روزی که «اتابک» صدراعظم سه پادشاه قاجار کشته شد
امينالسلطان تا سال 1313 ق كه واقعه قتل ناصرالدینشاه در حرم شاهزاده عبدالعظيم اتفاق افتاد، صدراعظم ناصرالدینشاه بود. وي مرگ شاه را با ترفند خاصي تا جلوس مظفرالدين ميرزا وليعهد به تخت سلطنت مخفي نگاه داشت و در دوره مظفرالدين شاه تا سال 1314 ق در مقام صدارت باقي ماند ولي بر اثر دسايس درباريان و اطرافيان شاه معزول و به قم تبعيد و بهجای او امينالدوله صدراعظم شد.
در سال 1317 ق با توجه به مشكلات اقتصادي ايران مظفرالدين شاه عزم سفر به اروپا كرد. چون امينالدوله مقدمات سفرش را مهيا نكرد او را از صدارت عزل و تبعيد كرد و امينالسلطان را از قم به تهران فراخواند و او با عنوان «اتابك اعظم» صدراعظم ايران شد و تا آخر سال 1321 ق در اين سمت باقي ماند.
اتابك اعظم بهمنظور تأمین خواسته شاه جهت سفر به اروپا دست به دامن بانك استقراضي روس شد و از بانك مزبور مبلغ 5/22 ميليون منات طلا وام تقاضا كرد. ضمانت پرداخت اين وام منوط به «عوايد گمركي ايران بهاستثنای گمركات فارس و بنادر جنوب» بود.
با واگذاري اين وام عملاً شريان اقتصادي كشور تحت كنترل روس قرار گرفت و موجب اعتراض بازرگانان ايراني قرار گرفت و بعدها اين امر يكي از زمينههاي انقلاب مشروطه را فراهم ساخت.
هنوز مدت زيادي نگذشته بود كه در سال 1320 ق شاه بار ديگر به بهانه بيماري خويش سفر خود را به اروپا آغاز كرد.
اين بار هم اتابك اعظم براي تأمین هزينه سفر شاه از بانك استقراضي روس مبلغ 10 ميليون منات طلا وام گرفت و «امتياز راهآهن جلفا به قزوين» را به روس واگذار كرد.
مظفرالدين شاه پس از بازگشت از سفر دوم با حركتهايي بر ضد اتابك روبهرو شد و عواملي چون افلاس مالي كشور، عدم پرداخت حقوق كاركنان دولت، وام خواهي از بانك استقراضي روس و اعطاي امتيازات گوناگون به بيگانگان باعث شد اتابك اعظم از مسند قدرت بركنار شود و بهجای او عينالدوله به صدارت منصوب شد.
در اين برهه از زمان اتابك اعظم به بهانه سفر حج از كشور خارج شد و به سفر دور دنيا پرداخت و پس از ديدار از كشورهاي مختلف جهت ادای مراسم حج عازم عربستان شد و دوباره به اروپا بازگشت و تا سال 1325 ق در اروپا زيست. تا اينكه پس از مرگ مظفرالدين شاه فرزندش محمدعلي به تخت سلطنت نشست.
با اصرار محمدعلي شاه، اتابك اعظم به ايران فراخوانده و به مقام نخستوزيري منصوب شد تا محمدعلی شاه كينه ديرينه خود را از مشروطهخواهان و جنبش مشروطهخواهي به رخ آنها كشيده باشد.
حدود چهار ماه نخستوزير و وزير كشور بود تا در روز 21 رجب 1325 قمری (۹ شهریور 1286) درحالیکه با سيد عبدالله بهبهاني از مجلس خارج ميشد در صحن بهارستان با ضرب گلوله عباس آقا صراف تبريزي به قتل رسيد.
جنازه اتابك به قم حمل و در مقبره اختصاصي خويش به خاك سپرده شد. بسياري معتقدند كه ضارب هم پس از دستگيري اقدام به خودكشي كرده است اما روايتهايي وجود دارد كه صحت اين ادعا را زير سوال ميبرد.