مرجان اشرفیزاده، کارگردان فیلم «آبجی» که بعد از 6سال اکران شد:
به آینده سینما امیدوارم
فیلم «آبجی» که این روزها در گروه هنر و تجربه اکران شده، جزو فیلمهاییست که نزدیک بود به جرگه فیلمهای بایگانی شده بپیوندد، اما بالاخره پس از ۶سال توانست اکران شود. مرجان اشرفیزاده کارگردان این در باره دلایل اکران نشدن آن و آینده سینمای ایران با ایلنا گفتوگو کرده است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
فیلم «آبجی» در سال۹۴ ساخته شد و در جشنواره ملی فیلم فجر سال۹۴ به نمایش درنیامد و در جشنواره جهانی در اردیبهشت سال۹۵ اکران شد. بعد از آن، فیلم در جشنوارههای خارجی حضور داشت و جوایزی هم کسب کرد. در واقع شروع ناکامیهای فیلم، قرار نگرفتن آن در جشنواره ملی فیلم فجر بود.
در شرایطی که فیلم درست دیده نشد و هیأت انتخاب این فیلم را به همراه یک فیلم دیگر صورتجلسه کردند و به فیلمهای بخش مسابقه اضافه کردند، اما به دلیل حاشیههایی که پیش آمد و مسائلی که رخ داد و فشاری که از طرف دوستان و برخی از فیلمسازان در بخش سودای سیمرغ به جشنواره وارد شد، دبیر جشنواره تصمیم گرفت حتی فیلمهایی که صورتجلسه امضا شده دارند و در بخش مسابقه هستند را اعلام نکند تا جلوی هر فشاری از بیرون را بگیرد و متاسفانه فیلم «آبجی» هم قربانی این وضعیت شد.
این آغازی بود برای اینکه فیلم دیده نشود، در موردش نوشته نشود و در بازی اکران جای درستی پیدا نکند. سال ۹۸ که قرار بود در گروه هنروتجربه اکران شود و مجددا صحبت شد که فیلم برای اکران در سرگروه هم مناسب است.
پخشکننده فیلم را دید و پسندید و کارهای اکران فیلم شروع شده بود که متاسفانه ماجرای پاندمی کرونا پیش آمد و همه چیز تعطیل شد؛ تا الان که رسیدیم به این نقطه که فیلم در گروه هنروتجربه اکران شود و بعد راهی اکران آنلاین شود.
این کارگردان در باره پیامد اکران این فیلم را در گروه هنر و تجربه گفت:به نظر من الان اکران گروه هنروتجربه جایی برای نفس کشیدن فیلمهای فرهنگی است. جدا از نگاهی که به فیلمهای خاص و هنری متفاوت داشت یا فیلمهای کوتاه و مستند، یک فضایی برای نفس کشیدن و دیده شدن این فیلمها خارج از دایره و بازیهای اکران سر گروه دارد.
الان متاسفانه به دلیل شرایطی که هست چه اکران سرگروه، چه اکران آزاد و چه هنروتجربه همه با یک رکودی مواجه هستند، ولی به هر صورت من فکر میکنم حمایتی که گروه هنروتجربه از فیلمساز و فیلمش دارد، فرصتی برای این دیده شدن فیلمهایی است که در غیر این صورت امکانی برای دیده شدن پیدا نمیکنند. با آن تعریف ناب و اولیهای که گروه هنروتجربه داشت، فیلم «آبجی» فیلمی است که میتوانست با سینماهای سرگروه هم اکران شود و دیده شود، اما نه در این شرایط و نه حتی در شرایط بدون کرونا؛ متاسفانه فرصت برای فیلمهای فرهنگی بسیار کم شده است.
واقعا هنروتجربه یک هوای تازه در وضعیت اکران ماست؛ اولا اینکه هنروتجربه فقط فیلمهای سینمایی را نمایش نمیدهد، بلکه فیلمهای کوتاه، فیلمهای مستند کوتاه و بلند و فیلمهای سینمایی خاص را نمایش میدهد و به دلیل شیوهای که دارد و وضعیت پاندمی کرونا روی آن هم تاثیر داشته است. وگرنه اینکه فیلم یک توری در شهرهای مختلف دارد، جلساتی برگزار میشود، نشستهایی هست، همه اینها کمک دوسویه هم برای فیلمساز و فیلمش و هم برای مخاطب است.
به نظرم این امکان بسیار خوبی است. خیلی از فیلمهای ما هستند که نمیشود با ظرفیت سرگروه آنها را به نمایش درآورد، ولی باید دیده شوند و مخاطب خودشان را هم دارند و مخاطبشان هم دوست دارد فیلم را روی پرده ببیند. بنابراین به نظرم تشکیل گروه هنروتجربه واقعا فکر درستی بوده، حتی با این وضعیت و سختی هم پیش میرود و نمایشهایش ادامه دارد تا جایی که شرایط بهتر شود و برنامهریزیهای جدیتری صورت بگیرد. ولی فکر میکنم که واقعا اگر نباشد فرصت برای بسیاری از فیلمها از اینکه هست هم کمتر میشود و به طور کامل دیده نمیشوند.
کارگردان «آبجی» در باره وضعیت حال و آینده سینمای ایران تأکید کرد:برای ادامه سینما هم احساس میکنم مثل همه جای دنیا اگر فکری نکنیم برای اینکه چه چیزی را روانه پرده کنیم و چه راههای جدیدی را میتوانیم ارائه کنیم، برای اینکه مخاطب انگیزه و دلیل کافی را پیدا کند، برای اینکه راحتی خانهاش را کنار بگذارد و راهی سالنهای سینما شود، اگر برای این گونه مسائل فکری نکنیم با وضعیت ناخوشایندی در سینما روبهرو خواهیم بود. با شرایط اقتصادی که داریم روز به روز سینما گرانتر میشود، تولید گرانتری داریم و از آن طرف بلیتها گران میشوند. گرچه باز هم شاید نه در حدی که لازم است و فارغ از ماجرای کرونا، سینما رفتن و پرداخت هزینه بلیت برای مخاطبان دشوار است.
از سویی ما داریم آثاری را میسازیم که در تلویزیون هم میشود دید، در حالی که دنیا به سمتی میرود که بهانههایی برای مخاطب جور میکنند و با دلایلی قانعش میکنند که بهتر است فیلم را روی پرده سینما ببیند و نمیشود آن را روی صفحه موبایل یا تبلت یا صفحه تلویزیون دید.
به نظر میآید که ما در این مورد کار به خصوصی نکردیم و از این جهت آدم احساس خطر میکند برای ادامه راه سینما و باید به چرخه تولید تا اکران کمی با دقتتر نگاه و فکر شود. من فکر میکنم به عنوان یک سینماگر انتظارم در هر حال این است که ما یک مدیریت باثبات فرهنگی داشته باشیم، سیاستها و قواعد سلیقهای و لحظهای تغییر نکنند و ما بتوانیم برای ادامه مسیرمان برنامهریزی کنیم و چشمانداز داشته باشیم. پروسه فیلمسازی از تولید تا اکران در یک وضعیت مشخص و منطقی باشد و ما بتوانیم خودمان را پیدا کنیم.
شخصا انسان امیدواری هستم و دوست دارم به بخشهای مثبت زندگی نگاه کنم، ولی شرایط بسیار دشوار است. امیدوارم بتوانیم از این روزها گذر کنیم و اتفاقات به سمت و سوی بهتری برود. طبیعتا مثل هر مادر دیگری برای آینده فرزندانم نگران هستم و دوست دارم در یک فضای امن و ایمن و با آرامش بزرگ شوند.
در مورد سینما هم، با توجه به رقبای بسیار گردن کلفتی که الان سینما دارد، چه در خارج از کشور و تولیداتی که از آن طرف به سمت ما میآیند و چه به واسطه ویاودیها در داخل کشور، باید برای وضعیت سینما و حفظ فیلمها و روشن نگهداشتن چراغ سینما و برگرداندن سرمایههایی که صرف سینما میشود فکر جدی بکنیم. به هر حال همه ما لذت دیدن فیلم بر پرده را چشیدیم و میدانیم چیز دیگری است.