باهنر: نباید همه اصلاحطلبان را «فتنهگر» بدانیم
محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و یکی از چهرههای سرشناس جریان اصولگرا در گفتوگویی رسانهای به بررسی وضعیت سیاسی فعلی در کشور و عملکرد دولت سید ابراهیم رئیسی پرداخت. آنچه در ادامه میخوانید اهم سخنان محمدرضا باهنر در گفتوگو با تسنیم است: رأی سیاه به معنای آن کسانی که نظام، انقلاب و هیچچیز را قبول ندارند، در کشور کمتر از 10 درصد است. یک عده از مردم سیاسی، متدین، انقلابی و حزباللهی هستند اما جمعیت بسیاری، سیاسی و... نیستند، مشکلی هم با نظام و انقلاب ندارند اما منافع ملی و امنیت ملی را درک میکنند و فقط میخواهند زندگی کنند.اینکه گفته شود هر کس وابسته به اصلاحطلبان است، فتنهگر است، اشتباه است. من بسیاری از اصلاحطلبان را میشناسم که انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی را قبول دارند. آقای لاریجانی را میبینم و در مجمع تشخیص هم فعال است و در بحثها شرکت میکند ولی نشست سیاسی و یا تصمیمگیری خاصی نداشتیم و نمیدانم برنامهشان برای مجلس چیست و آیا قصد حضور دوباره در مجلس دارد یا خیر. بارها گفتهام و با اینکه عضو یک جریان سیاسی و بهاصطلاح پیشانیسفید هستم و باوجوداینکه دولتها و مجالس نباید جناحی عمل کنند، اما جناحها هم باید عادلانه تحلیل کنند؛ اینکه گفته شود دولتی بهطور کامل بد بود و دولتی دیگر بهطور کامل خوب بود، از عدالت و سخن عالمانه فاصله دارد. دولتی که آقای رئیسی تحویل گرفت، دارای شاخصهای قابل قبولی نبود. تورم، رشد اقتصادی، نقدینگی و... وضعیت خوبی نداشت. البته تمام اینها در دست آقای روحانی نبود. یک سری نکات دیگر وجود دارد که برای دولت شمشیر دولبه است؛ مثلاً بهعنوان نمونه مسئله حذف ارز 4200تومنی یک تصمیم خطیر، سنگین و حساس بود. سوال اول این است که این تصمیم باید گرفته میشد یا خیر؟ من جزو طرفداران این تصمیم بودم که میدانم ضررها و اشکالاتی دارد اما یک تصمیم تلنبار شده بود که از سی سال قبل باید گرفته میشد اما هم تصمیمگیرندگان دولتها به خاطر خطرش جرات نمیکردند و به گردن آینده میانداختند. در جریان بنزین، آقای روحانی گفت من هم صبح جمعه فهمیدم! شاید خبر روحانی، خبر درستی بوده اما نحوه طرح و قیافه گرفتن و خنده وی موجب شد به مردم بر بخورد...آقای رئیسجمهور وقتی سفر میروند این کار خیلی ارزشمندی است که یکی از عوامل بازگرداندن سرمایه اجتماعی است ولی باید مواظبت کرد وعدههای ناممکن داده نشود. نیروهایی که منصوب شدند چه در وزارتخانهها و چه جاهایی دیگر بعضاً شناختی نسبت به اختیارات و کار بزرگی که دارند را نمیدانند؛ مثلاً ماجرای افزایش حقوق کارگران بنگاهها را با معضل روبهرو کرد و هیچکس دیگر جرات برگرداندن تصمیم را ندارد.