هفت سنگ دکتر پزشکیان
دکتر رحمن پاداش( استاد دانشگاه)هفت سنگ دکتر پزشکیان
دکتر رحمن پاداش( استاد دانشگاه)
انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم به پایان رسید و دکتر پزشکیان در یک رقابت جدی با کاندیداهای جبهه انقلاب پیروز شد. بعد از معرفی کابینه دکتر پزشکیان، مشخص شد که از نظر تنوع فکری و ناهمگونی ظاهری شاید کم نظیرترین کابینه در تاریخ جمهوری اسلامی باشد. اما صرف نظر از نوع چینش کابینه و کیفیت آن، دولت چهاردهم به ریاست دکتر پزشکیان از نخستین روز با مشکلات و چه بسا بحرانهایی روبرو است که باید به قید فوریت آنها را حل کنند. در غیر این صورت، حامیان ایشان در طول چهار سال آینده وی را وادار به پاسخگویی خواهند کرد. بنابراین دکتر پزشکیان باید نسبت به برداشتن هفت سنگ زیر از پیش پای خود، دولت و مردم اقدام کنند:
۱. بحرانهای خارجی ؛ جمهوری اسلامی همواره مشی اعتدالی، جنگ ستیز و صلح گونه را در قبال مسایل خارجی در پیش گرفته است. اما فارغ از این نگاه، به دلیل سیاستهای ضد امپریالیستی، تنوع گروههای اپوزوسیون (داخلی و خارجی) و قدرت تبلیغی رسانههای غربی این خطمشی همواره نادیده گرفته شده است. این تبلیغات و هجمه رسانهای با تحریمهای شدید علیه اشخاص، سازمانها و بخشهای مختلف صنعتی و خدماتی همراه بوده است. لذا دولت مستقر باید نسبت به حل این مسایل و کاهش اتحاد کشورهای غربی در ایجاد فشار حداکثری اقدام عاجل نمایند.
بحران غزه یکی از فوریترین بحرانها برای جامعه بشری است که قریب به چهل هزار کشته (که اغلب زنان و کودکان میباشند) و دهها هزار بیخانمان بر جای گذاشته است. لذا دولت چهاردهم حل این منازعه را باید در رأس سیاست خارجی خود قرار دهد. مسیله جنگ اوکراین-روسیه و کشاندن پای ایران (به بهانه فروش پهپاد به روسیه) به این جنگ سبب اتحاد جامعه جهانی علیه ایران و روسیه و تحریم های بیشتر برای ایران شده است. از آنجایی که دولت روسیه خود را متحد راهبردی ایران میداند، دکتر پزشکیان میتواند از این نفوذ استفاده کرده و نسبت به اتمام این مرافعه گام اساسی بردارد. این پادرمیانی میتواند وجهه جنگ افروزی کشور را نزد افکار عمومی جهانی بهبود بخشد.
2. فیلترینگ و محدودیت اینترنت؛ ایجاد محدودیت بر روی اینترنت و شبکههای مجازی در موقعیتهای خاص، امری مرسوم است که با مرتفع شدن آن موقعیت خاص، محدودیت ایجاد شده خود به خود برداشته میشود.
در کشور ما نیز محدودیت متعددی در دولت سیزدهم و حتی قبلتر از آن بنابر موقعیتهای خاص همچون اعتراضات سال ۱۴۰۱ بر روی شبکههای مجازی و اینترنت ایجاد شده که علیرغم اتمام آن وضعیت، با اعمال نفوذ اقلیتی تمامیت خواه و با نوشتن طرحهایی چون صیانت، محدودیتهای اعمالی همچنان به قوت خود باقی مانده و سبب نارضایتیهای اجتماعی شده است. این محدودیتها از منظر اجتماعی چنان مذموم و غیر قابل دفاع هستند که کاندیداهای همان جناح هم جرأت دفاع از آن را نداشتند و در مناظرات انتخاباتی همگی به صور گوناگون از ضرورت رفع آنها گفتند. لذا به نظر میرسد دولت چهاردهم به منظور کم کردن شکاف اجتماعی ایجاد شده بین مردم و حاکمیت باید نسبت به رفع فیلتر و برداشتن محدودیتهای شبکههای مجازی اقدام فرمایند.
۳. زنان و مسئله آنان؛ زنان و دختران جامعه نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند. آنها در کنکورهای سراسری بخش اعظمی از صندلیها را به خود اختصاص میدهند. در المپیادهای علمی جز مدال آوران کشورمان هستند. در مسایل اجتماعی و فرهنگی پیشگام هستند. در هنگامه انتخابات بر ضرورت استفاده از ظرفیتهای مختلف زنان تاکید فراوان میشود.
علیرغم همه این توانمندیها، بعد از حدود نیم قرن از وقوع انقلاب اسلامی، تاکنون از ظرفیتها و استعدادهای آنها در امورات مربوط به حکمرانی استفاده نشده است. به علاوه، طرح نور و حواشی ایجاد شده برای آن، نارضایتی و اعتراض بخش اعظمی از زنان را به همراه داشته است. از این رو، حل این دو مسئله باید جز اولویتهای دولت چهاردهم و معاونت زنان و خانواده باشد.
۴. محیط زیست؛محیط زیست و طبیعت به عنوان مهمترین میراثی که از گذشتگان برای ما به ارث رسیده است امروزه بیش از هر زمانی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند. مسائلی مثل آلودگی هوا، آب و تغییرات دمایی، جنگل زدایی و آتش سوزی مراتع، خشک شدن تالابها و دریاچهها، آلودگیهای صنعتی و نیروگاههای مازوت سوز و افزایش سوختهای گلخانهای، در معرض انقراض بودن تعدادی از گونههای گیاهی و جانوری و ... در وضعیت بحرانی قرار دارند که لزوم توجه فوری دولت چهاردهم را میطلبد.
۵.مهاجرین و بحرانهای اجتماعی آنها؛ یکی از موضوعاتی که غالباً کشورها با آن دست به گریبان بودهاند، مسئله مهاجرت افراد به بیرون از مرزهای جغرافیایی کشور خود، به دلایل مختلف بوده است.
بعد از وقوع انقلاب اسلامی شاهد سیل مهاجرت اتباع از کشورهای همسایه خصوصاً افغانستان به کشورمان بودهایم که این موضوع در برهههایی که دولت طالبان استقرار داشته با شتاب بیشتری همراه بوده است. اگر چه به نظر میرسد ورود نیروهای انسانی مستعد به کشور و استفاده از ظرفیتهای آنها موجب خرسندی است ولی مادامی که این سیل ورود مهاجرین به صورت غیرقانونی و بدون ضابطه انجام شود و اثرات آنها بر فرهنگ، اقتصاد و امنیت ملی کشور در نظر گرفته نشود، باید از ورود آنها به کشور ممانعت کرد. هم اکنون بیش از ۵ میلیون مهاجر افغان در کشور ما سکونت دارند که غالباً بدون مجوزهای لازم و به صورت غیر قانونی وارد کشور شدهاند. تفاوتهای فرهنگی و مذهبی، رفتارهای نسنجیده بخشی از این مهاجرین، تغییر بافت بعضی از محله ها و شهرها، تبلیغات رسانههای معاند بر افغان ستیزی ایرانیها و ... تنها بخشی از دلایلی است که لزوم جلوگیری از ورود اتباع غیرقانونی به کشور، برخورد قاطع با مهاجرین متخلف و استرداد آنها، ساماندهی و شناسنامهدار کردن مهاجرین را دو چندان میکند. از طرف دیگر، در بین مهاجرین افراد توانمند زیادی وجود دارد که باید ضمن شناسایی آنها شرایط را برای استفاده از استعدادها و ظرفیتهای آنها فراهم کرد. بنابراین دولت چهاردهم باید ضمن احترام به حسن همجواری همسایه شرقی، و با در نظر گرفتن اشتراکات فرهنگی، زبانی و مذهبی نسب به حل این معضل گامهای اساسی بردارد.
۶. ناترازیها؛ در فصل گرم سال قرار داریم و بحران قطعی برق زیست اجتماعی مردم را مختل کرده است.ضمن اینکه قطعی برق فشار مضاعفی بر صنعت و تولید داخلی وارد کرده که سبب بیکاری فصلی کارگران شده است. در فصل سرد سال با کمبود گاز در سراسر کشور مواجه هستیم و با مازوت سوزی موجب افزایش آلودگی محیط زیست میشویم. از طرفی ناترازی آب و کمبود آن بخصوص در استانهای مرکزی و در فصل گرما موجب اختلافی بین شهرها و استانهای همجوار شده است. بنابراین رفع مسیله ناترازیها به منظور کاهش اختلافات اجتماعی یکی از مهمترین مسایلی است که دکتر پزشکیان موظف است نسبت به رفع آن اقدام کند.
۷. رابطه مردم-دولتِ؛ انتخابات ۸۸ و حوادث تلخ بعد از آن، قضایای سالهای ۹۶ و ۹۸، و همینطور اعتراضات ۱۴۰۱ از یک طرف و از طرف دیگر تحریمهای اقتصادی فلج کننده همراه با ناکارآمدی مسؤلان سبب ایجاد بحرانهای اجتماعی متعددی مثل بی اعتمادی، بیکاری، کاهش سطح کیفی زندگی و ... شده است. این عوامل در کنار مسایل دیگر زمینه ساز فاصله گرفتن مردم از دولت شدهاند. عدم حضور مردم در صحنههای اجتماعی تعیین کننده سرنوشت خود مثل انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، مجلس دوازدهم و ریاست جمهوری چهاردهم نشاندهنده فاصله گرفتن ملت از دولت و بی اعتمادی مردم نسبت به ساختارهای انتخابی است. دکتر پزشکیان در یکی از مناظرات انتخاباتی به رقیب خود گفتند «۶۰ درصد مردم نیامدند و هیچکداممان را قبول ندارند» و در جای دیگری گفتند «تعهد میدهم صدای بی صدایان باشم». این جملات و دهها مورد دیگر اولاً نشاندهنده بی اعتمادی مردم نسبت به دولت و در ثانی نشاندهنده تعهد دکتر پزشکیان به شنیدن صدای معترضین و ناراضیان است. شنیدن صدای بیصدایان بهترین راه برای بهبود رابطه ملت با دولت است که انتظار میرود دکتر پزشکیان همانگونه که خود وعده داده است آن را در رأس برنامههای کاری خود قرار دهد.