تفکراثربخش ممیزه نفاق از وفاق
محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2484
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


جدال یا گفت‌وگو درباره ادبیات پس از ۲۸مرداد

طاهر اکوانیان (روزنامه نگار)

بعد از هفتاد سال که به ادبیات پس از ۲۸مرداد می‌نگریم و غبار هیجانات و احساسات فرو نشسته است و اتفاقات تاریخی آن دوران خوانش های دیگری به خود دیده‌اند، می‌توان ادبیات آن دوران را هم تا حدودی با نگاهی بدون از هیجان و تعصبات بازخوانی کرد. خوانش دوباره از ادبیات آن روزگار اما به نظر می‌رسد نباید ما را به دام اشتباه دیگری بکشاند و سبب شود خود ادبیات را به کناری نهیم و نگاه صرف سیاسی و اجتماعی به موضوع داشته باشیم، که آن وقت دچار قضاوتی تکراری می‌شویم و برون رفت از دایره آن به آسانی ممکن نیست. واضح است که شاعران و نویسندگان در هر دوره‌ای از حساس‌ترین آدم‌هایی هستند که درگیر اصل و حاشیه یک رویداد تاریخی می‌شوند و به فراخور حال و هوای آن و با دید و نگرشی که دارند به شرح واقعه می‌پردازند. آنها برای ماندگاری اثر خود و بهتر دیده شدنش ناگزیر از به کارگیری کلمات و عباراتی می‌شوند که بار معنایی و ادبی والایی داشته باشد، و هر چه موضوع موردنظرشان مهم‌تر و به اعتقاداتشان نزدیک‌تر باشد آن را با آب و تاب شاعرانه تری بیان می‌کنند. شاعران و نویسندگان فعال آن روزگار هم طبق این قاعده کلی عمل کردند و اغلبشان هم ادعای نظریه‌پردازی و فعالیت سیاسی جدی نداشتند، و به صرف علاقه، استعداد و شناخت خودشان پیامدهای ۲۸مرداد و فضای جامعه آن روز را که بیشتر با آن همدل و هم‌عقیده بودند در آثارشان بازتاب دادند. در همین جا می‌توان گفت آن دسته از آثار که مستقیما به موضوع ۲۸مرداد نپرداختند و به فضای اجتماعی بعد از آن زمان اشاره کرده‌اند جزو بهترین آثار ادبی معاصر است. این بدیهیات را یادآوری کردم تا ببینیم در این روزگار که خیلی از علاقمندان به تاریخ و ادبیات دچار قضاوت‌های دیگری شده‌اند، چگونه می‌توان با آن‌ها وارد گفتگو شد و یا باید به جدال دامن زد؟! و آیا از پس این هفتاد سال می‌شود که حتی در صورت اشتباه نظری و فکری، آن شاعران و نویسندگان آن‌ها را مقصر جلوه داد و به محاکمه شان کشاند و آثار ادبیشان را کوچک شمرد؟! این پرسشی است که دو وجه تاریخی و فرهنگی دارد، یا به نوعی جدالی است دیرین از جنس دعوای سیاست و ادبیات.
اگر شاعری یا نویسنده ای حرفه‌ای و اثرگذار از رویداد و اتفاقی تاریخی دلخور است، هر چند حق با او نباشد و نوع نگاهش اشتباه باشد، می‌تواند با ادبیاتی درخور و مخاطب پسند در قالب اثری ماندگار حرف خودش را بزند و به کناری بایستد تا مردم و تاریخ آن را بخوانند و با آن همسو شوند یا نقد و سرزنشش کنند. حالا هر چه رویداد مورد اشاره در تاریخ یک کشور اثرگذارتر باشد بالطبع آن اثر ادبی می‌تواند بیشتر دیده شود و موردنظرتر باشد؛ ۲۸مرداد در تاریخ ما چنین جایگاهی دارد و آثار برآمده از این اتفاق هم مخالفان و موافقان تند و تیز.
تقریباً تمام فعالان معروف ادبی آن دوره در آثار و گفته هایشان به سرنوشت تلخ کشور و مردم و خودشان اشارات متعددی دارند و از آن زمان به بدی یاد می‌کنند. در مقابل اما خوانشی دیگر که به خصوص در این سال‌ها پررنگ‌تر شده شکل گرفته که آن شاعران و نویسندگان و آثارشان را به کج‌فهمی و همسویی با جو منفی به وجود آمده متهم می‌کنند و اعتقاد دارند که این نوع نگرش مانعی بر سر راه توسعه و پیشرفت کشور بوده و هست. تماشای این صحنه که ظاهراً دارد به جدال نزدیک می‌شود دوره‌ای از تاریخ ادبی معاصر ما را تشکیل می‌دهد.