مجازستان
بابام عینک زده بود رفتم کنارش نشستم یه چند لحظه بهم نگاه کرد رو کرد به مادرم گفت رضا هم خوشگلهها، مادرم گفت یادم باشه این سری رفتیم بیرون یه تست بینایی بریم احتمالا نمره چشمت بالا رفته. (حاج_رضا)
وقتی یکی بهم میگه: پسرم تو که دلت پاکه دعا کن برامون، تمام گناهام میاد جلو چشمام:))(Hesam)
قیمتا طوری شده که میری تو مغازه قیمتو میپرسی دیگه نباید بگی میرم یه دور میزنم برمیگردم باید بگی میرم خونه و دیگه برنمیگردم. (بروس)
با این بادی که داره میاد اگه یه دوتا توربین بادی میذاشتن سرو ته تهران امسال دیگه تابستون قطعی برق نداشتیم. (Ali)