مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


منوچهر اسماعیلی چهره نامدار عرصه دوبله درگذشت

خاموشی مرد هزارصدای سینمای ایران

همدلی|  دوشنبه ۳۱مرداد دار فانی را وداع گفت؛ دوبلوری مطرح و مرد هزار صدای ایران که سال‌های سال برای مخاطبان سینما در ایران خاطره آفرید و بسیاری از بینندگان را به‌واسطه توانمندی خارق‌العاده در تیپ‌سازی و شخصیت‌سازی در هنر دوبله متحیر کرد. این خبر جانکاه را اولین بار مجید نقی‌یی مدیر دوبلاژ سیما تائید کرد و گفت: متأسفانه منوچهر اسماعیلی بر اثر ایست قلبی در منزل خود دار فانی را وداع گفت.
او در جزییاتی درباره تشییع پیکر این هنرمند عرصه دوبله توضیح داد: ایشان چند روزی در بیمارستان بستری بود بااین‌حال به منزل آمده بود و دوشنبه‌شب ۳۱مرداد بر اثر ایست قلبی درگذشت. به گفته مدیر امور دوبلاژ سیما احتمال دارد محل خاک‌سپاری این دوبلور فقید در بهشت سکینه کرج باشد.
منوچهر اسماعیلی دوبله فیلم‌های بی‌شماری را بر عهده داشته و همچنین مدیر دوبلاژ آثار مختلفی بوده است. او به صحبت کردن به‌جای چند شخصیت در یک فیلم با صداهای متنوع و تیپ‌گویی (صحبت با صداهای مختلف) شهرت داشت. در فیلم هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی، اسماعیلی به‌جای شعبان (محمدعلی کشاورز)، به‌جای رضا تفنگچی (جمشید مشایخی) و هزاردستان (عزت‌الله انتظامی) و جمشید لایق صحبت کرد.
او صداپیشگی در آثار سینمایی بسیاری را هم در کارنامه حرفه‌ای خود داشت. او به‌جای آنتونی کوئین در نقش حمزه در فیلم محمد رسول‌الله صحبت کرده بود. اسماعیلی همچنین دوبله بازیگران مطرحی چون استیو مک کوئین، همفری بوگارت، چارلتون هستون و کرک داگلاس را در کارنامه داشت.
جمع کثیری از هنرمندان عرصه سینما، تلویزیون و دوبلاژ ایران، درگذشت این چهره پیشکسوت دوبله ایران را تسلیت گفتند‌ و هر یک به صورتی یاد این هنرمند را گرامی داشتند؛ هنرمندانی مثل مریم شیرزاد، هومن حاج عبداللهی، منوچهر والی‌زاده، افشین زی‌نوری، علی عمرانی، پرویز پرستویی و جمعی از پیشکسوتان عرصه دوبله و صدا.
مریم شیرزاد؛ دوبلور باسابقه لحظاتی پس از اعلام خبر درگذشت منوچهر اسماعیلی در اندوه از دست دادنش چنین نوشت: «زبانم لال و قلبم درد گرفت، چه اهمیتی دارد. کاش راست نباشد.»
او در جمله دیگر پس‌ازاین پیام آورد: «به کی تسلیت بگویم وقتی تسلی‌بخش دوبله نیست!»
هومن حاج عبداللهی؛ بازیگر و صداپیشه، نوشت: «دوبله ایران مرد ازبس‌که صدا ندارد. عالی‌جناب منوچهر اسماعیلی روحتان شاد. چقدر خوشحالم برای خودم که در زمان زندگی‌اش در این دنیا، من یک‌بار کنارتان نقش گفتم.»
مصطفی کیایی؛ کارگردان سینما نوشت: «همه صدای دوبله رفت.»
معصومه آقاجانی؛ بازیگر و دوبلور هم نوشت: «او که توانست مثل آرش کمانگیر مرزهای دوبله را تا فراسوی باور ببرد، به ابدیت پیوست.»
مینو غزنوی؛ دوبلور پیشکسوت نوشت: «خورشیدمان خاموش شد.»
افشین زی‌نوری؛ مجری و دوبلور در سوگ اسماعیلی نوشت: «یادمه اون روز به شما گفتم تو این عکس بخندین، همه عکساتون جدیه و چه خوش اقبال بودم من که حضور بی‌نظیر شما رو درک کردم. بدرود مرد استثنایی، بدرود عالی‌جناب، بدرود...»
منوچهر والی‌زاده؛ دوبلور پیشکسوت نوشت: «متأسفانه صدای آسمانی دیگری را از دست دادیم. منوچهر اسماعیلی بزرگ‌تر از کلمه استاد بود.»
علی عمرانی؛ بازیگر و گوینده هم نوشت: «همین افتخار مرا بس که شما شاه لیر من در رادیو بودید. روحتان شاد استاد.»
سعید شیخ‌زاده؛ مجری و دوبلور نوشت: «صدای تاریخ هنر ایران، بزرگ‌مرد دوبله ایران، این خانه را تو روح بخشیدی. بی‌شک صدایت تاریخ ایران را جلا داد. صدایت تا همیشه ماندگار و روحت در آرامش.»
میرطاهر مظلومی؛ بازیگر و گوینده نوشت: «سینما با شما شنیدنی بود و سحرانگیز. فضیلت شما، کاربلدی شما و شرافت شما ردایی نیست که به هر قامتی بپوشانند. رنج دارد و دانش می‌خواهد ابتدایش شوریدگی است و انتهایش جاودانگی. استاد منوچهر اسماعیلی جاودانه شد.»
ناهید امیریان؛ دوبلور هم نوشت: «تکرار نشدنی ما رفت و تنهایمان گذاشت.»
پرویز پرستویی، بازیگر هم با انتشار ویدئویی از صدای منوچهر اسماعیلی روی برخی آثار سینمایی یاد او را گرامی داشت.
شاید یکی از آخرین تلاش‌ها برای انجام یک گفت‌وگوی مطبوعاتی با روانشاد اسماعیلی همان تلاشی باشد که بچه‌های ایسنا کوشیدند رخ بدهد؛ درست یک سال قبل از درگذشتش بود. شهریور ۱۴۰۰ که برای جویا شدن احوال منوچهر اسماعیلی به خانه‌اش زنگ زدند و می‌دانستند که کار سختی در پیش دارند. اسماعیلی اهل مصاحبه نبود. او از همان جوانی هم به‌سختی تن به مصاحبه می‌داد. مخصوصاً در این سال‌های پایانی عمر که حتی از فضای دوبله هم کناره گرفته بود.
نکته اینجاست که اطرافیانش هم چندان اهل مصاحبه نیستند. زهره شکوفنده که با او نسبت نزدیک خویشاوندی دارد و خود از صداهای ماندگار دوبله است هم نه‌تنها مصاحبه نمی‌کند که گویی اغلب با خبرنگاران سر جنگ دارد.
اتفاقاً همین خانم دوبلور دیروز که پس از انتشار خبر درگذشت منوچهر اسماعیلی به‌قصد تسلیت با او تماس گرفته بودند، با لحنی تند خبرنگاران را به خبرجمع کنی متهم و به‌سرعت گوشی را قطع کرده بود؛ و این‌گونه است که تا ساعت‌ها پس از فوت این هنرمند ارزشمند عرصه دوبله، بسیاری از رسانه‌ها، علاقه‌مندان به او و حتی سایت‌ها و نهادهای تخصصی مرتبط با دوبله خبر درگذشتش را نتوانستند اعلام کنند.
بااین‌همه منوچهر اسماعیلی با آن صدای مخملی‌اش آن‌قدر بر گردن دوبله ایران و هنر کشورمان منت دارد که با تمام توان برایش بنویسیم. به یک سال قبل برگردیم. همان روزی که همکاران ما در ایسنا به‌قصد گفت‌وگو با او با خانه‌اش تماس گرفتند. آنچه در ادامه می‌خوانید شرح آن ماجراست. مدتی است که نه کار می‌کرد و نه تمایلی به مصاحبه و حرف زدن با خبرنگارها داشت. شاید کرونا و روزهای تلخ و از دست دادن عزیزان، دلیل این‌همه سکوت و بی‌علاقگی حتی برای یک احوالپرسی ساده باشد از سوی صدای ماندگاری که شنیدنش حتی برای لحظه‌ای مخاطب را سر ذوق می‌آورد.
بااین‌همه او هیچ‌گاه اهل نمایش نبود؛ نگاهی به سال‌های گذشته به‌سرعت این حقیقت را یادآوری می‌کند. منوچهر اسماعیلی در همه این سال‌ها بیش از همه ترجیح داد در خدمت کارش باشد و هنرش را با صدایش به رخ همگان کشید.
منوچهر اسماعیلی چندان اهل مصاحبه نبود، پیش‌ترها وقتی جویای احوالش می‌شدیم، حداقل چند کلامی مهربانانه بینمان ردوبدل می‌شد و در اغلب موارد محترمانه درخواستمان را برای گفت‌وگو رد می‌کرد؛ اما دیگر مدت‌ها بود که در خانه‌اش استراحت می‌کرد و سر کار هم نمی‌رفت.
با منزلش تماس گرفتیم تا چندکلمه‌ای با او صحبت کنیم. همسرش تلفن را جواب داد. بعد از شنیدن درخواستمان از ما خواست منتظر بمانیم و بعد از گذشت چند ثانیه، پاسخ این بود: «ببخشید می‌گوید تمایلی به صحبت ندارم.» و در ادامه دیالوگ‌هایی از توصیف شرایط و شرح‌حال آن روزهای استاد، بینمان ردوبدل شد که برحسب امانت‌داری از انتشار آن‌ها منصرف شدیم.
بااین‌همه حیفمان آمد، این گزارش را ننویسم تا شاید همین جملات هم بهانه یادآوری صدایی باشد که بسیاری از نقش‌های ماندگار را در دوبله ایران جان داد.
منوچهر اسماعیلی هشتم فروردین‌ماه سال ۱۳۱۸ در کرمانشاه متولد شد. او کار دوبله را از سال ۱۳۳۶ با رل گویی در نقش‌های کوتاه آغاز کرد و از سال ۱۳۴۲ مدیریت دوبله بسیاری از فیلم‌های بزرگ جهان را بر عهده داشت.
اسماعیلی در سال ۱۳۳۸ در فیلم «دروازه‌های پاریس» به مدیریت دوبلاژ مرحوم علی کسمایی خوش درخشید و اوج کارش را در دوبله فیلم «بن هور» به مدیریت دوبلاژ مرحوم احمد رسول‌زاده در سال ۱۳۴۱ تجربه کرد.
این دوبلور باسابقه و مطرح کشورمان همچون ناصر طهماسب به صحبت کردن به‌جای چند شخصیت در یک فیلم با صداهای متنوع و به‌اصطلاح تیپ گویی شهرت داشت.
اسماعیلی در فیلم «هزاردستان» مرحوم علی حاتمی به‌جای شخصیت شعبان (محمدعلی کشاورز)، رضا تفنگچی (جمشید مشایخی) و همچنین به‌جای صدای عزت‌الله انتظامی و جمشید لایق نیز صحبت کرد. او پسرعمه زهره شکوفنده، دیگر دوبلور مطرح کشورمان است.
منوچهر اسماعیلی در طول این سال‌ها، مدیریت ارشد دوبلاژ بیش از ۲۰۰فیلم سینمایی، تلویزیونی و سریالی و همچنین برنامه‌های رادیویی را انجام داد. او به‌جای بسیاری از بازیگران ایرانی و خارجی صحبت کرد که ازجمله آثار ماندگار او در مقام گوینده فیلم و سریال‌های خارجی می‌توان به «محمد رسول‌الله» در نقش آنتونی کویین، «پاپیون» در نقش استیومک کوئین، «دروازه‌های پاریس» به‌جای پیر براسور، «انتقام جویان»، «بابا لنگ‌دراز»، «مرد هزارچهره»، «یوزپلنگ»، «قانون»، «سمندر»، «شیوع» و ...اشاره داشت.
ازجمله آثار ایرانی که اسماعیلی در آن‌ها نقش گفته و یا مدیر دوبلاژی‌شان را بر عهده داشته، می‌توان به «خاک»، «قیصر»، «هزاردستان»، «پهلوانان نمی‌میرند»، «دزد عروسک‌ها»، «دایی جان ناپلئون»، «حسن‌کچل»، «ناخدا خورشید»، «امام علی (ع)»، «مادر»، «دکل»، «کارآگاه» و «بایکوت» اشاره داشت.
منوچهر اسماعیلی در گفت‌وگویی که سال ۹۲ داشت، درباره دلیل ماندگاری صداها در دوبله گفته بود: مایه اصلی ماندگاری صدا، فیلم است. اگر فیلم خوب، دلسوزی، توجه و تعهد در کار باشد و دوستان در کار دوبله سری‌دوزی نکنند و بدانند چه می‌کنند، قطعاً صداها می‌تواند مثل گذشته ماندگار شود.
این استاد تیپ‌سازی همچنین به ممنوعیت ورود فیلم‌ها اشاره کرده و تأکید کرده بود: اگر ممنوعیت ورود فیلم‌ها چه خصوصی و چه دولتی برای اکران در سینماهای کشور برداشته شود، کار دوبله هم از سکسکه درمی‌آید.
منوچهر اسماعیلی که در ۸۳سالگی از دنیا رفته در یک گفت‌وگوی مفصل از زندگی کاری‌اش و چگونگی رود به عرصه دوبله صحبت کرده بود.
«خاک»، «تنگنا»، «قیصر»، «بلوچ»، «داش آکل»، «حسن‌کچل»، «دایره مینا»، «سوته دلان»، «رضا موتوری»، «غزل»، «دایی جان ناپلئون»، «ضربت»، «خط قرمز»، «هزاردستان»، «تاراج»، «طلسم»، «مادر»، «بایکوت»، «دست‌فروش»، «عروسی خوبان»، «پرستار شب»، «سرب»، «مهاجر»، «ردپایی بر شن»، «بهار»، «بای سیکل ران»، «دزد عروسک‌ها»، «حماسه مجنون»، «سرعت»، «امام علی (ع)»، «کارآگاه»، «دکل»، «ترن»، «دو خواهر»، «پهلوانان نمی‌میرند» و «ناخدا خورشید» ازجمله آثار ایرانی هستند که اسماعیلی در آن‌ها نقش گفته و یا سرپرستی دوبلاژشان را بر عهده داشته بود.
* بعد از چند سال که در این کار بودم، مرحوم پدرم متوجه شد که تقریباً ترسش برای ورودم به هنر افراطی بوده است.
*در دوره‌ای زمان تحصیل در دبیرستان به خاطر مأموریت پدرم در اهواز زندگی می‌کردیم و در آنجا کار پلاکارد نویسی فیلم را می‌کردم و ماهی ۶۰تومان حقوق می‌گرفتم.
* شاید اولین کاری که از من موردتوجه قرار گرفت، نقش «پیتر فالک» در فیلم «معجزه سیب»، یا «تری توماس» در «دنیای دیوانه دیوانه» بود که بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
بعضی فیلم‌های فارسی هم مثل فیلم «قیصر» بود که دیالوگ‌هایش حفظ می‌شد. این کارها معمولاً در تداوم مشخص می‌شد که مورد اقبال قرار گرفته است.
* فیلم در جای خودش، دوبله هم در جای خودش، من شخصاً هیچ‌وقت ادعا نداشتم که به درصد توفیق فیلمی اضافه کردم، شاید کم کردم، ولی هیچ‌وقت ادعایی نکردم این قضاوت و داوری و انصاف مال بعد از من است، مال من نیست.
*من همه کارهایم را دوست دارم، کارهای مرحوم حاتمی را همیشه دوست داشتم. کارهای آقای تقوایی را هم دوست داشتم، کارهایی که برای آقای کیمیایی کردم خیلی دوست داشتم و دارم.
*بعضی از هنرپیشه‌ها برایشان مهم بود که من به جایشان حرف بزنم و گاها به دلایلی که برای خودم محفوظ است، حرف نزدم.
*دوبله مثل این می‌ماند هنرپیشه کارش را خوب انجام داده و عرصه به من سپرده شده، من هم باید کار خودم را انجام بدهم. مثل زمینه‌ای که یک طراح کشیده و حالا رنگ‌آمیزی آن با من است.
* نقشی که برایم خاطره شده باشد زیاد بوده، هر کدام از فیلم‌ها، احساس خودش را دارد.
*با هم‌دوره‌هایم به آن شکل رفت‌وآمد ندارم و سر کار همدیگر را می‌بینیم.
*با مهرجویی در فیلم «الماس ۳۳» که شروع کارش بود همکاری داشتم و یکی دو تا فیلم هم بعداً با او کار کردم.
* دیگر هرگز به‌طرف تئاتر کشیده نشدم و هر چه بود دوران قبل از ورودم به این کار و شاید مدت کوتاهی که مشغول این کار بودم و هنوز آموخته نشده بودم بود.
* بهروز وثوقی همکلاسی خود من بود و خود من به این کار آوردمش. آقای اخوان چند تا فیلم ساختند که در همه آن‌ها بهروز شانس این را پیدا کرد که هم دوبله کند و هم در فیلم بازی کند.
* من و مرحوم منوچهر نوذری تقریباً باهم با چند ماه اختلاف وارد کار دوبله شدیم.
* دهه ۴۰ و ۵۰ دوران طلایی دوبله ما بوده است و چیزهایی که از آن زمان به یادگار مانده این را می‌گوید. مثل هالیوود که زمانی عرصه و دوره پاکی را داشت ولی آلان ندارد.
* اگر در کار ما کسی استعداد داشته باشد، اول باید خودش را پیدا کند، ولی اگر تقلید کار و یا به‌نوعی سارق است بگذارید، سارق بماند.