روزی که جداییطلبان سریلانکا «راجیو گاندی» را ترور کردند
شاید از سرنوشت تلخ خانوادههایی که در سیاست بودهاند و به قدرت رسیدند و بعد با شرایط تلخ و وحشتناکی از صحنه قدرت کنار رفتند زیاد خوانده یا شنیده باشیم؛ در آمریکا خاندان کندی و در هند خانواده گاندی و تا کشور پاکستان و سرنوشت خانواده بوتو. افرادی از هر سه این خانواده به بالاترین مناصب سیاسی کشورهای خود رسیدند و بعد با ترور از بین رفتند. اگر چه موضوع قتل بعضی هنوز در پرده ابهام است اما موضوع ترور گاندیها تا حدودی روشن شده است. مادر و پسری که هر دو نخستوزیر شدند و هر دو به قتل رسیدند در تاریخ سیاسی هند و جهان جایگاه خاصی را به خود اختصاص دادهاند. راجیو گاندی در شهر بمبئی چشم به جهان گشود، او بهعنوان نهمین نخستوزیر هند بعد از مرگ مادرش در ۳۱ اکتبر ۱۹۸۴ تا زمان شکستش در انتخابات عمومی در دوم دسامبر ۱۹۸۴ بود. وقتی در چنین روزی، برابر ٢١ می١٩٩١ میلادی، خبر ترور راجیو گاندی، نخستوزیر وقت هندوستان در رسانهها منتشر شد، کمتر کسی تعجب کرد، زیرا تا پیش از آن نیز دوره خدمت اکثر نخستوزیران هند با مرگ - طبیعی و غیرطبیعی - به پایان رسیده بود. این میان، اما وجه تراژیک خداحافظی توأمان راجیو گاندی از قدرت و زندگی، مشابهت آن با سرنوشت مادرش ایندیرا گاندی سومین نخستوزیر تاریخ هندوستان بود که در سال ١٩٨٤ توسط یک سیک افراطی ترور شد. ترور ایندیرا گاندی را پس از قتل مهاتما گاندی، دومین ترور مهم هند پس از کسب استقلال از انگلستان باید تلقی کرد، با این تفاوت که جان رهبر استقلال هند را یک متعصب ملیگرا گرفت، اما ایندیرا توسط یکی از محافظان خودش که خانم نخستوزیر را در واقعه کشتار سیکهای استقلالطلب مقصر میدانست ترور شد. اما ماجرای راجیو گاندی و انگیزه قتل او با دو ترور قبلی کاملا متفاوت بود و به نوعی هیچ ربطی به مسائل داخل هندوستان نداشت!برای درک چگونگی و چرایی ترور راجیو گاندی باید از هند خارج شده و سری به همسایه آن یعنی سریلانکا بزنیم. جزیرهای در اقیانوس هند و جنوب شرقی هندوستان که درسال ١٩٤٨ به استقلال رسید و بلافاصله مثل اکثر کشورهای حول و حوش شبهقاره هند دچار درگیریهای قومی، قبیلهای و مذهبی شد. یکی از اقوامی که پس از اعلام استقلال سریلانکا علم خودمختاری برافراشت تامیلها بودند که چیزی در حدود ١١درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. درگیری روزافزون دولت و تامیلها نهایتا درسال ١٩٧٦ به تشکیل گروهی نظامی و جداییطلب با عنوان «ببرهای تامیل» منجر شد که طی چند دهه لقب قدرتمندترین گروه ضد دولتی دنیا را از آن خود کرد. درگیریهای طولانی مدت بین جداییطلبان تامیل و ارتش سریلانکا به آواره شدن صدها هزار نفر و مرگ نزدیک به ٧٠هزار انسان منجر شد، اما بیشک مشهورترین چهرهای که قربانی این درگیری سه دههای شد راجیو گاندی بود!٢١ می١٩٩١ میلادی راجیو گاندی برای شرکت در یک گردهمایی انتخاباتی به جنوب هند سفر کرد و در بدو ورود مورد استقبال مقامات محلی قرار گرفت. در مراسم استقبال به رسم هندیها چند حلقه گل به گردن او انداخته شد، غافل از اینکه داخل یکی از حلقهها بمب کار گذاشته شده است. انفجار بمب منجر به مرگ نخستوزیر جوان هندوستان شد و تحقیقات ثابت کرد که عامل این بمبگذاری کسی نیست جز جداییطلبان تامیل که از راجیو گاندی به خاطر فرستادن صلحبانان هندی به سریلانکا عصبانی بودند. البته شاید این عصبانیت چندان هم بیمناسبت نبود، زیرا صلحبانان هندی پس از مدتی بیطرفی را کنار گذاشته و در کنار ارتش سریلانکا با تامیلها وارد جنگ شده بودند. با این حال ١٨سال بعد از ترور راجیو گاندی، یعنی درسال ٢٠٠٩ میلادی ببرهای تامیل بهطور کامل توسط ارتش سریلانکا خلع سلاح شده و افسانهشان به پایان رسید.