از آرمان‌گرایی تا واقع‌گرایی
مجید صیادنورد (دکترای اندیشه سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2451
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نگاهی به زندگی و هنر «پابلو پیکاسو»؛

هنرمندی است که دنیا را مکعبی می‌دید

همدلی| ستاره قاسمی - «پابلو دیه‌گو خوزه فرانسیسکو دِ پائولا خوان نِپُموسِنو ماریا دِ لُس رِمِدیوس سیپریانو دِ لا سانتیسیما ترینیداد مارتیر پاتریسیو کلیتو روئیس ای پیکاسو.» باورش شاید سخت باشد، اما این اسم طولانی، نام کامل نابغه اسپانیایی است! نقاش، شاعر، پیکرتراش، گراوُرساز، سرامیک‌کار و طراح صحنه‌ای که یکی از مشهورترین هنرمندان تاریخ به شمار می‌رود.
نام پیکاسو با کوبیسم گره خورده؛ او یکی از پدیدآورندگان این سبک بود و انقلابی بزرگ در نقاشی برپا کرد. «کوبیسم» برگرفته از واژه «cube» به معنای «مکعب» است. کوبیسم به حدی شهرت و اهمیت پیدا کرد که بر مجسمه‌سازی نیز اثر گذاشت. در «مالاگا» شهر خودمختار واقع در اسپانیا به دنیا آمد اما بیشتر عمرش را در فرانسه سپری کرد و در بخش «موژن» این کشور درگذشت.
جست‌وجوگر بود، نوگرا و پُرکار. پدرش هم با نام «خوزه روئیس بلانکو» نقاش بود. وقتی 20 ساله شد نام خانوادگی مادرش را برای خودش انتخاب کرد و بدین ترتیب نام او شد «پابلو پیکاسو». از کودکی نزد پدرش، نقاشی را فرا گرفت. عادت داشت بدون برداشتن قلم و با یک حرکت، نقاشی بکشد. بعضی وقت‌ها حتی به کاغذ، نگاه هم نمی‌کرد.
به آکادمی هنرهای «لا لُنخا» رفت و تحصیلاتش را ادامه داد. در ابتدا تنها کارش، نگاه کردن بود، به مکان‌های مختلف می‌رفت و به تماشای تمام مناظری می‌نشست که توجهش را جلب می‌کرد؛ اتفاقی که دید وسیعی از جهان پیرامونش به او داد و بعدها در شاهکارهایش نمود پیدا کرد.
چندی بعد همراه با «ژرژ براک»، سبک کوبیسم را پایه گذاشت. «براک» از ترکیب سنجاق و میخ بهره گرفت و «پیکاسو»، تخته و موارد دیگری را اضافه کرد. در آستانه 20 سالگی بود که «دوره آبی» زندگی‌اش را رقم زد. در فاصله سال‌های 1901 تا 1904 تابلوهایی خلق کرد که آبی، رنگ غالب‌شان بود و فضایی غم‌انگیز داشت؛ تصویری از مردمان فقیر و مست.
درباره زندگی شخصی‌اش، روایت‌های ناخوشایندی مطرح شده؛ چندی پیش «اُلافور الیاسون»، هنرمند مشهور در عرصه چیدمان، صحبت‌هایی جنجالی انجام داد و پیکاسو را در سوءاستفاده از زنان با «هاری واینستین»، تهیه‌کننده هالیوودی محکوم به آزار جنسی زنان مقایسه کرد. «جودیت بنهامو» نویسنده کتاب «نقاش‌ها همیشه پول دوست داشته‌اند» نیز معتقد بود پیکاسو مانند بسیاری از نابغه‌ها یک هیولا بود و اشتهای جنسی او انگیزه‌های خلاقانه‌اش را تقویت می‌کرد.
 شاهکارهای بی‌پروا
شاهکارهای بسیاری از پیکاسو به جای مانده که شاید صدها مقاله و کتاب برای تفسیرش نوشته شده است. یکی از مشهورترین تابلوهای پیکاسو، اثر عظیم «گوئرنیکا» با ابعادی حدود سه و نیم در هفت و نیم متر به شمار می‌رود؛ اثری یادآور شهر «گوئرنیکا» در اسپانیا که سال 1937 توسط نیروی هوایی آلمان نازی به صدراعظمی «آدولف هیتلر» و ایتالیای فاشیستی به نخست‌وزیری «بنیتو موسولینی» از متحدان «ژنرال فرانکو» بمباران شد.
«دوشیزگان آوینیون» یکی دیگر از آثار برجسته پیکاسو محسوب می‌شود که طبق آنچه هفته‌نامه «نیوزویک» نوشته، مهم‌ترین اثر هنری در صد سال گذشته است. این اثر، شاخص‌ترین تابلو در سبک کوبیسم محسوب می‌شود که در ابتدا، بسیاری از دوستان «پیکاسو» از جمله «آنری ماتیس»، دوست و هنرمند مشهورش را شوکه کرد. این شاهکار بسیار بی‌پروا و صریح کشیده شده و برخاسته از نمایشگاه ماسک‌های آفریقایی است که نظر «پیکاسو» را در پاریس جلب کرد و به تولد یکی از جاودانه‌های او منجر شد.
خیابان «آوینیون» در شهر بارسلونا و فاحشه‌خانه‌ای با پنج زن جوان، نقاش نامدار اسپانیایی را دست به قلم کردند تا با بهره‌گیری از زوایای تند و اغراق در چهره‌پردازی، «دوشیزگان آوینیون» را خلق کند. این اثر نقطه عطفی در حوزه هنر مدرن به شمار می‌رود و به اعتقاد بسیاری، نقاشی را به دو دوره پیش و پس از خود تقسیم می‌کند.
از پابلو پیکاسو به عنوان پُرکارترین نقاش تاریخ یاد می‌شود. دوستانش به او توصیه می‌کردند در دهه هشتم زندگی، دست از کار بردارد اما او مخالفت می‌کرد. در زمان مرگ بسیار ثروتمند بود. مصاحبه عجیبی از او در روزنامه «گاردین» چاپ شد که اعترافات قابل تأملی داشت: «زمان خودش را به خوبی درک کرده، به بهترین نحو از سبک‌مغزی، بیهودگی و طمع مردمان دوره معاصرش بهره‌برداری کرده و به ثروت و شهرت رسیده است».
ابایی نیز از بیان علاقه‌مندی به ثروت‌اندوزی نداشت. تلاش نمی‌کرد فریاد «هنر برای هنر» سر بدهد و از پول بگریزد. هنگام مصاحبه با «اوریانا فالاچی»، وقتی روزنامه‌نگار صاحب‌نام ایتالیایی از او درباره عشق‌ورزی به پول پرسید، بی‌درنگ و خونسرد پاسخ داد: «آیا این علاقه تنها متوجه پیکاسو است؟ آیا شما به پول علاقه ندارید؟ شما یک روزنامه‌نگار بین‌المللی هستید و فکر می‌کنم همه شهرت شما تحت تأثیر پول بوده که این‌قدر در این راه تلاش می‌کنید!»
مجموعه‌ای از 15 نقاشی پیکاسو به نام «زنان الجزایر» سال 2015 در حراج «کریستی نیویورک» به قیمت 179 میلیون دلار به فروش رسید و رکورد گران‌ترین تابلوی نقاشی جهان که در حراجی عمومی فروخته‌شده را از آن خود کرد. «زنان الجزایر» در حقیقت مجموعه‌ای از طراحی‌های فراوان «پیکاسو» بود که با الهام از تابلویی به همین نام اثر «اوژن دلاکروا» در سال سال ۱۸۳۴ و البته باز هم با نمایشی عریان از اندام‌های زنانه کشیده شد. البته در حال حاضر این عنوان با 450 میلیون و 300 هزار دلار در اختیار «سالواتور مندی» اثر لئوناردو داوینچی، نقاش ایتالیایی دوران رنسانس است.
در سال‌های پایانی عمرش، گوشه‌نشین شد. همسر دومش، دو فرزندش و «فرانسواز ژیلو» معشوقه سابقش تنها افرادی بودند که اجازه ملاقات با نابغه را داشتند. «ژیلو» تنها زنی در زندگی پیکاسو بود که ترکش کرد؛ زنی که منبع الهام هنرمند اسپانیایی بود اما خودشیفتگی و نگاه بالا به پایین پیکاسو را تاب نیاورد.
در فاصله سال‌های 1968 تا 1971 سیل عظیمی از آثارش را در معرض دید عموم قرار داد ولی با انتقادات فراوانی روبرو شد، به طوری که «داگلاس کوپر»، مورخ نامدار هنر، آنها را آثار پیرمردی عصبانی در اتاق مرگ نامید. سوم آبان‌ماه مصادف با 25 اکتبر صدوچهل‌ویکمین سالروز تولد هنرمندی است که دنیا را مکعبی می‌دید و هنگامی که قلم‌مو در دست می‌گرفت و روبروی تابلو می‌ایستاد، لباسی بر تن نداشت!