دوگانه میدان و کارتابل
رضا صادقیان- طی دهههای گذشته تا به امروز تصویر کلیشهای میان مسئولان اجرایی درباره چگونگی حضور در محل حادثه، سرکشی به برخی مکانها و سر زدن به شرکتهای تولیدی و شهرها، شهرستانها و روستاها بهعنوان تصویری کامل و بدون اشکال ترسیمشده است.رئیس دولت سیزدهم در آخرین مصاحبه گفته است: «مدیریت میدانی با کارتابلی تفاوت زیادی دارد.» با توجه به سفرهای استانی که طی یک سال گذشته از سوی رئیس دولت انجامشده، به نظر میرسد برای شخص رئیسجمهور و مدیران ارشد نهاد دولت مدیریت میدانی ارجحتر از سایر شیوههای مدیریت است.برای سنجش نگرش حضور در میدان و سر زدن به شهرها و شهرستانها و دیدن مشکلات ساکنان همان شهر از سوی مسئولان، نیاز است برخی از مشکلات فعلی را با سرکشی مدیران ارشد در سالهای گذشته بررسی کنیم. به دلیل تعدد مثالها یا فراموش کردن برخی مسائل که قرار بوده بهصورت میدانی و با شنیدن صدای مردم دغدغهمند همان منطقه رفعورجوع شود به نمونههای نسبتاً جدید آن اشاره میگردد. اواخر سال 1395 مدیران دولت اول حسن روحانی به همراه معاون اول رییس جمهور، ریاست سازمان محیطزیست، وزیر اطلاعات، وزیر بهداشت و شماری دیگر از مسئولان اجرایی در سفر به استان خوزستان با مشکلات این استان از نزدیک آشنا شدند. یکی از مهمترین دغدغه مردم شهرهای اهواز، آبادان و خرمشهر در همان زمان کیفیت نامطلوب آب و هجوم ریزگردها بود؛ دو معضلی که زندگی مردم را دچار اخلال کرده بود؛ اما امروز اگر به مردم خوزستان مراجعه و درباره رفع این دو دشواره بزرگ از آن پرسش شود شاهد رفع نشدن آن دو مشکل اساسی خواهیم بود. مثال دوم به سفر ریاست مجلس در سال 1399 به استان خوزستان برمیگردد. در آن سفر ریاست مجلس شورای اسلامی به همراه بیش از یکصد خبرنگار به این استان رفتند و اتفاقاً در اکثر مناطق محروم و حاشیه شهر اهواز حضور پیدا کردند و با مشکلاتی از قبیل کیفیت نامطلوب آب شرب، گلایه از بیکاری گسترده، فقر مردم خوزستان، غیر پاسخگو بودن مدیران استانی و شهری و... آشنا شدند؛ طی دو سال گذشته نهتنها آن مشکلات رفع نشده بلکه وضعیت خوزستان به همان ترتیب سابق باقیمانده است.برای ابطال فرضیه مهم بودن میدان و حضور در همان مناطق و رد مدیریت از طریق کارتابل به مثالهای دیگری میتوان اشاره کرد؛ بگذریم. مسئله اصلی در مدیریتها آشنایی با مشکلات در نمایی کلی و تصاویر جزئیتر است. در واقع میتوان به کلیت دشوارههای کشور از طریق گزارشها، مطالعات انجامشده توسط کارشناسان، برگزاری جلسات با کارشناسان و دقت به تحقیقات مکتوب تمرکز کرد. بهعنوانمثال؛ سند برنامه توسعه به چنین شیوهای تهیه و به نگارش درمیآید. سازمان برنامهوبودجه با اولویتبندی کردن مشکلات و کاستیها کشور اقدام به تهیه برنامهای میکند که برای پنج سال آینده بهعنوان سند قابلاجرا وجود داشته باشد. تردیدی نیست که برای نوشتن برنامههای توسعه از توانایی و تجربه سایر کارشناسان و خبرگان در حوزههای مختلف مشورت گرفته میشود. همچنین؛ چنانچه به واحدهای تحقیق و توسعه در وزارتخانههای دیگر مراجعه کنیم متوجه میشویم این واحدهای سازمانی به دلیل انباشت گزارشهای میدانی و پژوهشهای مستمر اشراف کاملی نسبت به مشکلات یک بخش پیدا کردهاند، اما مدیران ارشد دولتی نهتنها به این گزارشهای دقیق و مهم دقتی ندارند، بلکه گمان میکنند با حضور در یک شهر و شهرستان میتوان مشکلات را بهصورت میدانی رفع کرد، درصورتیکه مصوبات انباشت شده و غیرقابل اجرا از دولت نهم و دهم برای ابطال این فرضیه کفایت میکند. مصوبههای که گاه تعداد آنان از هزار عدد بیشتر میشد ولی بر زمین میماند و امکان اجرایی شدن پیدا نمیکرد!سخن پایانی؛ سر زدن به میدانهای متفاوت و آشنا شدن بدون واسطه با مشکلات هیچوقت و بهصورت مطلق مذموم نیست، ولی نمیتوان صدها هزار صفحه گزارشهای کارشناسی و پژوهشهای معتبر در بخشهای مختلف را به دیوار کوبید و برای کشف دوباره چرخ و مرتبهای دیگر میدان را در صدر نشاند.