الزامات وفاق‌ملی
محسن صنیعی (عضو هیات علمی‌دانشگاه شهید چمران اهواز)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2485
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


الزامات وفاق‌ملی

محسن صنیعی (عضو هیات علمی‌دانشگاه شهید چمران اهواز)

خوشبختانه پس از دو ماه و نیم شور انتخاباتی، دولت دکتر پزشکیان به طور کامل، از مجلس شورای اسلامی، رای اعتماد گرفت و دولتی که دولت وفاق ملی، نام گرفته است، رسما زمام امور را به دست گرفت. پس از ۲۳ سال، این اولین دولتی است که رای کامل از مجلس گرفته است.
رای متوسط وزرا از مجلس ۲۳۷ رای بود که در ردیف بالاترین حد نصاب‌‌‌‌ها در دولت‌‌‌‌‌های بعد از انقلاب است. این فرصت را باید به فال نیک گرفت و برای دولت دکتر پزشکیان، آرزوی موفقیت کرد. وفاق ملی، یک ضرورت در جامعه ایران بوده است و نباید اجازه می‌دادیم اختلافات بنیان برافکنی، مانع کشور ما از توسعه و پیشرفت و عقب ماندن از قدرت‌‌‌‌‌های منطقه ای می‌شد.
 امروز شعار وفاق ملی را باید ارج نهاد. همان طور که دکتر میدری در نطق خود در مجلس شورای اسلامی بیان کردند مهم ترین مشکل تاریخی در عدم توسعه مناسب کشور، نزاع میان نیروهای جامعه ایران و نزاع میان حاکمیت و جامعه ایران است. تجربه انقلاب مشروطیت، نهضت ملی شدن صنعت نفت و همه تجربیات بعد از انقلاب، نشان می‌دهد که تا موقعی که منازعات داخلی وجود دارد، فرصت‌‌‌‌‌های تاریخی که برای توسعه ایران، به دست می‌آید، به راحتی سوخته می‌شوند.
می‌توان سخن‌‌‌‌‌های فراوان در مورد ضرورت وفاق ملی گفت. این نوشتار را به الزامات وفاق ملی به اختصار، اختصاص می‌دهم.
 ۱- همه نیروها باید رسمیت نیروهای دیگر را به رسمیت بشناسند. به کار بردن ادبیات حذف، شایسته نیروهایی که دل در گرو کشور دارند، نیست. حتی آنان که تن به مهاجرت داده اند، دل در گرو توسعه، رشد و آبادانی کشور دارند و ما نباید هیچ ایرانی را از صحنه سیاست کشور، حذف شده بدانیم.
۲- همه نیروها باید بدانند که هیچ نیرویی قابل حذف نیست. همه تلاش‌‌‌‌‌‌هایی که در چند دهه گذشته برای حذف نیروهای اصلاح طلب و سایر نیروها انجام شده است، نتیجه ای جز شکست نداشته است.
۳- وفاق حول چه چیزی؟ وفاق حول توسعه و رشد و آبادانی ایرانیان و با توجه به این که اراده همه ایرانیان، در فکر آبادانی ایران هستند، وفاق حول خواست و اراده مردم ایران. کشور ما امروز درگیر با بحران‌‌‌‌‌های مختلف از جمله تورم و رکود و بیکاری بالا، بهره وری پایین، ناترازی‌‌‌‌‌های مختلف در حوزه گاز، انرژی، بانکی، مشکلات زیست محیطی و .... درگیر است. همه نیروهای جامعه باید با هم وفاق داشته باشند و برای آینده ایران، اندیشه کنند.
۴- همه نیروها، از آن چه مایه اختلاف بیشتر است، پرهیز کنند. باید اختلافات تاریخی را به گذشته سپرد و به آینده سپرد. انتخابات ۸۸، امروز به یک مسأله در تاریخ تبدیل شده است. هر کس نگاه خود را در مورد این انتخابات دارد و هیچ کس نمی تواند دیگری را متقاعد کند که نگاه دیگری صحیح است. اگر هر طرف می‌توانست دیگری را متقاعد کرده بود، در ۱۵ سال گذشته، متقاعد شده بود. نباید اجازه دهیم که اختلافات تاریخی، کشور را از سرمایه‌‌‌‌‌های خود برای حرکت به سمت آینده محروم کند.
۵- باید سرمایه انسانی ارزشمندی را که در جامعه داریم بها بدهیم و این سرمایه‌‌‌‌ها را به بهانه‌‌‌‌‌های مختلف، رد نکنیم. سرمایه‌‌‌‌‌‌هایی را که به نام فتنه حذف می‌کنیم، بسیاری کسانی چون دکتر ظفرقندی هستند که پاکدستی، صداقت، تعهد، مردمداری، تدین، تشرع، ایثار، جانبازی و رشادت دوره جنگ و به علاوه تخصص و کارشناسی و دلسوزی و تعهد به ایران و ایرانیان او شناخته شده عام و خاص است.
۶- وفاق ملی را نباید وفاق میان جناح‌‌‌‌‌های درون نظام بدانیم، بلکه باید باید چنان عمل کرد که همه ایرانیان خود را شریک در این فرآیند بدانند. باید بیش از ۵۰٪ ای که در انتخابات شرکت نکردند را هم در همه حوزه‌‌‌‌‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی مشارکت دهیم.
۷- وفاق ملی، باید سرلوحه همه نهادهای حکومت اعم از مجلس، قوه قضاییه، مجمع تشخیص مصلحت و شوراهای عالی مختلف باشد. باید همه نهادها، نمایندگی از همه گرایش‌‌‌‌ها و اقوام و مذاهب کشور داشته باشند.
۸- می‌توان با برگزاری کنگره‌‌‌‌‌های ملی، همه نیروهای جامعه و نخبگان و خبرگان با گرایش‌‌‌‌‌های مختلف را فراخواند و یک گفت و گوی ملی حول بحران‌‌‌‌‌های ایران، باز کرد. رسانه‌‌‌‌ها و احزاب می‌توانند، عرصه گفت و گوی ملی باشند.