مجازستان
داشتم با بچهام قایمموشک بازی میکردم. یه جایی قایم شدم که نتونه راحت پیدام کنه. در حالی که از پیداکردنم ناامید شده بود میگفت: مامان این فقط یه بازیه، حالا نمیخواد خیلی جدیش بگیری!(هاویشام)
به دخترام بعد از غذا گاهی دسر میدم ولی بهشون نمیگم چیه و میگم اگه غذاشون رو خوب بخورن سوپرایز داریم بعد از غذا. امروز دختر کوچیکه که داشت بعد از غذا دسرش رو میخورد گفت: میشه یه دستمال بهم بدی؟ دستام سوپرایزی شده :)) (همسایهی طبقهی سوم)
آمریکاییها وقتی میخوان بفهمن چه مشکلاتی تو کشورشون وجود داره, اخبار ایرانو نگاه میکنن. (ماحی)
یک مدل ایستادن هست به اسم «پدر منتظر». اینطوریه که پدر با دو دختر و همسرش میره تو یک پاساژی که فقط پوشاک زنانه داره.مادر و دخترها میرن تو مغازه ها و پدر میره جلوی یک ویترین، کمی شکمش رو میده جلو، تو گودی کمرش با دست راست مچ دست چپش رو میگیره و بیانگیزه به اجناس نگاه میکنه.(shex)