پزشکیان؛ رئیس جمهوری که حرف آخر را اول زد
علی توّسلی( تحلیلگر سیاسی)پزشکیان؛ رئیس جمهوری که حرف آخر را اول زد
علی توّسلی( تحلیلگر سیاسی)
رئیس جمهور صادق الوعد ایران، در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ فرمودند:«اصلاً ما را بازی نمیدهند که ما کاری بکنیم، بالاخره باید بگذارند که من کاری بکنم.»
۱- ریاست محترم جمهور:به جهت همین پندار، گفتار و کرادار شفاف و صادقانه، ملّتی خسته وگاه کم امید و ناامید، فراخون شما را پذیرفت،ایمان آورد و رای داد.
اکنون هم،ادبیات شفاف توام با صدق شما، موجب سُرُور مردم است. سخنی که برخی روسای جمهور پیشین، با ادبیات«ما یک تدارکات چی هستیم» در پایان ۸ سال دوره ریاست بیان میکردند، عالیجناب، به اشارت حکیمانه، در روز اول صدارت، بیان نمودید و منظور شما، موانع احتمالی اِعمال اعَمال تصدی و اَعمال حاکمیت دولت است. این منطق شفافگویی و آزادگی، سرمایه مشترک، شما ومردم است.آفرین.
۲-اما رئیس جمهور محترم، بیادآر که شما با رای قاطع ملت، به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شدید. عمده کسانی که، به شما رای دادند، کم امیدان یا ناامیدان اجتماعی، جامعه بودند که بعد از قهر چند دورهای انتخاباتی، مجدداً به شما امیدوار شدند و به شما رای دادند. لااقل به خاطر همین ناامیدان اجتماعی، به خودت امید بده و به آینده، امیدوار باش. قدرت دموکراسی را باور کن. منشا همه قدرتهای سیاسی -اجتماعی، اراده و رای ملّت است. انقلاب اسلامی سال ۵۷ که بنیاد دیکتاتوری پهلوی را شکست، هم ناشی از ارادهِ غنیِ شدهِ ملّتِ ناامیدِ ایران، بود.
۳-عالیجناب: روزانه، اصل۱۱۳ قانون اساسی را بخوان و تکرار کن که، شخص دوم مملکت هستید و شخص اول هم حسب الاقرار خودت، حامی و همراه شماست. جهان، شما را، به رسمیت میشناسد. رئیس مستقل قوه مجریه و دولتید. همانند، روسای دولتهای ملل مترقی جهان.
۴-عالیجناب دکتر پزشکیان عزیز: باور کنید که به استناد اصل ۱۳۳ قانون اساسی، شما مستقلاً، برابر نص قانون میتوانید، دولت مستقل تشکیل دهید. وزرای خودتان را انتخاب کنید و به مجلس معرفی کنید. فقط کافیست به مفهوم حقوقی واژه (تعیین) در این اصل، معتقد شوید تا قدرت قانونی خود را باور کنید. ناامید نشوید و نفرمایید: (ما را بازی نمیدهند که کاری بکنیم). شما بازیگر، نقش اول دولت، هستید. انتخاب تیم بازی سیاست قوه مجریه، بدست شماست.
۵-عالیجناب گرامی: چند روز قبل، با تمسک به اصل ۱۲۱ قانون اساسی، در برابر ملّت، سوگند یاد کردید که: پاسدار قانون اساسی باشید. قانون اساسی “معدن حقوق ملّت” است و شما خزانهدار این معدن. معدن حقوق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آزادیهای مشروع حقوق بشری به دست شماست. مبادا از پاسداری معدن حقوق ملت، کوتاه بیایید.
۶- عالیجناب: برابر اصل ۱۲۲ قانون اساسی،[در حدود اختیارات و وظایف خود، در برابر ملّت مسئولید] سخن از بیانگیزگی و موانع مگویید. در دادگاه تاریخ، وجدان و شرف، در مقابل ملت رنج دیده و رفاه پریده، مسئولید و هیچ چیز رافع و مانع مسئولیت شما، به عنوان یک انسانِ آزادهِ صادق آلود و دانش محور، نیست.
۷-پزشکیان عزیز: وفق اصل ۱۲۶ قانون اساسی[ پول، سرمایه، بودجه و امور اداری مملکت]در دست شماست.از این ابزار قانونی، بهره ببرید. سرمایه کشور را هزینه مردم کشور کنید. نظام اداری مملکت را، از کجی،کاستی و ناراستی، بازسازی و بهسازی کنید، تا ملّت خود را به یاد “اصلاحات اداری امیرکبیری” اندازید. شما هم، ظرفیت علمی-اجتماعی، امیرکبیر شدن را دارید. کافیست خود را باور کنید و فرزندان امیرکبیر را در خیمه خود، فراخوانید.
۸-قانونگذار حکیم،حتی در فرضِ انسداد کاملِ انجام رسالتِ ریاستجمهوری، باز هم، ابزار نجات،سربلندی، عزت، محبویت ملی و ماناییِ شما را، در قلب تاریخ، در اصل ۱۳۰ قانون اساسی، تضمین کرده است، ولیکن این ابزار، آخرین تیرِ تدبیر شما، در جعبه امکان است. تا میتوانی از مناضلت خصم کوتاه نیا، حقوق ملّت بستان و حقِ حق تعالی، بهجای آر.
رئیس محترم جمهور: بهیاد آر، تو از نسل مردانِ مبارزِ میهن پرست و آزادیخواهِ دیار ستارخان و باقرخانی، که ستاره تابناک، تاریخ ایرانند. خود را در آینهِ استقامتِ این ستارهها، بین و ملّت را باور کن. از مگسهای مزاحم احتمالی، در تدبیر مُلک، تمشیت امور مملکت و اعتلای ایران کهن، مهراس! تو قرائت نوین ریاست جمهوری، در ایران باش. جمله زرین حَسنک وزیر، خطاب به رقیبِ حسود و مزاحم خود، بوسهل سوزنی را، بهیاد آر، که گفت: بوسهل، [جهان خوردیم و کارها راندیم، عاقبت آدمی مرگ است. تو از بهر ایران، بهسلامت باش.