روزی که مستشاران آمریکایی در تهران به قتل رسیدند
در بحبوحه ضرباتی که ساواک در بهار و تابستان 1355 به گروههای مسلح مارکسیستی وارد کرد و بهتبع آن چریکهای فدایی را به مرز نیستی کشاند و عناصر فعالی از مجاهدین خلق را نیز کشت یا دستگیر کرد، رهبری مجاهدین خلق تصمیم گرفت به یک عمل چشمگیر و موثر نظامی دست بزند.
تحلیل بر این مبنا قرار داشت که پس از ضربات شدید وارده بر مجاهدین خلق و چریکهای فدایی، باید به نحوی ابراز و اعلام موجودیت موثر کرد و رژیم پهلوی را در یک تقابل پیچیده با حرکت مسلحانه قرار داد.سرانجام ترور سه تن از مستشاران آمریکایی در ایران طراحی شد و به اجرا درآمد.
این مستشاران، از کارشناسان متخصص در حوزه وسایل الکترونیکی بودند که نصب و بهرهبرداری از سیستمهای پیچیده استراق سمع را در قالب یک طرح سری در «کبکان» واقع در مرز ایران و شوروی، هدایت میکردند. بنا بر قراین موجود، اطلاعات اولیه درباره این سه جاسوس، بهاحتمال قوی، از سوی دولت شوروی به سازمان منتقل شده بود.
طی عملیات شناسایی برای اجرای ترورها، مسیر دقیق حرکت اتومبیل مستشاران مشخص شد. طبق اطلاعات به دست آمده از واحدهای عملیاتی سازمان، آنها هر روز صبح بین ساعت 7 تا 7وبیست دقیقه، از تهرانپارس عبور می کردند و نزدیک تقاطع سیمتری نارمک، از خیابان خیام میگذشتند. تصمیم گرفته شد که آرایش تیم عملیات در این محدوده و در نقطه مشخصی از خیابان خیام صورت بگیرد.
در جریان تدارک اجرای عملیات، برای تهیه اتومبیل به منظور اجرای راهبندان، یک فولکس واگن مستعمل، خریده شد. اتومبیل فرار نیز تهیه شد. سلاحهای مورد نیاز نیز به تناسب نقشی که هر نفر در عملیات داشت، مهیا شد.
عابدینی نحوه انجام ترور را بدین قرار شرح میدهد:روز عمل [6/6/1355] تمام کارها مطابق برنامه انجام گرفت.
راننده موتورسیکلت و فردی که ترک او نشسته بود، به وسیله بوق و دست علامت مثبت دادند. تیم آماده شد . آرایش حمله صورت گرفت. راننده راهبندان، ماشین را روشن کرد. چند لحظه بعد، اتومبیل حامل مستشاران از پیچ خیابان ظاهر شد. راننده راهبندان، راه ماشین را سد کرد.
راننده مستشاران احساس کرد که قضیهای در کار است و فرمان را به سمت راست خودش چرخاند ولی به علت باریک بودن خیابان، کاری از دستش برنمیآمد و را ه بسته شد.مسلسلچیها، پس از اینکه فرمانده به سرعت راننده مستشاران را تسلیم کرده و او را وادار کرد که سرش را به زیر داشبورت ببرد، رگبار بستند، نفر جلویی پس از تیر خوردن قصد فرار داشت، از ماشین خارج و به طرف پیادهرو رفت ولی مسلسلچی او را دنبال کرده و در حالی که در داخل جوی آب افتاده بود، کارش را تمام کرد.
در این اثنا راننده ماشین راهبندان، باید خارج میشد و به عنوان پشتیبان آتش مسلسلچی عقبی در کنار او میایستاد، منطقه را کنترل میکرد، مسلسلچی تیرِ خلاصِ دو نفرِ عقب، را بزند، دوباره مسلسل را به دست او میداد و به سمت ماشین فرار حرکت میکردند.
این مرحله از عمل، که اصل قضیه هم بود، بهطور کامل انجام گرفت و ماشین در مسیر شناسایی شده حرکت کرد. پس از طی مسافتی، یک نفر از سرنشینان را پیاده کرده، نمره جعلی را برداشته و دوباره به حرکت ادامه داد. بعد از مدتی دو نفر دیگر را نیز پیاده کرده و خود راننده با ماشین فرار به سمت میدان خراسان حرکت کرد، در حالی که کیفهای مستشاران نیز در داخل ماشین بود.
ماشین فرار را در یکی از کوچههای حوالی میدان خراسان قرار داده وسایل درون آن را به ماشین دیگری که از قبل در آنجا قرار داده بود- منتقل کرده و با ماشین جدید به سمت یک پایگاه، که باید وسایل به آنجا برده شود، حرکت کرد. و بدین صورت عملیات خاتمه یافت.