در چند روز اخیر شاخص کل بازار سرمایه به فاز ریزشی بازگشته است
بورس درگیر اصلاح دوباره یا تحریم؟
همدلی| بازار سرمایه بار دیگر درگیر ریزش یا اصلاحشده است؛ ریزشی که از اواخر هفته گذشته شروعشده و دوشنبه به اوج خود رسید و شاخص کل بورس با 25 درصد ریزش به کار خود پایان داد. شاخص کل بورس که کانال یکمیلیون و 600هزار واحدی را بعد از حدود دو سال ریزش فتح کرده بود در دوشنبهای که گذشت در ارتفاع یکمیلیون و 557هزار واحدی ایستاد و افت بیش از یکدرصدی را تجربه کرد. دیگر نماگر بازار سهام که نماینده سهام کوچکتر است نیز عملکرد بدتری نسبت به شاخص کل را رقم زد و ریزش یک و 98درصدی را پشت سر گذاشت. فعالان بازار میگویند فروش اوراق، عدم ارائه گزارشهای جذاب و بلوک گروه خودرویی تأثیر زیادی بر این ریزشها داشته است. در این میان برخی تحلیلگران هم بر این باور هستند که بازار در حال کفسازی جدید است و اصلاح زمانی بیشتری موردنیاز است که باعث کفسازی قوی بازار برای یک حرکت صعودی است. هر چه هست، بازار در شرایطی در وضعیت اصلاح قرارگرفته که در روزهای اخیر ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم با احتساب معاملات صورت گرفته در صندوقهای سهامی به 7539میلیارد تومان رسیده است. چیزی که باعث شد تا خروج پول 1292میلیارد تومان خروج پول توسط کدهای حقیقی صورت گیرد.
آیا تحریم برعکس عمل کرده است؟
تحریم نفتی علیه ایران برای نخستین بار در سال ۱۹۷۹ میلادی مطرح شد و این عرصه هرگز، گسترده نبوده است. سهم معاملات با کشورهای غربی در دهه گذشته بهقدری ناچیز بود که خود ایران این صادرات را متوقف کرد؛ یعنی، تحریم برعکس عمل کرد. این، نوعی خود مهاری (ضد تحریم) علیه غرب بود.
روسیه با مجموعهای از تحریمها مواجه است که زمانی، ایران با آنها مواجه شد: حذف از سیستم سوئیفت، بلوکه شدن حسابهای بانکی، بلوکه شدن داراییهای بانکی بانک مرکزی. طبیعتاً، بازار بورس و ارز داخلی به این نوع تحریمها واکنش نشان میدهند. پیشبینی آنها میتواند، به سرمایهگذاران کمک کند. گفته میشود بورس اوراق بهادار تهران – بزرگترین بازار بورس اوراق بهادار در کشور است و جزو ۲۰بازار برتر جهان و در کنار بازار بوس اوراق بهادار سائوپائولو (برزیل) و سایت ژوهانسبورگ (افریقای جنوبی) باارزش سرمایه (۱.۲میلیارد دلاری) قرار دارد. برای مقایسه، بازار بورس مسکو تا قبل از آغاز بحران اوکراین، ۱.۴میلیارد دلار بود. تعداد شرکتهای مستقر در تهران در حدود ۷۰۰شرکت (در مسکو، در حدود ۲۰۰شرکت) است. حجم معاملات روزانه ایران – ۲۵۰۰۰تریلیون ریال در روز و یا ۶۰۰میلیون دلار است.در مسکو، در ماه فوریه سال ۲۰۲۲ میلادی، متوسط حجم معاملات روزانه ۴.۱۵تریلیون روبل و یا ۵۴.۵میلیارد دلار بوده است؛ بنابراین، بازار بورس مسکو ازنظر نقدینگی، چند برابر است. در روسیه، بازار بیشتر بر نفت، گاز و امور مالی متمرکز است که پنج بازار برتر تا ۷۰درصد از گردش مالی را تشکیل میدهند. سهم افراد غیر مقیم در ایران طی ۱۰سال گذشته، از دو درصد فراتر نرفته و حتی، پس از لغو موقت تحریمها، نزدیک به صفر رسیده بود؛ یعنی، کل حجم تراکنشها توسط شهروندان داخلی، شرکتها، بانکها و صندوقها شکل میگیرد. در چنین شرایطی، واکنش به تحریمها کمترین ارتباطی با فرار سرمایههای خارجی نداشته است. به گفته کارشناسان حذف ایران از سیستم سوئیفت در ماه مارس سال ۲۰۱۲میلادی رخ داد و تا چهار سال بعد ادامه یافت. در سال ۲۰۱۶ میلادی، این تحریم بهعنوان بخشی از توافق هستهای لغو شد، اما در نوامبر سال ۲۰۱۸میلادی، دولت ترامپ مجدداً، این تحریم را بازگرداند. در حال حاضر، در روسیه، هر دوی این اقدامهای محدودکننده برای نخستین بار و بهطور همزمان رخ میدهد. تحریم نفتی علیه ایران برای نخستین بار در سال ۱۹۷۹میلادی مطرح شد و این عرصه هرگز، گسترده نبوده است. سهم معاملات با کشورهای غربی در دهه گذشته بهقدری ناچیز بود که خود ایران این صادرات را متوقف کرد؛ یعنی، تحریم برعکس عمل کرد. این، نوعی خود مهاری (ضد تحریم) علیه غرب بود.
۱۰سال پس از اعمال تحریمها در ایران، سطح رفاه شهروندی به دلار به یکسوم رسید: تولید ناخالص داخلی به ازای هر یک نفر از ۷۹۰۰دلار به ۲۳۰۰دلار کاهش یافت. اقتصاد از تنوع نسبی (۴۳درصد مواد خام و مالی) به وابستگی کامل به صادرات (۷۴درصد به همان صنایع) تبدیل شد. تجارت خارجی وارد بازار سیاه شد؛ یعنی، معاملات با نمایندگی در کشورهای همسایه انجام میگیرد و چین به شریک اصلی ایران تبدیلشده است.
اما در این میان، بازار سهام انگیزهای برای رشد پیداکرده است. شاخص TEDPIX به ریال، از سال ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۴میلادی چهار برابر شد و قیمتها در ایران در این مدت، ۲.۴برابر شد. بدین ترتیب، بازدهی واقعی بورس در دوره تحریمهای اول، سالانه ۱۳ الی ۱۴رصد بوده است. رشد بازار سهام به سرمایهگذاران اجازه داد تا به میزان قابلتوجهی از تورم پیشی بگیرند.
از سال ۲۰۲۰میلادی، اصلاحات پولی در ایران آغاز شد. بهجای ریال، معاملات با تومان انجام میگیرد. در حقیقت، از تغییر نرخ رسمی پول سخن در میان است: پس از اتمام اصلاحات که انتظار میرود، امسال انجام شود، چهار صفر از اسکناسها حذف خواهد شد. در سال ۱۹۹۷میلادی، روسیه اقدام مشابهی را انجام داد. اما در دوره تحریمها (از سال ۲۰۱۲ میلادی به بعد)، فقط ریال در گردش بود. اعمال تحریمها، کاهش ارزش پول داخلی را به میزان سه برابر و یا تا ۳۰ الی ۴۰درصد را به همراه داشت. اگر با روبل مقایسه کنیم، افزایش تورم ۲۰درصدی را به همراه داشته است.
ریال برخلاف روبل، آزادانه قابلتبدیل نیست. قبل از اعمال تحریمها، دو نرخ موازی وجود داشت: برای شرکتهای صادراتی (افزایش به نفع ارز داخلی) و نرخ رسمی. بعد از سال ۲۰۱۲میلادی، عملاً، چهار ارز موازی وجود دارد: ارز رسمی، ارز برای تجارت خارجی– ارز تبادلات– ارز بازار سیاه.
در چهار سال نخست حذف ایران از سیستم سوئیفت، دلار از ۱۰هزار ریال تا ۲۵هزار ریال افزایش یافت؛ یعنی، ۲.۵برابر افزایش یافت که مصادف با افزایش تورم در سالهای (۲۰۱۰ – ۲۰۱۴میلادی) بود. در بازار سیاه، از واهمه افزایش نرخ دلار در ایران، این نرخ طی یک هفته تا ۳۵درصد افزایش یافت، اما بعد نرخ آن پایینتر آمد.
از نکات بالا میتوان چنین نتیجه گرفت که تحریم نفتی، حذف از سیستم سوئیفت و تحریم بانک مرکزی ایران، آسیب بسیار اندکی در مقایسه با آن چیزی که تصور میشود، به اقتصاد کشور وارد کرده است.
مشکل اصلی، افزایش شتاب وار نرخ تورم در ایران است. در برخی لحظات، سرعت تورم سه برابر بیشتر از حد معمول است؛ اما آن دست از افرادی که در بازار سهام سرمایهگذاری کردهاند، توانستهاند، این رشد تورم را جبران کنند و از تورم پیشی بگیرند و تا ۱۳ الی ۱۴درصد بازده واقعی سالانه (بهطور متوسط، ۳۸درصد) را ارائه کنند.
بازار ایران در کل این دوره توصیفشده عملاً، سقوطی نداشته است. نتیجه کلی بر اساس تجربه ایران این است که بازار سهام، بهترین راه پوشش در برابر تورم و کاهش ارزش ارز است. هنگام سرمایهگذاری برای یک دوره طولانی (۳ تا ۵ساله)، بهطور متوسط، رشد چند برابری نسبت به ارز خارجی ایجاد میشود.