متروپلیس Metropolis 1927
فیلم در شب ۱۰ ژانویه ۱۹۲۷ در حضور ۱۲۰۰ تماشاگر روی پرده رفت.
روز بعد مطبوعات از ناامیدی خود از فیلم نوشتند.
تبلیغات برای این فیلم به حدی گسترده و باشکوه بود که به نظر میرسد حتی خود فیلم هم نتوانست با آن رقابت کند.یکی از بیرحمانهترین نقدهای فیلم را لوئیس بونوئل نوشت:
متروپلیس یک فیلم نیست، بلکه دو فیلم با نیازهای شدیداً متضاد و مخالف است که به وسیلهی یک بدنه به هم متصل شدهاند.یک رمانتیسیسم بدیهی، تکراری و کوتهنظرانهی پرمدعاست.دیگری نوشت: متروپلیس یک حماقت نابخشودنی است. تکلیف بدانجامشدهی یک پسرک مدرسهای که جدی گرفته شده است. ولی متروپلیس آشکارا توانست موقعیت خود را به مثابه یک تجربهی متفاوت اثبات کند: نه یک داستان چندلایه بلکه بیشتر شبیه یک پردهی رویا یا آینهای صیقلی. شاید سبک تابلومانند لانگ مانع همذات پنداری تماشاگرانش شده بود و مونتاژ فیلم به گرتهبرداری آزاردهندهای که از فیلمهای روسی اقتباس شده بود تعبیر شد. با در نظرگرفتن فیلم به مثابه حافظهی تاریخی، میتوان گفت این اثر مانند یک اسفنج عمل میکند که همهی ایدئولوژیها و ماترکی که از گذشته رسوب کرده و به جا مانده را در خود جذب کرده است همانند جنگ جهانی اول و انقلاب شکستخورده چپ و صلح غیر منصفانه و رنجآور راست.تخریب و اضمحلال انسانیت در فردر و مالک متروپلیس و ایثار مادوناوار در ماریا.