خیانتی با اسم رمز «زمستان سخت اروپا»
محمدجواد پهلوان (مدرس دانشگاه)آنچه که از شواهد و قرائن بر می آید آن است که مقامات کشورمان حساب ویژهای بر «زمستان سخت» اروپا باز کرده اند. مقامات مذکور تصور میکنند مخاصمه شکل گرفته میان روسیه و اروپا موجب آن میشود که قاره سبز در تامین انرژی دچار اشکال شود و از این رو مجبور شود دست نیاز به سوی تهران دراز کند. حتی گفته میشود دست بالا گرفتن مذاکره کنندگان هستهای در مذاکرات احیای برجام از همین رو بوده زیرا این تحلیل شده که بهرحال و دیر یا زود اروپاییها برای رفع مشکل انرژی خود هم که شده به آمریکا فشار آورده تا در برابر تهران کوتاه بیاید وارتباطات تحت عنوان احیای توافق هستهای شکل بگیرد.
اما هر چه قدر که جلوتر میرویم به نظر میرسد محرز میشود که مقامات مذکور اشتباه محاسباتی داشتهاند؛ چرا که اروپاییها بیش از آنکه به دنبال به دست آوردن دل تهران باشند، عطف به اتفاقات اخیر شمشیر را از رو بسته و حتی دست به تحریم ایران زدهاند؛ فلذا بسیار بعید میرسد در آینده نهچندان دور نیز اتفاق خاصی در این زمینه رخ دهد و ورق بازی به نفع ما برگردد.
قصد دارم صرفنظر از هر پیشبینی دو نکته را در خصوص چرایی اشتباه محاسباتی تئوریسینهای این تحلیل در این باب عرض کنم :
اول اینکه روسها نگاهی که به تهران دارند نگاه به یک شریک نیست؛ بلکه مقامات کرملین این تصور غلط را دارند که تهران زیر پرچم روسیه است و برای منافع این کشور حاضر است هر اقدامی را صورت دهد. بنابراین نگاه حکم از منظر روسها نگاه یک کارفرما به کارگر است. از همین رو و بر این اساس آیا کرملین خواهد گذاشت از قبل تحریمهای سنگین این کشور تهران نفعی از آن ببرد؟ هرگز! روسها در این زمینه بسیار حسابگر بوده و به انحای مختلف تلاش کرده و میکنند تا ایران بازار آنها را نگیرد. آنان در گام نخست با اقدامات خود اجازه احیای برجام را ندادند و حالا هم به نوعی تهران را شریک جنگ اوکراین کردهاند تا به طور کل نفعی نصیب ایران نشود. بهطور نمونه ایران بارها و بارها مشارکت نظامی در جنگ اوکراین را تکذیب کرده و گفته پهپادی به روسیه نداده است، ولی روسها اصرار دارند که چنین نیست و تصاویر مخدوشی به طور مشکوک در حال انتشار است. از واکنشهای اخیر وزارت خارجه نیز برمیآید که اصرار روسها بر مشارکت ایران در جنگ اوکراین هماهنگ شده نیست و تهران از این موضوع راضی نیست.
نکته دومی که میخواهم عرض کنم مدل مدیریتی و حکومتداری در کشورهای توسعهیافته اروپایی است. بنده عطف به تجربه میخواهم عرض کنم در این کشورها نوع کشورداری به شکلی نیست که مشکلات بر روی هم تلنبار شود و مسائل باقی بماند. آنجا بیش از شعارپراکنی، تصمیمگیری میشود تا مسائل مرتفع گردد. اگر مشکل انرژی وجود دارد بایستی به دنبال راه حل بود. راه حل هم میتواند از راه صرفهجویی باشد و هم اتخاذ برخی تدابیر برای جایگزین نمودن گاز روسیه. فیالمثل چند روز پیش خبری خواندم مبنی بر اینکه در آلمان تصمیم گرفته شده مسیر 20 ساله برای رفتن به سمت انرژی پاک را در دو سال طی کند. دولت در این زمینه در حال اهدای وامهای متناسب به مردم است تا در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهند. بنابراین، اینگونه نیست که دولت دستور دهد و چند بخشنامه صادر کند و تمام، بلکه به صورت جدی وعملی پای کار است و براساس ضوابط و قوانین به مردم کمک ملی میکند تا دستگاههای لازم برای جایگزین کردن منبع انرژی را در خانههای خود نصب کنند. میخواهم اینگونه نتیجه بگیرم که بایستی مشخص شود این حساب باز کردن آقایان بر«زمستان سخت اروپا» بر اساس چه متر و معیارهایی بوده و چقدر این موضوع در عدم احیای برجام نقش داشته است. به نظر میرسد ما با خیانتی با اسم رمز «زمستان سخت اروپا» مواجه هستیم!