تحلیل « همدلی » از جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران در حوزه آموزش :
رکورد زنی ترک تحصیل پسران
همدلی| گروه اجتماعی: با وجودیکه آموزش و پرورش اعلام کرده که بی سوادی به کمترین میزان خود در تاریخ کشور رسیده و در شرایطی که دولت درصدد تعطیل سازمان نهضت سوادآموزی است، طبق بررسیها به طور کلی در میان سه دوره تحصیلی، در سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲ بیشترین نرخ ترک تحصیل مجموعا در دوره متوسطه اول رخ داده که که بیشترین آنها را پسران تشکیل می دهند .
مرکز آمار ایران اخیرا گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران را منتشر کرده است که حاوی آخرین اطلاعات فصلی و سالانه شاخصهای جمعیت، آموزش، سلامت و ... از سال ۱۳۹۵ تا فصل بهار ۱۴۰۲ است.
در فصل آموزش این گزارش به مواردی، چون آخرین آمار باسوادی، ترک تحصیل، نسبت معلم به دانش آموز، نرخ پوشش تحصیلی در مقاطع تحصیلی مختلف و سرانه فضای آموزشی پرداخته شده است. اطلاعات از وزارت آموزش و پرورش جمعآوری شده است. در گزارش اکوایران به طور مفصل به نرخ ترک تحصیل پرداخته میشود.
نرخ ترک تحصیل
ترک تحصیل به دانش آموزی اطلاق میشود که حین تحصیل، بعد از قبولی یا مردودی، به هر دلیلی نظام آموزشی را ترک کرده باشد. این نرخ از تقسیم تعداد دانشآموزان مردودی مشغول به تحصیل در سال جاری برتعداد دانش آموزان سال قبل درهمان پایه ضربدر ۱۰۰ محاسبه میشود.
بر اساس به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ ترک تحصیل در دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵، عدد ۰.۹۹ بوده که بعد از پنج سال در سال تحصیلی ۱۴۰۲_۱۴۰۱ به عدد ۱.۲ درصد رسیده و روند افزایشی را نشان میدهد. این نرخ در متوسطه اول نیز ۴.۱۱ درصد بوده که به مرور به ۵.۴۷ درصد رسیده و سیری صعودی را ثبت کرده است. در دوره ابتدایی و متوسطه اول، بیشترین نرخ ترک تحصیل در دوره مورد بررسی یعنی سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲ بود.
در متوسطه دوم، اما نرخ ترک تحصیل از ۴.۵۳ درصد به ۴.۰۴ درصد رسیده که بیشترین نرخ ترک تحصیل در دوره مورد بررسی متعلق به سال تحصیلی ۱۳۹۶_۱۳۹۵ با نرخ ۴.۵۳ درصد بوده است. آمارها نشان میدهد در سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۰ نرخ ترک تحصیل به کمترین میزان خود در این دوره رسیده و عدد ۲.۳۲ درصد را ثبت کرده است.
آمار متوسطه
طبق بررسیها به طور کلی در میان سه دوره تحصیلی، در سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲ بیشترین نرخ ترک تحصیل مجموعا در دوره متوسطه اول رخ داده است. در این میان همچنین بیشترین رقم ثبت شده متعلق به نرخ ترک تحصیل پسران در دوره متوسطه اول به میزان ۶.۵۴ درصد است.
نکته دیگر در بررسیهای انجام شده متعلق به دوره متوسطه دوم است. در سال تحصیلی ۱۳۹۹_۱۳۹۸ نرخ ترک تحصیل مجموعا رقم ۳.۶۷ درصد بوده که در سال بعدی به رقم ۲.۵ درصد تنزل یافته است. این موضوع در سال تحصیلی بعدی نیز ادامه داشته و نرخ ترک تحصیل به رقم ۲.۳۲ درصد کاهش یافت. از سوی دیگر، اما در سال تحصیلی ۱۴۰۲_۱۴۰۱ نرخ ترک تحصیل به میزان ۴.۰۴ افزایش یافت که تقریبا رشدی ۲ برابری را نسبت به سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۰ تجربه کرده است.
عوامل موثر در ترک تحصیل
مسلما عوامل مختلفی در عدم علاقه دانش آموزان به ادامه تحصیل تاثیر گذار است. اکثر دانش آموزان با قرار گرفتن در شرایط نامناسب اجتماعی، اقتصادی، رفاهی و عوامل متاثر از شرایط نابسامان آموزشی علاقه خود را به تحصیل از دست می دهند.
در این میان به گفته کارشناسان، محیط نامناسب خانه و خشونت های رفتاری برخی معلمان، فقر مالی و فقر انگیزشی بیشترین نقش را در این تصمیم گیری دارد. تنبیه معلمان، تکالیف و بار درسی سنگین و عدم یادگیری درست برخی دانش آموزان بیش فعال، سختگیری بیش از حد خانواده و مدرسه، زمینه های ترک تحصیل را ایجاد می کند.
«مرضیه داداش زاده» کارشناس آموزشی، مهمترین دلیل افزایش نرخ ترک تحصیل در سالهای اخیر را به بیماری کویید ۱۹ نسبت می دهد و می گوید،: به اعتقاد من پس از همهگیری بیماری کرونا و مجازی شدن آموزش، بسیاری از خانوارها توان تهیه تجهیزات مورد نیاز برای آموزش مجازی را نداشته و به ناچار برخی دانشآموزان از تحصیل باز ماندند. در این میان مقایسه نرخ ترک تحصیل دوره ابتدایی میان دختران و پسران نشان میدهد که نرخ بیشتر متعلق به دختران است. به طور مثال در سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۳۹۹ که در دوران اوجگیری کرونا بوده، نرخ ترک تحصیل دختران رقم ۱.۲۰ درصد ثبت شده درحالیکه این نرخ در پسران رقم ۱.۱۶ درصد بوده است. این نرخ، اما در سال تحصیلی پیشین (سال تحصیلی ۱۳۹۹_۱۳۹۸) برای دختران و پسران به ترتیب ۱.۱۳ درصد و ۰.۹۷ درصد ثبت شده است که میزان کمتری را نشان میدهد.
کار یا تحصیل؟
این کارشناس آموزشی در گفت و گو با «همدلی» علت دیگر ترک تحصیل را علاقه دانش آموزان برای ورود به بازار کار دانسته و می گوید: با مجازی شدن مدارس در دوران کرونا برخی دانش آموزان به بازار کار وارد شدند که با آغاز مدارس مجدد به آموزش برنگشتهاند و همچنان در بازار کار باقی ماندهاند. در کنار مجازی شدن آموزش و ناتوانی دهکهای پایین جامعه در تهیه تجهیزات آموزشی باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که وارد شدن دانشآموز به بازار کار میتواند کمک خرجی برای خانوار باشد و همین دلیلی برای عدم بازگشت او به آموزش است.
اما بعد اقتصادی ترک تحصیل دانش آموزان به همین جا ختم نمی شود. اسفند سال ۱۴۰۱، دادههای بانک مرکزی نشان داد نرخ تورم میانگین در گروه خوراکیها و آشامیدنیها میزان ۷۰.۸ درصد است. درکنار این باید به تورم آموزش هم نگاهی داشته باشیم که میزان ۳۲.۴ درصد ثبت شده و از میزان شاخص کل که رقم ۴۵ درصد ثبت شده هم کمتر است. برخی تحلیلگران اذعان دارند که رشد قیمت خوراکی، هزینههای خانوارهای کم درآمد را بالا برده که ممکن است دلیلی برای حذف آموزش از سبد مصرفی برخی خانوارهای دهک پایین جامعه باشد.
همچنین آمارها نشان میدهد که در بهار ۱۴۰۲ قیمت خدمات مربوط به «آموزش» نسبت به بهار ۱۴۰۱ بیش از ۵۲ درصد افزایش یافته است. به نظر میرسد یکی از دلایل این افزایش، بالارفتن تعرفه مدارس غیرانتفاعی در بهار امسال باشد. خبرهای منتشرشده حاکی از آن است که شهریه برخی از این مدارس از ۱۸ تا ۳۰ میلیون تومان افزایش یافته است.
داداش زاده، با تاکید براینکه آمارها نشان میدهند که از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۱ ، تورم میانگین بخش مسکن روندی صعودی را طی کرده است می گوید: به عنوان مثال در سال ۱۴۰۱ که بیشترین نرخ ترک تحصیل در دوره ابتدایی و متوسطه اول ثبت شده است، بیشترین تورم میانگین بخش آموزش نیز رخ داده است. در واقع افزایش هزینههای زندگی و تورم باعث شده خانوارهای دهکهای پایین جامعه آموزش را از الویت خود خارج کرده و سعی در تامین نیازهای ضروریتر مانند تامین خوراک کنند.
شرایط فرهنگی
به گفته این کارشناس آموزشی بعد دیگر ترک تحصیل دانش آموزان را باید در شرایط فرهنگی جستجو کرد چرا که به اعتقاد وی ضرورت تحصیلات در برخی مناطق و خانواده ها هنوز هم روشن نشده است: بسیاری از خانواده ها نه تنها تحصیل را راهی برای رشد و ترقی فرزندان خود قبول ندارند بلکه آن را مانعی می دانند برای اینکه فرزندانشان به آن ها در کار هایشان کمک نکنند.البته چنین تفکری بیشتر در مناطق روستایی دیده می شود، که ادامه تحصیل را یک بار اقتصادی اضافی تلقی می کنند. در واقع برای آن ها کار کردن ارزش بیشتری از تحصیلات دارد، این مورد بیشتر برای پسر ها صدق می کند.از عوامل دیگر ترک تحصیل در ابتدایی ازدواج زود هنگام دختران است. در برخی فرهنگ ها ازدواج دیر هنگام مسئله نگران کننده ای است. در واقع بسیاری از والدین ازدواج را سرنوشت نهایی دختران می دانند، ازدواج زود و رفتن به خانواده همسر برای آن ها یک ارزش محسوب می شود.
نا امیدی از آینده
از سوی دیگر شرایط موجود بین افراد تحصیل کرده و وجود بیکاری شایع بین آن ها ذهنیت و باورهای غلط را در دانش آموزان به وجود می آورد، که تحصیل زمینه مناسبی برای رشد و ترقی در زمینه شغلی نیست و آن ها با مشاغل آزاد و کار کردن از سنین کم و کسب تجربه می توانند در آینده موفق تر شوند. به این معنی که آنها امید خود را برای انتخاب شغل مناسب از طریق تحصیل از دست می دهند و به جای صرف زمان خود به تحصیل در مدارس ترجیح می دهند سریع تر به درآمد برسند.
پیامدهای ترک تحصیل دانش آموزان در دبستان
اما آنچه مسلم است اینکه شاید اصلی ترین پیامد ترک تحصیل در تمامی مقاطع، ایجاد جامعه ای مملو از افراد بی سواد باشد. ترک تحصیل دختران نوجوان و ازدواج زود هنگام، موجب تقبل مسئولیت زود هنگام، همسری و ایجاد نسلی از مادران جوان که به جای تحصیل و پرورش مهارت های فردی و شخصی خود می بایست مسئولیت ازواج و بچه داری را بپذیرند.
در چنین شرایطی قطعا مادران جوانی که از تحصیل باز زده اند علاوه بر کاهش سلامت روانی آن ها، در تربیت و آموزش دروس به فرزندان خود نیز به مشکل بر می خورند و آینده فرزندان خود را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. از سوی دیگر هر اندازه سواد بانوان یک جامعه بالا باشد، سلامت جسمی و روانی آن جامعه بالاتر خواهد بود و در رفاه بیشتری به سر خواهد برد.