تفکراثربخش ممیزه نفاق از وفاق
محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2484
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


«همدلی» گزارش می‌دهد:

فیلترینگ؛ اما‌ و‌ اگرهای رفع آن!

همدلی| گروه اجتماعی: برگزاری جلسات تایید صلاحیت کاندیداهای وزارتخانه‌ها بهانه‌‌‌ای شد برای مطرح شدن بسیاری از سوژه‌های چالش برانگبز اجتماعی. سوژه‌‌هایی که شاید یکی از مهمترین آنها «فیلترینگ» باشد.   درحالیکه پزشکیان در زمان کاندیداتوری خود برای ریاست جمهوری بارها اعلام کرده بود که فیلترینگ در شان ایرانی‌ها نیست و باید برداشته شود،  مخالفان رفع فیلترینگ معتقدند فضای مجازی «ابزار نوین شیطانی در عصر حاضر»، «پایگاه شیطان»، «مهم ترین راه نفوذ دشمن» و «پایگاه دشمن» است و برای توجیه دیدگاه خود شواهد مختلفی از شیوع مخالفت‌های سیاسی و فرهنگی ـ ارزشی در فضای مجازی ذکر می‌کنند.اما  آنچه از سوی طرفداران فیلترینگ به عنوان «مساله فضای مجازی» مطرح می‌‌شود، ریشه در قضاوت عمومی از شرایط جامعه دارد.  در واقع، فشارهای اقتصادی و تورم دو رقمی بلند مدت، محدودیت نهادهای مدنی، احزاب و رسانه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد، اعتماد سیاسی پایین و ... باعث می‌شود در جامعه ذهنیت اعتراضی با انگیزه‌های مختلف ( نزد گروه‌هایی بیشتر اقتصادی و نزد گروه‌هایی بیشتر اجتماعی ـ فرهنگی) شکل بگیرد که در بستر رسانه‌های اجتماعی تکثیر می‌شوند.  رسانه‌های اجتماعی به تعبیری به مثابه به اصطلاح «فناوری آزادی» عمل می‌کند و به تعبیر دیگر، به مثابه فناوری ضد نظم مستقر و ساختارشکن، و در هر صورت، بستر کنش‌های اعتراضی و تولید و مصرف محتواهایی می‌شود که در مخالفت و تضاد با گفتمان مسلط است.  تداوم و تشدید تورم و فشارهای اقتصادی باعث می‌شود که مدام بخشی از طبقه متوسط رو به پایین به طبقه فرودست ملحق شود. این الحاق در نحوه کنش‌های این گروه‌ها در رسانه‌های اجتماعی تاثیر می‌گذارد.
   وقتی نهادهای مدنی پویا و فعال نباشند، گروه‌های معترض مجالی برای بیان دیدگاه اعتراضی نمی‌یابند و لذا رسانه‌های اجتماعی عرصه بیان اعتراض می‌شود.
  در چنین وضعیتی همه چیز به نوعی عرصه منازعه سیاسی است حتی مسائل فرهنگی. برای مثال گروه‌های معترض و گروه‌های عمدتاً جوان و به اصطلاح نسل دهه هشتادی به سبک زندگی و به تولید نوعی سبک فرهنگی رو می‌آورند که در تقابل با گفتمان رسمی حکومت است. در واقع، یک امر فرهنگی از بافت خود جدا و به بافت یا زمینه دیگری یعنی سیاست منتقل می‌شود.
  به همین دلیل هم است که اینستاگرام که اساساً یک شبکه اجتماعی سرگرمی و سبک زندگی است، در کشور ما به شدت بار سیاسی دارد و از عرصه‌های جدی نزاع ایدئولوژیک است.
  در وضعیتی که فشار اقتصادی و در عین‌حال فضای نسبتاً محدود مدنی سیاسی وجود دارد، رسانه‌های اجتماعی ساختاری فراهم می‌کنند که ذهنیت‌های اعتراضی را علیه نمادها و پیام‌های گفتمان مستقر، تقویت و منسجم و پرصدا می‌کند. در جامعه ایرانی، این میل زیاد به استفاده از نرم افزارهای موبایلی و رسانه‌های اجتماعی به دلیل نیاز به تخلیه فضای اعتراضی و ذهنیت اعتراضی هم است.  در این میان، برخی معتقدند این کنش‌های رسانه‌‌ای در فضای مجازی بی‌تاثیر است و به اصطلاح آن را اسلکتیویسم (یا مبارزه کردن از زیر پتو) و کلیکتیویسم (یا کلیک کردن بی‌خاصیت) می‌نامند، اما این فعالیت‌ها کاملاً بی‌خاصیت هم نیستند چراکه در بسترسازی برای ترویج گفتمان جایگزین و مشروعیت زدایی تدریجی از گفتمان مستقر کاملاً هم موثر است.
   این ذهنیت اعتراضی موجود در رسانه‌های اجتماعی سرایت‌پذیر هم است. تجربه نشان داده است که فیلترینگ راه حل «مساله فضای مجازی» نیست ضمن اینکه با پیشرفت فناوری در آینده نزدیک اساساً امکان فیلترینگ نرم افزارهای موبایلی بلاموضوع و غیر ممکن می‌شود.    برای آنچه «مساله فضای مجازی» توصیف می‌شود باید کارآمدی را ارتقا داد.  به اعتقاد کارشناسان، ذهنیت اعتراضی را نمی‌توان تماماً به هجمه‌های رسانه‌‌ای رسانه‌های معاند و فضای مجازی ارجاع داد، بهرحال تورم دو رقمی بلند مدت، تحریم‌های چندین ساله‌‌‌ای که موانع جدی برای تجارت و انتقال فناوری و جذب سرمایه گذاری ایجاد کرده اند، و ، ذهنیت اعتراضی می‌سازد که خود را در فضای مجازی نشان می‌دهد.آنها بر این باورند که   آنچه «مساله فضای مجازی» خوانده می‌شود ریشه در دل‌گیری‌های مردم دارد که (به درست یا به نادرست) تصور می‌کنند وضعیت این مملکت با این منابع طبیعی، اقلیمی و انسانی نباید این باشد.  
  به عبارت دیگر، در این شرایط به دلیل محدودیت‌های نهادهای مدنی، احزاب و رسانه‌های مستقل از حکومت، امکان بازیگری جدی روشنفکران، حتی روشنفکران محلی و به طور کلی طبقه متوسط، برای تولید محتوای انتقادی سازنده و آگاهی‌بخشی میسر نیست و عرصه در اختیار رویکردهای رادیکالی، ساختارشکن و در قالب تشویق به شورش‌های کور قرار می‌گیرد. راه حل «مساله فضای مجازی» فیلترینگ نیست، کارامدی است.
نظر وزیر پیشنهادی
در چنین شرایطی به نظر می‌رسد حداقل در ظاهر هم که شده، به نظر می‌رسد ستار هاشمی، وزیر پیشنهادی فناوری و ارتباطات نیز یکی از مخالفان فیلترینگ باشد کمااینکه در جریان جلسه علنی مجلس درباره برنامه‌های خود برای این وزارتخانه درباره اینکه آیا شیوه‌های کنونی مدیریت دسترسی به فضای مجازی درست است گفت: استفاده از فیلترکشن در فضای مجازی آسیب‌های جدی به همراه داشته است از جمله آن افزایش هزینه به سبد هزینه خانوار است. همچنین بسیاری از حملات سایبری از طریق فیلترشکن‌‌هایی است که به صورت غیرمجاز روی گوشی‌ها نصب می‌شود.
وی افزود: باورم این است که نتوانسته ایم با ابزارهای موجود دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب را پاسخ دهیم. همان طور که مقام معظم رهبری فرمود فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد پس بر خود تکلیف می‌دانیم با استفاده از فناوری‌ها به دغدغه‌های مردم پاسخ داده تا از فرصت‌های فضای مجازی حداکثر استفاده شود و آسیب‌های استفاده از فضای مجازی را به حداقل برسانیم.وزیر پیشنهادی کابینه چهاردهم گفت: نگاه ما این است که فضای مجازی با قاعده داشته باشیم لذا دسترسی‌ها را ذیل سیاست‌های کلی نظام تعریف می‌کنیم؛ درست است که وزرات ارتباطات مجری سیاست‌های فضای مجازی و شورای امنیت ملی است اما باور داریم که می‌توان به عنوان بازوی مشورتی تحلیل‌های کارشناسی را ارائه داده و با نگاه اجماع‌سازی و اقناع سازی جلو رویم.هاشمی افزود: با توجه به وعده‌های رییس جمهور باید ارزیابی روند گذشته برای تحقق اهداف فراهم شود لذا باور دارم اصلاح شیوه مدیریت فضای مجازی در چارچوب قوانین و مقررات و با درنظرگرفتن مسائل کشور از طریق اجماع و وفاق ملی و مصوبات شوراها و ساختارها و ذیل سیاست‌های رهبری ممکن و مقدور است.
حالا باید منتظر ماند و دید که در صورت تایید صلاحیت، آیا هاشمی باز هم بر سرمواضع خود خواهد ماند یا مانند بسیاری دیگر از موارد وی نیز بعد از نشستن بر روی صندلی وزارت تمام وعده هایش را از یاد خواهد برد؟!