تفکراثربخش ممیزه نفاق از وفاق
محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2484
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


فعالان سیاسی “وفاق” را آغاز آشتی‌ملی می‌دانند

وفاق در پوسته سیاسی یا آشتی با بطن جامعه؟

همدلی|  امید محسنی: قدیمی‌ها می‌گفتند ازدواج کنید بعد عاشق هم خواهید شد. این روایتی بود که  ازدواج‌های سنتی را توجیه‌پذیر می‌کرد. البته در کنار این این روایت مثالی هم چاشنی می‌شد که با لباس سفید آمده و با کفن بیرون خواهد شد. این دو روایت مکمل، البته با ازدواج‌های مدرن امروز دیگر همخوانی ندارد، چرا که بسیاری اول عاشق می‌شوند و بعد ازدواج می‌کنند، حتی قید و بند استانداردی برای ماندن در کنار هم ندارند؛ آمارهای طلاق گویای این ادعاست. این مثال را در قاب سیاست و انتخابات امروز هم می‌توان دید. “مسعود پزشکیان” در حالی از مردم ایران رأی گرفت که مردم در تردید از سیاست‌ورزی او بوده‌اند. این تردید به مثابه همان ازدواج سنتی است که باید در آینده مردم را به او و سیاست‌هایش علاقه‌مند کند. این تفاهم اولیه و البته بسیار سنتی که به زعم بسیاری برای خروج از تله تندروها ایجاد شده تا چه اندازه می‌تواند همراهی و همدلی بعد از انتخاب را فراهم کند، سوالی بی‌پاسخ است و در گمانه‌های امروز هم نمی‌گنجد؛ زیرا پزشکیان مانند “میرحسین موسوی” یا “سید محمدخاتمی” نبود که صف حامیانش قبل از انتخابات به درازا کشیده شده باشد یا مشارکت مردم در تنگناهای موجود فقط به دلیل چهره کاریزماتیک او بوده باشد. شاید به همین دلیل باشد که مخالفت‌ها نسبت به کابینه او در کنار امیدهایی قرار گرفته که این روزها در قالب آشتی ملی یا گفت‌وگوی سیاسی برای وفاق مطرح می‌شود. دیروز همزمان با بررسی تکمیلی برنامه وزرای پیشنهادی دولت، خوش‌بینی‌های ادامه‌دار در پوسته اولیه سیاسیون رخ دیگری از عقب‌نشینی برخی منتقدان روزهای اول کابینه را نشان داد. همزمان با آتش تند نقد از طرف جبهه پایداری و بروز واکنش‌های رو به رو ی اصلاح‌طلبان و برخی اصولگرایان اینطور وانمود کردند که رای اعتماد به کابینه یا به عبارتی رای به همه وزرا می‌تواند قدم اول برای رسیدن به وفاق ملی مورد نظر پزشکیان و بعد آشتی‌ملی باشد. البته با اینکه این مسیر فرسنگ‌ها فاصله دارد و مثل این است که بگوییم اگر از شمال به مرکز برسیم، جنوبی‌ترین جغرافیای ایران هم در دست ماست، اما این خوش‌بینی رو به تزاید و البته امیدآفرین می‌تواند یک قدم در این مسیر باشد که سیاسیون را به خود مشغول کرده است. تعاریف سیاسی از وفاق ملی در مرحله اول حضور پزشکیان در قدرت که بعد از وحدت ملی به ادبیات سیاسی این روزها تبدیل شده، طی یک بازه زمانی بسیار کوتاه، خاستگاه آشتی‌ملی را باب کرده و سعی دارد با این مطالبه فضای سیاست را به سود اشتراک در اداره باز کند. اما سوال مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد و باید پاسخ‌های متناسب با شرایط برای آن یافت، اینکه رای اعتماد به کابینه چگونه می‌تواند درهای آشتی ملی را باز کند؟ دیروز دبیرکل مجمع ایثارگران گفته : اگر بنا باشد مجلس با کابینه‌ای که رئیس‌جمهور معرفی کرده است با بی‌مهری برخورد کند، دیگر نمی‌توان انتظار داشت وفاق ملی محقق شود.”محمدجواد امام” در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به ضرورت کمک مجلس به رئیس جمهور برای تشکیل کابینه وفاق ملی، بیان کرد: «شعار آقای پزشکیان از ابتدا وفاق ملی و آشتی ملی بود. واقعیت این است که بدون وفاق ملی و آشتی بین جریان‌های سیاسی نمی‌توانیم کاری را پیش ببریم. رئیس جمهور از ابتدا به این اصل معتقد بود که بدون وفاق ملی نمی‌توان کشور را از بحران‌ها عبور داد.»
وفاق در پوسته سیاسی یا آشتی با بطن جامعه ؟
البته این اظهارات از سوی یک جریان سیاسی کهنه‌کار و پر تجربه کمی ساده‌اندیشانه به نظر می‌رسد چراکه اسباب آشتی ملی در مرزهای بالادستی سیاست و پوسته نرم و منعطف سیاست‌ورزی‌های معمول در دولت یا جریان‌ها مهیا نمی‌شود. اگر آشتی ملی به مفهوم عام آن مدنظر یا به مثابه یک رویکرد در دولت قابل پیگیری باشد، لوازم آن را در جهات مختلف باید فراهم کرد. نبود نهادهای مدنی منسجم و اتصالات قطع شده گلوگاه‌های مشارکت سیاسی و رفتار خنثی و نظاره‌گر در طرف مردم حتما مهمترین نکته‌ای است که باید مورد نظر قرار بگیرد. این موضوع کاملا مشخص نیست که گفتمان آشتی ملی در چه سطحی در‌حال تبادل است و رئیس‌جمهور و کابینه او تا چه حد به این باور سیاسیون برای آشتی ملی به شکل برنامه‌ریزی شده باور دارند. اما خوشبینی‌های تزریق شده می‌تواند در آینده نزدیک به مطالبه عمومی تبدیل شود که ذیل انبوهی از خواسته‌های مدنی جامعه ایرانی خودنمایی خواهد کرد.روز یکشنبه “آذر منصوری” در توئیتی نوشت: «وفاق ملی مقدمه ‌آشتی ملی است و برای تحقق آشتی ملی نیز باید پذیرفت که ‌«ایران برای همه ایرانیان» است.رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی دکتر پزشکیان می‌تواند اولین گام برای حرکت در مسیر وفاق  ملی باشد. هر چند تا رسیدن به معنای حقیقی این وفاق فاصله بسیار است.»جواد امام هم دیروز در ادامه این اظهاراتش بر تغییر رویکردها اصرار ورزید و این‌گونه عنوان کرد که: «برای تحقق وفاق ملی نیازمند تجدیدنظر در رویکردها هستیم. هم در رویکردهای امنیتی و هم در رویکردهای سیاسی باید این تجدیدنظر صورت بگیرد. در حوزه سیاست خارجی و تعامل با دنیا، بحث احیای برجام و تصویب FATF  مواردی است که برای خروج از وضعیت فعلی به آن نیازمند هستیم. وفاق ملی تنها نمی تواند شعار و برنامه دولت باشد بلکه همه قوا و همه ارکان حاکمیت باید این ضرورت را حس کرده و آن را بپذیرند.»
سرفصل‌های تجربی از سیاست
این سرفصل‌های مورد نظر جبهه اصلاحات حتما با واقعیت‌های ابتدایی تغییر برای آشتی ملی همخوانی دارد. اما این تغییرات دو سوی متفاوت و متعارض نیز با خود به همراه داشته است که در تجربه تاریخی چند دهه گذشته به عینه دیده و لمس شده است. اگر مصداق اولیه را بر این موضوع نگذاریم که طرح آشتی‌ملی و وفاق‌ملی برای عبور از سد نقدهاست و دولت و جریان‌های نزدیک به آن نمی‌خواهند با ایجاد یک کابینه فراجناحی از سد تندروها رد شوند، باید تجربیات را مرور کرد. تجربه سال 88 و 1401 نزدیکترین آموزه‌هایی هستند که پیش‌روی مردم قرار گرفته‌. در سال 88 بعد از یک دوره فضای امنیتی در کشور نیز موضوع گفت‌وگو و آشتی ملی مورد بحث قرار گرفت و این روند زیر سایه اختلافات حجیم قدرت با احمدی‌نژادی که از سمت راست به چپ خاکریز سیاست افتاده بود، در پستو ماند. البته نمای نزدیک این لوکیشن تلخ را می‌توان در عکس منتشر شده از “زهرا رهنورد” و “میرحسین موسوی” بعد از حدود 15 سال در حصر در حالی‌دید که گرد سپید پیری بر چهره هنرمند سیاستمدار دیروز نشسته است. البته بعد از نشر این عکس و دست به دست شدن آن دوباره مطالبه رفع حصر در فضای مجازی گشوده شد و آذر منصوری با بارگذاری این عکس درخواست کهنه را دوباره مطرح کرد. این نشانه‌گذاری سیاسی در شرایطی که از گفت‌وگو و آشتی ملی به سخن به میان آمده است نیز قابل تامل و مرور است، چراکه شکست آشتی ملی را فراتر از سپیدی‌های موی میرحسین موسوی در این قاب می‌توان دید.
گفت‌وگویی که به یکدست‌سازی تغییر ماهیت داد
گاهی سیاست همه آنچه که سیاسیون توقع دارند را برنمی‌آورد و حتی ماهیت قلب شده از مواضعی را تثبیت می‌کند که از ذهن هیچ تحلیلگری نگذشته. این موضوع حتی نزدیکتر به امروز نیز رخ داد. بعد از ماجرای مهسا امینی و اعتراضات طولانی‌مدت مردم نیز یکبار دیگر این مسئله در جریان سیاست قرار گرفت، اما یکدست‌سازی و فرار نخبگان، اخراج اساتید و تمامیت‌خواهی تنها محصولی بود که به بار نشست. بعد از نشست سیاسیون و دانشگاهیان در دانشگاه تهران که فیلم‌های تقطیع شده‌ای از آن برای رسانه‌ها قابل دسترس شد، همه وعده‌ها برای آشتی ملی و گفت‌وگو به فراموشی سپرده شد. با این وجود خوش‌بینی‌های امروز را باید به فال نیک گرفت؟  آنجایی که حتی میانه‌روهای اصولگرا بر وفاق و آشتی صحه می‌گذارند نیز قابل توجه است. چرا که فضای مسدود سیاست با هر روزنه‌ای می‌تواند امید تازه بسازد. از همین روست که افکارعمومی رصد می‌کند و منتظر نتایجی است که از پس تشکیل کابینه ائتلافی دولت چهاردهم بیرون خواهد آمد. البته این گفتمان در سخنان پزشکیان نیز نمود داشته، آنجایی که او چندین بار بر مخالفت با اختلافات سخن گفته و کاهش فاصله میان مردم و حاکمیت را مورد اشاره قرار داده است. اما این سوال نیز طرح می‌شود که آیا حکمرانی حاضر به گفت‌وگو تبادل پیام با بدنه نارضی جامعه می‌شود یا این تقطیع تاریخی از خوشبینی باز هم در بایگانی رسانه‌ای باقی خواهد ماند؟ جواد امام بر این عقیده است که: « نیازمند این هستیم که در تمام نهادهای حاکمیتی این نگاه برای تحقق وفاق ملی حاکم باشد. ما نمی‌توانیم از دولت بخواهیم که دولتی با نگاه ائتلافی تشکیل دهد که به وفاق ملی بینجامد اما سایر بخش ها با دولت همکاری نداشته باشند.‌»
وی در ادامه چنین ابراز عقیده کرد: «قوانینی که با نگاه یکسو و برای بقای یک جریان خاص در مجلس به تصویب رسید، به جای اینکه تبدیل به هنجار شود یک ناهنجاری را ایجاد کرده است.  باید واقعیت‌های امروز جامعه از سبک زندگی گرفته تا مسائل دیگر اجتماع مورد توجه قرار داد. دولت آزادی عمل نداشت که بتواند پاسخگوی همه انتظارات جامعه باشد، دولت باید برای پیوند افرادی که در انتخابات شرکت نکردند با حاکمیت برنامه داشته باشد.» وی می‌گوید: «دولت به تنهایی در این مسیر موفق نخواهد بود. قطعا نیازمند اصلاح قوانین است.»
تقلیل آشتی ملی به تفاهم جریان‌های سیاسی
البته اصولگرایان این موضوع را به رد شدن کابینه از سد مجلس تقلیل می‌دهند. یک فعال سیاسی اصولگرا هم معتقد است که رئیس‌جمهور در چینش کابینه پیشنهادی به وعده خود در زمینه استفاده از همه ظرفیت های انسانی کشور عمل کرد و حالا نوبت مجلس شورای اسلامی است که به همراهی و وفاق، کابینه پیشنهادی را بررسی کند؛ چون اگر قرار باشد با نگاه جناحی، کابینه بررسی شود، هیچ جریانی راضی نخواهد شد.
“محمدجواد آرین منش” به ایسنا گفته است: «امروز کشور ما با مشکلاتی از قبیل فقر، بیکاری، تورم در حوزه اقتصادی و شکاف طبقاتی و آسیب‌های اجتماعی در حوزه اجتماعی مواجه است که حل یا کاهش این مشکلات به همراهی، همدلی و انسجام ملی میان قوای سه گانه نیاز دارد.»آرین منش رضایت جریان‌ها را مورد توجه قرار داد و بدون اینکه درباره آشتی ملی و فرایندی گسترده‌تر از جناح‌های سیاسی سخن بگوید بر این نکته اشاره کرد که: رئیس‌جمهور در چینش کابینه پیشنهادی به وعده خود در زمینه استفاده از همه ظرفیت‌های انسانی کشور عمل کرد و حالا نوبت مجلس شورای اسلامی است که به همراهی و وفاق، کابینه پیشنهادی را بررسی کند چون اگر قرار باشد با نگاه جناحی، کابینه بررسی شود، هیچ جریانی راضی نخواهد شد.»
مولفه‌های مهمتر از اظهارات سیاسیون
این روایت اصولگرایانه که از زبان افرادی چون باهنر و برخی کهنه‌کارهای سیاسی نیز در سمت راست شنیده می‌شود کمی با روایت اصلاح‌طلبانه امروز تفاوت دارد. با این حال انتهای این داستان را باید در وزن سیاسی جریان‌ها و مطالبات عمومی مردم در کفه ترازوی دولت در آینده سنجید. اینکه آشتی ملی با تعاریف آکادمیک و علمی آن به سرانجام خواهد رسید به دو مولفه مهمتر از اظهارات این روزها بستگی دارد. مولفه اول فلسفه وجودی حضور پزشکیان در قدرت است که باید دید تا چه اندازه با تغییرات در راه و انتظارات موجود مطابقت دارد. این مولفه با این پرسش مهم تکمیل خواهد شد که آیا حاکمیت بعد از یک دوره یکدست‌سازی و اسیب‌های غیرقابل جبران آن دست به اصلاحات اساسی در روند گفت‌وگو با بدنه جامعه خواهد زد؟ البته نشانه‌های مثبتی در این تحلیل اتبتدایی این مولفه وجود دارد. ورود ناگهانی اصلاحات به عرصه سیاست بعد از یک دوره طولانی فترت از قدرت سیاسی این نوید را می‌دهد که تکیه‌گاه‌های وفاق و در آییده آشتی ملی با اهرم دولت میانه‌رو در حال توسعه است. اما مولفه دوم را باید در مسیر بدیهیات اجتماعی و سیاسی دید، جایی که دریافت افکارعمومی زیرکانه‌تر از هر سیاستمداری به شواهد می‌نگرد، نه به تئوری‌های خوشبینانه . تغییر در سختگیری‌های اجتماعی و بهبود فضای بیان آزادانه اندیشه‌ها توسط میانجی‌های طبقه متوسط فرهنگی، همین‌طور رفع تنگناهای امنیتی مانند فیلترینگ و راه‌گشایی برای رفع تحریم‌ها آزمونی است برای دولت در حلقه وصل قدرت که بتواند مردم را در یک راستی‌آزمایی کوتاه مدت به نتایج مطلوب و واقع‌بینانه برساند. باید دید تفاهم سنتی دولت جدید با رای دهندگان و آرای خاموش به مثابه یک اشتراک سنتی به مفاهمه همه جانبه در سیاست می‌انجامد یا این راه دشوار داستان ادامه‌دار گذشته خواهد بود.