اسبق مصر راه سازش و صلح را در پیش گرفت اما اعتراف تاریخی او که از چهارم جنگ اکتبر‌‌‌‌‌‌‌، ارتش مصر و سوریه با ارتش امریکا می‌جنگید، همچون ناقوسی در گوش هر مورخ و رمان نویسی صدا می کند.
آیت الله خامنه‌‌‌ای رهبر معظم انقلاب یکبار دیگر در اکتبر سال 2023 همین واقعیت تاریخی را مجددا به جهانیان گوشزد کرده و با تشریح شرایط بسیار خطرناک منطقه و تأکید بر اینکه دولت غاصب اسرائیل به علت جنایات جنگی در نوار غزه قطعاً باید محاکمه شود، دولت آمریکا را مسئول سیاست‌های رژیم غاصب دانستند و گفتند: بر اساس اطلاعات متعدد، سیاستگذار و تنظیم‌کننده سیاست جاریِ این روزهای ارتش اسرائیل، آمریکایی‌ها هستند و آمریکا در این قضیه مسئول است و باید مسئولیت خود را بشناسد.

اما آمریکا به کدامین جهت حرکت خواهد کرد؟ آیا ارتش آمریکا اسلحه به دست می‌گیرد و با مردم فلسطین در مرزهای غزه به جنگ مجاهدان حماس می رود ؟ آیا آمریکا که هرگز صلاحیت عهده داری هیچ گفتگوی صلحی را ندارد از زیر آوار خانه‌‌‌‌‌های ویران شده غزه دو باره پرچم صلح و گفت‌وگو بین فلسطینی‌ها و اسرائیل را بر می افراشد ؟
 آیا آمریکا به نداهایی که سراسر منطقه خاورمیانه و جهان را پر کرده است که خاورمیانه در حال حرکت بر روی نواری از بمب‌‌‌‌‌های در حال اشتعال است جواب مثبت می دهد و دولت دست راستی افراط گرای نتنیاهو را از ادامه مسیر نسل کشی باز می دارد ؟
 آیا در فصل جدیدی که شبه نظامیان حماس‌‌‌‌‌‌‌، از رویارویی با ارتش اسرائیل در فضایی کوچک به اندازه 365 کیلومتر مربع‌‌‌‌‌‌‌، و به عنوان سومین نقطه متراکم جهان گشوده‌‌اند، آمریکا می تواند آبروی از دست رفته ارتش اسرائیل  را احیاء کند ؟
 اگر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا معتقد است که دولت اسرائیل حق دفاع از نفس خود را دارد پس قتل عام فلسطینی‌ها را در کرانه غربی چگونه توجیه می کند ؟ آیا حدود 60 کشته و بیش از صدها تن مجروح در وقایع اعتراض آمیز این منطقه از فلسطین نیز دفاع از نفس اسرائیل به شمار می رود ؟ آیا جو بایدن می تواند درک کند که آمریکا صلاحیت خود برای ایجاد فرضیه دو دولت فلسطینی یهودی را از دست داده است؟
اما در درون دولت اشغالگر اسرائیل اکنون چه اندیشه‌‌‌ای می‌گذرد ؟ «جدعون لیوی» نویسنده معروف اسرائیلی در روزنامه هآارتس در این باره می نویسد :     
اسرائیل در آستانه آغاز جنگی زمینی و اشغالگری فاجعه آمیر بزرگی در نوار غزه قرار دارد،این جنگ می تواند به تاریخی منتهی شود که هرگز نه اسرائیل شاهد آن بوده است و نه غزه‌‌‌‌‌‌‌، بسیاری از سربازان اسرائیلی بدون دلیل کشته می شوند‌‌‌‌‌‌‌، مقدمه جنگی با کشتار جمعی بزرگی بر روی زمین در حال شکل گیری است، آن چه در غزه روی می دهد به مانند نکبت دومی است (پس از تشکیل دولت اسرائیل) که هیچ پیروزمندی از آن خارج‌‌‌‌‌‌نمی‌شود، رسانه‌ها و مطبوعات گماشته اسرائیلی هرگز تصویری واقعی از آنچه در غزه می گذرد به خوانندگان خود نشان‌‌‌‌‌‌نمی‌دهند‌‌‌‌‌‌‌، حقیقتی که اسرائیل آن را در باره غزه مخفی می کند‌‌‌‌‌‌‌، هرگز موجب‌‌‌‌‌‌نمی‌شود تا فاجعه غزه مخفی بماند.
وی ادامه می دهد : اگر طرح نابودی غزه کامل شود، در اندیشه جهان عرب و اسلام و جهان سوم‌‌‌‌‌‌‌، نکبت دوم شکل خواهد گرفت که در نتیجه آن صدها میلیون انسان از همه نقاط جهان دیگر هرگز وجود اسرائیل را نخواهند پذیرفت و در این شرایط اسرائیل هزینه‌‌‌ای را پرداخت خواهد کرد که سنگین تر از هر زمان دیگری است... و در پایان می نویسد : اسرائیل در حال ورود به جنگی فاجعه آمیز است گرچه عملا وارد این فاجعه شده است.
در سایه ترسیم چنین فضایی حتی از جانب اسرائیلی‌ها‌‌‌‌‌‌‌، آمریکا چگونه می خواهد رتق و فتق امور اسرائیل را به عهده گیرد ؟ آیا این سوال و این حقیقت قابل کتمان است که در سایه دهها سال حمایت بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل‌‌‌‌‌‌‌، و چشم پوشی آمریکا از جنایات و نسل کشی فلسطینی‌ها توسط ارتش اسرائیل در دهه‌‌‌‌‌های اخیر‌‌‌‌‌‌‌، رژیم اسرائیل در برابر یک خطر وجودی حقیقی قرار گرفته است ؟
پر واضح است که “جو بایدن” رئیس جمهور آمریکا در برابر بحرانی بزرگتر از انچه آمریکا فکرش را می کرد قرار گرفته است. آیا یک ماه پیش آمریکا حتی به ذهنش خطور می کرد که در کنار جنگ اکراین‌‌‌‌‌‌‌، پرونده‌‌‌ای به بزرگی جنگ “طوفان الاقصی” بر روی میزش قرار می گیرد؟
به زعم دوست و دشمن، دیپلماسی خونین اسرائیل که با آهنگ و موسیقی دولت راست‌گرای افراطی اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو در حال نواخته شدن است هرگز به سرانجامی‌‌‌‌‌‌نمی‌رسد و موجب خواهد شد تا دمیدن در این موسیقی، روند ترک خاورمیانه از سوی آمریکا را تشدید نماید و همه شمشیرهای‌‌‌‌‌های آمریکا در مقابل هم پیمانانش و دشمنانش را کند خواهد کرد.
آمریکای جو بایدن اکنون بهتر از هر زمان دیگری می داند که بحران اسرائیل بیشتر از هر زمان دیگری بر دوشهایش سنگینی می کند و رقبای روسی و چینی را بدون هرگونه قیمتی وارد نقشه بازی بزرگ خاورمیانه می کند.
از همین رو همه با تردید و نگرانی بسیار فزاینده‌‌‌ای سوال می کنند آیا سفر جو بایدن به اسرائیل به آتش بس جدیدی بین فلسطینی‌ها و رسیدگی به پرونده دولت آپارتاید نتنیاهو منجر خواهد شد و یا آن چنان که سیاست خارجی ایران می گوید منطقه در آستانه نبردگی بزرگ و غیر قابل کنترل در خاورمیانه غوطه ور خواهد شد‌‌‌‌‌‌‌، نبردی که زمان و مکان نبرد، افق آن را تبیین خواهد کرد؟