مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


روزی که شاعر زمستان درگذشت

اخوان ثالث؛ بدعت‌ساز وفادار به سنت

 مهدی اخوان ثالث شاعر و ادیب ایرانی در چهارم شهریور 1369 هجری خورشیدی قلم بر زمین نهاد و با دنیای شعر و ادب وداع کرد، اما شعرها و آثار ماندگارش او را برای همیشه در تاریخ ادبیات این مرزوبوم جاودان ساخت. چهارم شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث است؛ روزی که این شاعر ایرانی قلم بر زمین نهاد و به سفری ابدی رفت، اما با شعرهایش در خاطره‌ی ایرانیان جاودان ماند. 
مهدی اخوان ثالث یکم اسفند 1307 هجری خورشیدی، در شهر توس نزدیک مشهد چشم به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رسانید و دوره هنرستان صنعتی را نیز در مشهد با موفقیت سپری کرد. او از نوجوانی به سرودن شعر علاقه داشت و تشویق اطرافیان، اشتیاق او به شعر را بیشتر برانگیخت. مهدی اخوان ثالث 1323 هجری خورشیدی به تهران رفت و در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد و همزمان به تدریس هم پرداخت، او نام و تخلص شعری «م.امید» را برای خود برگزیده بود، در 1330، نخستین دفتر شعرش را با عنوان «ارغنون» منتشر کرد. با انتشار دومین دفتر شعرش در دی 1334 با عنوان «زمستان» به شهرت رسید. «زمستان» از شاهکارهای مهدی اخوان ثالث محسوب می شود. اخوان ثالث در شعر زمستان ضمن آشنایی عمیق با شعر و ادبیات گذشته ایران به ویژه شعرهای خراسانی، با هوشیاری و بیداری خاصی به شیوه نوسرایی و «نیمایی» گرایش داشته و پیوند خود را با شعر قدیم غزل و مثنوی حفظ کرده است. 
شاعر پرآوازه ایرانی پس از آشنا شدن با شعرهای نیما یوشیج به نوسرایی روی آورد و این روش را به‌گونهای به کار برد که خود صاحب سبکی تازه و مستقل شد. اخوان ثالث خود درباره شعرش می گوید: «من نه سبک‌شناس هستم نه ناقد... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفتهام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم....»
 آثار و گنجینه‌های گران‌بهایی چون ارغنون، آخر شاهنامه، زمستان، تو را ای کهن بوم‌وبر دوست دارم، بدعت‌ها و بدایع نیمایوشیج، عطا و لقای نیمایوشیج و از این اوستا از این شاعر بلندآوازه پارسی به یادگار مانده‌است.
 نادر نادر پور شاعر معاصر ایران در سال های نخستین که اخوان ثالث به تهران آمد با او و شعرش آشنا شد و درباره آثار اخوان می گوید: «شعر او یکی از سرچشمه های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق و نمونه ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت... مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درون مایههای حماسی را در شعرش به کار میگیرد و جنبه‌هایی از این درونمایه‌ها را به استعاره و نماد مزین میکند.» این ادیب ایرانی از 1356 هجری خورشیدی به عنوان استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای تهران و تربیت معلم، با عشق آنچه را سال ها با مشقت فراگرفته بود به دانش پژوهان ادب و شعر فارسی آموخت. سرانجام مهدی اخوان ثالث شاعر و ادیب ایرانی در چهارم شهریور 1369 قلم بر زمین نهاد و با دنیای شعر و ادب وداع کرد، اما شعرها و آثار ماندگارش او را برای همیشه در تاریخ ادبیات این مرزوبوم جاودان ساخت. پیکر وی را در شهر توس کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپردند. شعر لحظه دیدار مهدی اخوان ثالث (م.امید): «لحظه دیدار نزدیک است/باز من دیوانه ام، مستم/باز می لرزد، دلم، دستم/باز گویی در جهان دیگری هستم/هان! نخراشی به غفلت گونهام را، تیغ!/های، نپریشی صفای زلفکم را، دست!/و آبرویم را نریزی، دل!/ای نخورده مست/لحظه دیدار نزدیک است.»